پرسش مهمی در پایان این نوشته دارم که از همه بزرگواران خواهش میکنم که تا پایان نوشته را به دقت مطالعه فرمایند و مثل همیشه چشم انتظار نقد و نظر و نگاه دوستان نیز هستم ، از اینکه حوصله میکنید پیشاپیش سپاسگزارم.
شاید یکی از مهمترین و کلیدی ترین آیات قرآن کریم آیه 255 سوره مبارکه بقره است که به آیت الکرسی شهرت دارد ، چنانچه امام صادق علیه السلام در حدیثی نورانی این آیه را برگزیده و قلّه قرآن دانسته و فرموده اند هرکس آن را با توجه بخواند خداوند متعال هزار ناگوار از ناگواریهای دنیا و به همین اندازه از ناگواریهای آخرت را از او بر می گرداند که آسانترین ناگواری دنیا فقر و سهلترین ناگواری آخرت عذاب قبر است .
در این آیه نورانی خداوند متعال به دو جریان دائمی در عالم اشاره میکند که لحظه ای این دو جریان و روندگان در این مسیر از حرکت خود باز نمی ایستند . استفاده از افعال مضارعی مثل یخرجهم و یخرجونهم دلالت بر وقوع و استمرار و عدم توقف این حرکت دارد. حرکت گروهی با نام ایمان آوردندگان به سرپرستی و ولایت پروردگار از وادی ظلمت به وادی نور و حرکت گروهی با نام کفرپیشگان به سرپرستی طاغوت از وادی نور به وادی ظلمت . اگر بخواهیم از تعبیری ساده تر استفاده کنیم منظور آیه این چنین است که در بزرگراه دو طرفه عالم ، روندگان جهتهای مختلف در دولاین این بزرگراه لحظه ای از حرکت باز نمیایستند و هیچکدام از این دو لاین کمتر از لحظه ای از روندگانش خالی نمیماند . سایر آیات قرآن کریم نیز که به معرفی پروردگار متعال و اولیائش میپردازد و آیات و روایاتی که به عملکرد شیطان و اولیائش ناظر است همین معنا را قویا تایید میکند .
اما آیه دیگری در قرآن کریم در سوره مبارکه مائده هست( آیه 55) که ولی ایمان آورندگان را ( به هر معنایی که برای ولی متصور باشد ) خداوند ، پیامبر و آنانی که در نماز در حال رکوع زکات میپردازند دانسته ( که به شهادت شیعه و سنی منظور وجود مقدس حضرت علی علیه السلام میباشد و در این موضوع اختلافی نیست )، طبق قواعد عقلی و منطقی و ترکیب این آیه با عبارات ابتدایی آیت الکرسی شاید بیان این جملات دور از حقیقت نباشد(بر اساس یک رابطه طولی)
خداوند ولی ایمان آورندگان است که آنها را از وادی ظلمت به وادی نور رهنمون میشود
وجود مقدس نبی گرامی اسلام ولی ایمان آورندگان است که آنها را از وادی ظلمت به وادی نور رهنمون میشود
وجود مقدس امیرالمومنین علی علیه السلام ولی ایمان آورندگان است که آنها را از وادی ظلمت به وادی نور رهنمون میشود
اگر این مقدمات قرآنی و عقلی را تا اینجا پذیرفته باشیم ، بد نیست که حرکت روندگان این بزرگراه عالم را چه از وادی نور به وادی ظلمت و چه از وادی ظلمت به وادی نور در مقطع تاریخی بعثت نبی گرامی اسلام تا شهادت امیرالمومنین علیه علیه السلام ( که از نگاه اهل سنت خلیفه چهارم خوانده میشود ) بررسی کنیم و با یک مطالعه کوتاه تاریخی حداقل در این مقطع که یکی از مهمترین فرازهای این حرکت تاریخی است روندگان دو لاین این بزرگراه را بشناسیم .
1- مقطع ابتدای بعثت و زمان دعوت به اسلام در مکه :
روندگان وادی ظلمت به نور : تازه مسلمانان رها شده از بند شرک به سرپرستی و ولایت خدای متعال ، نبی اکرم و همراهی علی بن ابیطالب ( طبق نص آیه55 سوره مائده )
روندگان وادی نور به ظلمت : مشرکان و صاحبان زر و زور در مکه به سرپرستی شیطان و اولیائی همچون ابوجهلها ، ابولهبا و بنی امیه
2- مقطع هجرت به مدینه
روندگان وادی ظلمت به نور : مسلمانان مهاجر و انصار به سرپرستی و ولایت خدای متعال، نبی اکرم و همراهی علی بن ابیطالب ( طبق نص آیه 55 سوره مائده)
روندگان وادی نور به ظلمت : مشرکان مکه ، یهودیان مدینه ، احزاب و گروههای هم پیمان با این دو به سرپرستی شیطان و معاضدت ابوسفیانها و عمربن عبدودها...
3- مقطع فتح مکه و تثبیت موقعیت و جایگاه حکومت دینی پیامبر تا رحلت نبی گرامی اسلام
روندگان وادی ظلمت به نور : مهاجران و انصار ، سلمان ها و صهیب ها ..... بازهم به سرپرستی و ولایت خدای متعال ، نبی اکرم و همراهی علی بن ابیطالب ( طبق نص آیه 55 سوره مائده )
روندگان وادی نور به ظلمت : منافقان مدینه ، مشرکینی که به ظاهر و از ترس جان شهادتین را به زبان جاری کرده اند ( نه از سر یقین و باور) به سرپرستی شیطان و یاری عبدالله بن ابی ها و ابوسفیانها
همانطور که پیداست هر قدر که دستگاه اولیاء الهی قدرت میگیرد ، حیله ها و مکرهای دستگاه طاغوت نیز شکلهای جدید و روشهای به روزتری را برای خود برمیگزیند و خیلی بدیهیست که طرفین این نزاع به همراه اولیائشان به دنبال محو و نابودی کامل طرف دیگر هستند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند و نگاهی گذرا به تاریخ پیچیدگیهای مبارزه اولیاء خداوند در برابر جریان قدرتمندی مثل نفاق در سومین مقطع را آشکارمیکند ، نزول یک سوره با این نام و افشای هویت این یاوران جدید شیطان در آیات مختلف قرآن به قدرتمندی و تزویر پیچیده روندگان تاریخی این لاین اتوبان عالم اشاره دارد که به شهادت قرآن دامنه و ادامه فعالیتهایشان تا زمان رحلت نبی گرامی اسلام و انقطاع وحی بدیهی و انکارناپذیر است . بدیهی است که تکامل دین الهی ، طبیعتا تکامل ، تکاپو و همت مضاعف شیطان را که بر گمراه کردن همه انسانها قسم خورده طلب میکند. اما اجازه بدهید ابتدا مقطع پنجم این حرکت تاریخی و روندگانش را نام ببرم و بعد از آن بازگشتی به مقطع چهارم داشته باشم.
5- مقطع حکومت حضرت علی علیه السلام تا شهادت آن بزرگوار
روندگان وادی ظلمت به نور: یاران امام علی علیه السلام درمدینه، کوفه و برخی بلاد اسلامی مثل مدائن ومصر بازهم به سرپرستی و ولایت خدای متعال و امیرالمومنین علی علیه السلام ( طبق نص آیه 55 سوره مائده) و همراهی مالک اشترها و سلمانها
روندگان وادی نور به ظلمت : قاسطین ، مارقین ، ناکثین به سرپرستی شیطان و یاری معاویه ها ، طلحه ها و زبیرها و متحجرین نهروانی
اما مقطع چهارم
4- مقطع رحلت نبی گرامی اسلام و خلافت خلفای سه گانه
برای روندگان وادی ظلمت به نور در این مقطع تاریخی دو فرضیه متصور است ( نگاه شیعه و نگاه اهل سنت ) که ما دو نگاه را بررسی خواهیم کرد . قطعا در شناخت اصحاب این جریان با توجه به حیات ظاهری حضرت علی علیه السلام ، انکار ولایت ایشان بر جریان روندگان وادی ظلمت به نور طبق نص قرآن کریم انکار ناپذیر است، اما بحث بر سر همراهان است ، لذا فریقین این ولایت را برای امیرالمومنین پذیرفته اند( ولایت نه خلافت) اما در همراهان و کیفیت همراهیشان اختلاف دارند ، پس با این مقدمه دسته بندی این چنین خواهد شد:
روندگان وادی ظلمت به نور ( طبق نگاه اهل سنت و شیعیان نو اندیش ) : مسلمانان مدینه و گروههای تازه مسلمان در سایر بلاد به سرپرستی و ولایت خداوند متعال ، علی بن ابیطالب و همراهی و همفکری خلفای سه گانه ابوبکر ، عمر و عثمان و با این اعتقاد که هیچ اختلافی هم بین علی بن ابیطالب که ولایتش در این راه قطعی بوده و همراهانش( خلفای سه گانه) وجود نداشته است و شواهد تاریخی مثل برخی جملات نهج البلاغه و جملات منتسب به خلیفه دوم ( لولا علی لهلک عمر) و حضور و مشورت حسنین در برخی جنگها را دلیل بر صدق این مدعا میدانند و عدم واگذاری حکومت ظاهری به علی بن ابیطالب از سوی مردم و شخص خلفا را دلیل بر خروج آنان از ولایت آن حضرت و پیوستن به صف مقابل و قبول ولایت شیطان نمیدانند.
