سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

«یک نفر از اشخاصى که میل ندارم اسمش را بیاورم، گفت آقا سیاست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فریب، نیرنگ، خلاصه پدرسوختگى! آن را شما براى ما بگذارید! گفتم: ما از اوّل وارد این سیاست که شما مى‏گویید نبوده ایم.»      امام خمینی      صحیفه امام، ج 1، ص 269

با دستگیری امام خمینی و سرکوب قیام 15 خرداد 1342، ایشان را ابتداء به باشگاه افسران تهران بردند، اما ساعاتی بعد به بازداشگاه پادگان قصر، و در چهارم تیرماه42 به بازداشتگاه پادگان عشرت­آباد منتقل نمودند. در این مکان، سر لشگر پاک روان، رئیس ساواک، در دیدار با حضرت امام(11 مرداد) گفت: «... لازم است به عرض برسانم که سیاست یعنی کلک و نیرنگ؛ سیاست یعنی دروغ و تزویر؛ سیاست یعنی حقه بازی؛ و خلاصه سیاست یعنی پدر سوختگی، و این کارها مربوط به ماست و مرجعیت و روحانیت نباید خود را به این امور آلوده سازد و در سیاست دخالت نماید.»

امام خمینی در پاسخ به گفته های آقای پاکروان، چه در زندان(11 مرداد 42) و چه پس از آزادی و تشریف فرمایی به قم( در تاریخ 21 فروردین 43، جمله بالا) فرمود: «ما در سیاستی که شما معنی می کنید از اول دخالت نداشته ایم» و نمی خواهیم دخالت کنیم، این سیاست و حکومت داری ارزانی خودتان!

این پاسخ چکیده بینش حضرت امام نسبت به رابطه دین وسیاست است. واقعاً کسانی که با توسّل به رهنمودها و بیانات کثیر امام در باب رابطه دین و سیاست و دخالت روحانیت در سیاست و رمز و رموز حکومت داری، نظراً و عملاً قلمفرسایی کرده یا سخن گفته و می گویند و یا بار حکومت را به دوش کشیده یا می کشند به این امر توجه کرده اند که نظر امام، یا در واقع نظر اسلام در این رابطه چیست؟ کدام سیاست مدّ نظر است؟  آیا سیاست و ریاستی که در آن، حتی با هدف پیشبرد اسلام و نظام اسلامی و به دفاع از ولایت، دروغ، نیرنگ، ریا، و خلاصه بی تقوایی با شد! مورد تأیید دین و مذهب و امام خمینی است؟ قطعاً اینگونه نیست. یقیناً برداشت ائمه معصومین(ع)، بویژه امام علی(ع) و امام خمینی از سیاست به معنای پدر سوختگی آن نیست.

در خاطره ای، یکی از نزدیکان حضرت امام می گوید: روزی یکی از نیروهای حفاظتی امام، از آقا سؤال کردند که؛ ما بعضی روز ها در خیابان، زنان بد حجاب را می بینیم، آیا برای رعایت کردن حجابشان می توانیم ضمن تذکر، به آنها بگوییم که اگر حجابت را درست نکنی می برمت کمیته [نهاد رسیدگی به این امور در دهه اول انقلاب]؟ ایشان می گوید: حضرت امام سؤال کرد آیا واقعاً قصد بردن داری؟ پاسدار جواب داد: نه، برای ترساندن. امام پاسخ داد: نه خیر، حق این کار را نداری، دروغ گفتن حرام است و برای رعایت حجاب دیگری که نباید به دروغ متوسل شد.

مختصر نوشته را با جمله دیگر از امام به پایان می بریم که می فرماید: «تقوا برای همه لازم است و برای کسانی که متصدی امور کشور هستند لازمتراست... متصدیان امور به حسب تصدی که دارند، اگر خدای نخواسته تقوا نداشته باشند، این به همه کشور سرایت می کند، همه کشور را یک وقت- خدای نخواسته- به باد می دهد و لهذا برای آنها اهمیت تقوا بسیار بیشتر است تا برای اشخاص.»




تاریخ : سه شنبه 88/11/27 | 11:1 صبح | نویسنده : محمد رجایی | نظر