الف) نقد باید دلسوزانه باشد؛
ب) نقد باید منصفانه باشد؛
ج) نقد باید از روی خیرخواهی باشد؛
د) نقد باید وارد باشد.
به نظر میرسد که گزینه چهارم درست باشد. دلسوزی، انصاف یا خیرخواهی منتقد هیچ تاثیری در درست بودن یا نبودن انتقاد او ندارد. ممکن است کسی با قصد عیبجویی و دشمنی اشکالات کسی را بگوید و درست هم بگوید. این که قصد او چیست؟ ربطی به درستی جملهاش ندارد. و دقیقاً هم ممکن است کسی با دلسوزی تمام انتقاد نادرستی مطرح کند.
اصولاً صدق و کذب گزارههایی که مابهازای خارجی دارند ، ربطی به قصد و نیت گوینده ندارد. معیار تقسیم نقد فقط وارد بودن یا وارد نبودن آن است. دشمن هم ممکن است نقدی کند که وارد باشد یا نباشد. چنان که دوست.
بر عکس تصورات رایج ، این انتقاد شونده است که باید دلسوز و منصف و خیرخواه باشد و انتقاد درست را از هر کسی بپذیرد ؛ دشمن باشد یا دوست، اپوزیسیون باشد یا پوزیسیون، قصدش آباد کردن باشد یا ویران کردن، عیبجو باشد یا عیبپوش، دلسوز باشد یا دل سوز! اگر انتقاد شونده دلسوز و خیرخواه نباشد انتقادات را نخواهد پذیرفت ؛ زیرا شرط پذیرش انتقاد، حدی از انصاف، خودانتقادی و خیرخواهی است. و بدون این ویژگیها کسی انتقادپذیر نخواهد شد. در نقطه مقابل، انتقاد کننده هرچه کینهتوزتر و باریکبینتر باشد، بهتر نقد خواهد کرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.