سفارش تبلیغ
صبا ویژن

این داستان که بیشتر به افسانه می ماند از وجوه متعددی به دلیل متناقض بودنش با هدف بعثت رسول خدا(ص) مردود می باشد که به صورت اجمال آنها را بر می شماریم.

اول – قرآن:

علاوه بر آیات فراوانی که در سرتاسر قرآن در نفی بت پرستی و شرک وجود دارد، آیات آغازین سوره نجم خود بهترین دلیل و شاهد بر این مطلب است که این داستان از اساس کذب بوده و اساساً نه القائی صورت پذیرفته و نه مطالبی را شیطان از زبان پیامبر(ص) بازنشر داده است. آیات اولیه صراحتاً گمراهی و اغواء پیامبر را انکار کرده و از این که آن حضرت بر اساس هوی و هوس بخواهد مطلبی بگوید، به دور می داند و تصریح دارد که کلام او وحی است و لا غیر که فرشته وحی به او آموخته و القا کرده است(نه شیطان!) و در ادامه نیز این نکته را به روشنی بیان می کند که او حتی برای لحظه ای قلبش تکذیب آن چه از طریق وحی (و نیز معراج) دیده است، نکرده؛ یعنی به شک و تردید در آرمانش مبتلا نگشت. ضمن این که، آیات دیگری نیز وجود دارند که خط بطلان بر این افسانه می کشند. به آیات زیر دقت کنید:

آیات 44 تا 46 سوره حاقّة:

لو تَقَوَّلَ علینا بعضَ الأقاویل، لأخذنا منه بالیمین، ثُمّ لَقَطَعنا منه الوتین.(اگر پیامبر چیزی را به ما ببندد و از طرف ما چیزی را بگوید که از ما نیست، او را سخت مؤاخذه می کنیم و رگ گردنش را می زنیم...) بنا بر این چگونه می توان پذیرفت که پیامبر تحت القائات شیطان چیزی به عنوان وحی بر زبان آورده که از وحی و از جانب خدا نبوده است!؟

آیه 42 سوره حِجر:

إنّ عبادی لیس لکَ علیهم سلطانٌ إلّا مَن اتَّبَعَکَ.(تو را بر بندگانم جز آنان که خود می خواهند، راهی نیست...) حال خدا را، وقتی بر عباد صالح معمولی شیطان را راه دست اندازی نیست، چگونه می توان پذیرفت که بر برگزیدگانش و به ویژه بزرگترین مخلوقش؛ یعنی رسول خاتم(ص) راه داشته و آنها را فریفته است!!؟ ضمن این که پر واضح است که قدر متیقَّن انبیا و رسولان کسانی هستند که پیروی شیطان نمی کنند. اصلاً آنها آمده اند تا من و شما را از پیروی شیطان نهی و منع کنند. حال چگونه می توان تصور کرد خود ایشان دچار چنین گرفتاری شوند. در کنار این، نباید از عصمت انبیا در راه ایفای نقش رسالت و پیامبری خود، غافل شد که خود، مانع بزرگی در تبعیت شیطان محسوب می شود.

آیه 69 سوره نحل:

إنّه لیس له سُلطانٌ علی الذین آمنوا و علی ربِّهِم یتوکَّلون.(شیطان را بر مؤمنان و کسانی که بر خدا توکل کرده اند، راهی نیست...) ناگفته پیدا است که پیشاپیش مؤمنان و متوکلان، انبیاء الهی و رسولان والامقام خداوندی هستند و صد البته از هر مؤمن و متوکلی بر این امر سزاوارترند. بنابراین چگونه می توان باور داشت که مؤمنان عادی از سلطنت شیطان در امان باشند اما رسولان و انبیاء در معرض القائات و وساوس شیطانی ؟

آیه 9 سوره حِجر:

إنّا نحن نزَّلنا الذِکر و إنّا له لَحافِظون.(همانا ما این قرآن-ذکر- را فرو فرستادیم و خود نیز آن را حفظ می کنیم.) به راستی با چنین پشتوانه ای، حتی تصور رسوخ القائات شیطانی، تصوری کودکانه می نماید.

آیه 6 سوره أعلی:

سَنُقرِئُکَ فلاتنسی.(به زودی بر تو - این آیات را - باز می خوانیم تا فراموش نکنی.)

و آیه 48 سوره طور:

واصبِر لِحُکم ربِّکَ فإنّکَ بأعیُنِنا.(بر حکم - و قضای الهی - صبوری کن که تو - در پیشگاه ما و - در برابر دیدگان مائی.)

تمامی این آیات گویای این واقعیت عریان است که پیامبر هیچ گاه به خود وانهاده نبوده است تا شیطان بتواند بر او چنگ اندازی کند و با القائات سوء خود آن حضرت را بفریبد(!)

(ادامه در قسمت بعد)




تاریخ : سه شنبه 93/11/28 | 6:7 صبح | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر