سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

واذتاذن ربکم لئن شکرتم لازیدنکم، ولئن کفرتم ان عذابی لشدید .

وهنگامی که پروردگارتان یاد کرد: اگرسپاس گزاری کنیدبه یقین نعمت رابرشما می افزایم، واگرناسپاسی کنیدعذابم سخت است .             "سوره ابراهیم آیه 7 "

درسنن الترمذی ج 5 ص344، صحیح بخاری ج 4 ص215، سنن ابن ماجه ج 2 ص 1291 نقل شده که : وقتی عبدالله ابن عمر(فرزند خلیفه دوم) شب هنگام به شهربازگشت اجساد زیادی دید که بردارشده اند، وآنها کسانی بودند که ازبیعت تمرد نموده بودند .

باوحشت به دارالحکومه حجاج ابن یوسف ثقفی وارد شدو اذن ورود خواست که نگهبانان گفتندامیر درخواب است، گفت بگویید فلانی آمده تاشما را ببیند، وهنگامی بر حجاج وارد شد که اودربستر آرمیده بود .

حجاج گفت چرا این وقت شب آمدی، که عبدالله درجواب گفت : ترسیدم نکند تاصبح بمیرم درحالی که تکلیف شرعی بیعت با شمارا ادانکرده باشم، وآنگاه حجاج درهمان حال انگشت پای خودرا ازروانداز بیرون آورد وگفت حال برخاستن ازبسترراندارم بیا با انگشت پای من بیعت کن، وبدین سان عبدالله به تکلیف شرعی خود عمل نمود .

درآغازحکومت علی (ع) وقتی که مردم درمسجد برای بیعت گرد آمده بودند، عبدالله ابن عمر بااعتراض ازمیان مردم برخاست وبیعت نکرد وباوجوداعتراض یاران حضرت اورا به حال خود وانهاد وعبدالله بدون بیعت مسجد را ترک نمود .

درحوادث دهشتبار دنیای اسلام کنج عبادت کزیده، ودرشهادت فرزندان پیامبر وخاندانش وفجایع بزگ بنی امیه وشهادت صحابی بزگ پیامبر(ص) سکوت اختیار کرد  .

چه تلخ است داستان عمرمردزاهدی که دست بیعت عادلترین حاکم تاریخ(به گواه دوست ودشمن) را درمسجد رد نمود، اما باانگشت پای سفاک وخون خوارترین امیر تاریخ اسلام دربسترش وسراسیمه وذلت باردست بیعت داد .

 




تاریخ : سه شنبه 92/12/13 | 11:51 عصر | نویسنده : دکتر سیدحسین حسینی | نظر