خلق متعادل 1
قرار نیست هر کسی به طور دقیق بداند چقدر در طول روز می خندد یا چقدر ممکن است گریه کند، اما همین که هر فرد بتواند به موقع ناراحت و به موقع هم شاد باشد، یعنی از سلامت روانی برخوردار است .
ناراحت شدن اگر درست و به موقع باشد، خوب است و می تواند تبعات مثبتی داشته باشد . افرادی که می گویند گریه کردن و غمگین بودن نشانه بیماری و اختلالات روانی است هم باید بدانندکه عدم بروزناراحتی وغمگینی وحتی گریه درمواقع خاص، می تواندنشانه بیماری فردباشد،همانطورکه بروزخنده وشادی وخوشحالی به موقع نشان سلامتی انسان است .
فردی که همیشه شاد و خوشحال باشد و در هیچ شرایطی به فکر ناراحتی های خودنباشد، ویادائم پرانرژی وخیلی سرحال وخندان است، این شادی های بی دلیل و دائم هم نه تنها خوب نیست و ویژگی مثبتی به حساب نمی آید که حتی می تواند نشانه ای از یک بیماری روانی مانندبیماری دوقطبی درفازمانیک(سرخوشی) باشد .
گاهی افراداصراردارندکه درهمه حال وانمودنمایند،خوشحال وپرانرژی وخیلی شادابندکه دراین افرادمعمولارفتاروگفتارپارادوکس ودوگانه دیده شده ویک واکنشی است درمقابل کنش غمگین وافسرده آنها .
گاهی افراط درشادی وغم درجامعه سبب تغییرات اساسی دررفتارهای اجتماعی شده وموجب نابودی تعادل رفتاری وسوق جامعه به سمت رفتارهای هنجارشکن، پیش بینی نشده وغیرمترقبه ونامتعادل خواهدشد .
چه بخواهیم و چه نخواهیم، غم وشادی بخشی از زندگی همه ما انسان هاست و در مواقعی حضور خود را نشان می دهد .
بنابراین انکار غم و غصه وشادی وخوشحالی نه تنها کاری عاقلانه نیست بلکه حتی گاهی غیرممکن است وبایددرهردوحالت رفتارافرادوجامعه باکنترل مرکزعالی قشرمغز،بروزوظهورداشته باشد .
یکی ازروانشناسان بنام دکتر ابراهیمی مقدم می گوید: انسان سالم، انسانی است که از عاطفه ای انعطاف پذیر، متناسب و در عین حال متعادل برخوردار باشد .
به عبارت دیگر، انسان باید در برابر عوامل مختلفی که در دنیای اطرافش وجود دارد؛ مانند غم ها، شادی ها، استرس ها و هیجانات دیگر، واکنش های خاص و متناسب آنها را بروز دهد .
خیلی ها گریه کردن را کار نادرستی می دانند. خیلی ها می گویند باید محکم بود و در برابر مشکلات و ناآرامی های زندگی محکم ایستاد، ومی خواهند غصه ها را به تنهایی تحمل کنند و دم نزنندتا در این زندگی فولاد آبدیده شوند .
در برابر ناراحتی ها واکنشی نشان نمی دهند و در مصیبت ها و شرایط سخت زندگی فقط سکوت می کنند، اما همه اینها به چه قیمتی است وچه چیزهای دیگری را از دست خواهند داد؟
دکتر ابراهیمی مقدم در این باره خاطرنشان می کند: درست است که شادی و خنده در زندگی همه انسان ها ضروری است، اما این موضوع هم نباید نادیده گرفته شود که یک انسان سالم هنگام رویارویی با موقعیت های ناخوشایند و سوگواری ها نیز باید رفتارهای خاص آن موقعیت ها را از خود نشان دهد. به همین دلیل هم در چنین حالاتی گریه کردن، عزاداری، مویه و شیون و... رفتار و واکنشی طبیعی محسوب می شود .
مسلما سکوت کردن و فروخوردن ناراحتی ها و احساسات منفی هم شیوه مناسبی نیست و عواقب این روش، اگر امروز کاری به کارتان نداشته باشد، در آینده ای نه چندان دور شما را درگیرخودخواهدکرد .
شاید یکی از دلایلی که طول عمر خانم ها 10تا 15سال بیشتر از طول عمر آقایان است، اینکه خانم ها راحت تر از آقایان گریه می کنند و راحت تر هم می خندند، در حالی که اغلب آقایان به اشتباه فکر می کنند گریه کردن عاملی است که می تواند ارزش شان را از نظر دیگران کم کند و جایگاهشان را تغییر دهد.
در مراسم سوگواریها شاهدیم خانم ها گریه و زاری بیشتری می کنند و پس از آن هم به کارهای دیگری مانند پذیرایی از مهمانان می رسند، اما در چنین مراسمی آقایان خیلی گریه نمی کنند که متاسفانه بعدها ممکن است دچار مشکلات جدی تری مانند بیماری های قلبی و... شوند .
تجربه درددل کردن با دوستان وافرادمشاورو آرام شدن پس از آن، تجربه احساس آرامش پس از خلوت کردن با خدا و اشک ریختن، تجربه احساس سبکی و آسایش پس از گفت وگویی دوستانه درباره مشکلات، در فرآیند بهبود حالات روانی فرد نیز تاثیر بسزایی خواهد داشت .
ادامه دارد ...
.: Weblog Themes By Pichak :.