روندگان وادی ظلمت به نور ( طبق نگاه شیعه ) : گروه اندکی از مسلمانان به سرپرستی و ولایت خداوند متعال ، علی بن ابیطالب و همراهی سلمانها و ابوذرها ومقدادها ، شیعیان معتقدند که خلفای سه گانه و مردمی که به این خلفا رضایت داده اند ، در این مسیر و در این مقطع از همراهی با ولی خدا سرباز زده اند و در لاین مقابل اتوبان عالم که سرپرستی شیطان بر روندگان آن مسیر طبق نص قرآن قطعی است قدم نهاده اند ، هر چند که برخی از آنان ممکن است بعدا توبه کرده باشند و تغییر مسیر داده باشند که قطعا خداوند تواب است و آنها بازگشته به مسیر هستند.
اما نکته مهم و مطلب اساسی در اختلاف نظر بین شیعه و سنی در روندگان وادی ظلمت به نور نیست که آیا خلفای سه گانه با ولی خدا همراهی کرده اند یا نه ،بلکه آنچه که ما را با یک پرسش تاریخی مهم مواجه میکند ، ناشناسی جریان روندگان از وادی نور به ظلمت و اولیاء و همراهان شیطان در این مقطع مهم تاریخی است که به نظر میاید تاریخ به طورمرموزی در این زمینه سکوت کرده است و هیچ رونده قابل اعتنایی را در این لاین اتوبان عالم در این مقطع معرفی نکرده است . همانطور که گفتیم دستگاه شیطان و اولیائش در روند تکاملی خود بعد از بعثت نبی گرامی اسلام هرروز با دسیسه جدید و پیچیده تر و حربه قوی تری وارد میدان مبارزه با کلمه توحید میشدند و به تناسب قدرت یافتن دستگاه توحید ، شیطان نیز یاوران قدرتمند خود را به صحنه میفرستاد، که ظهور پدیده نفاق اوج این دسیسه گریهاست .اما اگر تاریخ را خصوصا با نگاه اهل سنت و شیعیان نواندیش بررسی کنیم ، احساس میشود که شیطان و اولیائش در مقطع 25 ساله پس از رحلت نبی اکرم به یکباره محو و نابود شده اند و خبری از آن نقشه های عجیب و غریبشان نیست و دوباره با خلافت علی بن ابیطالب دستگاه شیطان شروع به کار کرده و صفین و نهروان وجمل آفریده است. شاید اطلاعات تاریخی من ناقص باشد و دوست دارم که دوستانم به من کمک کنند ، آیا جریان پر قدرت نفاق به یکباره بعد از رحلت نبی گرامی اسلام که اتفاقا به طور طبیعی باید زمینه برای فعالیت و سهم خواهیش بیشتر فراهم باشد به جمع مومنین حقیقی و اولیای الهی پیوستند و آنان که لحظه ای از اذیت و آزار نبی اکرم فروگذار نمیکردند به یکباره با جانشینانش مهربان شدند ، راستی چرا بعد از رحلت نبی گرامی اسلام صحبتی از آنها به میان نیست ؟ واقعا اگر بپذیریم که علی بن ابیطالب به همراهی و مساعدت خلفای سه گانه در لاین حرکت از وادی ظلمت به وادی نور بودند ، آیا عقل سلیم باور میکند که شیطان با تجربه در لاین مقابل این چهار ولی الهی ( طبق نظر اهل سنت و شیعیان نو اندیش ) مسیلمه کذاب را ولی خود قرار داده باشد که با آب دهانی دعوی پیامبریش فرو ریزد ؟ آیا امپراطوری متزلزل ساسانی در جبهه اولیای شیطان به یاری بزرگ خود آمده بودند ، آنها که اصلا در آن موقع در برابر چهار ولی قدرتمند الهی ( به تعبیر اهل سنت و شیعیان نوگرا، علی ، ابوبکر ، عمر و عثمان ) عددی نبودند که شیطان آنها را به صحنه بیاورد ، از دیگر سو آنها که اصلا سودای جنگ و از بین بردن حکومت نبی گرامی اسلام را نداشتند و بالعکس این خلفای مسلمین بودند که به آنها حمله کردند .
واقعا بر سر شیطان چه آمده بود که هزاران سال نقشه ها و اذنابش را روز به روز قویتر میکرد ، اما با رحلت پیامبری که بعثت آن پیامبر ناله نا امیدی او را به آسمانها برده بود ، یکباره ماتم زده و متنبه شد و دست از ریشه کنی درخت توحید برداشت و از ارسال دستیاران قدرتمندش برای ریشه کنی این شجره منصرف شد و به نابخردانی چون مسیلمه کذاب که از اداره خویش نیز عاجز بودند اکتفا کرد!
سوال این است : آیا در مقطع 25 ساله حکومت خلفای سه گانه لاین اتوبان عالم در جهت سیر از وادی نور به وادی ظلمت خالی از روندگان شد و برکتی که حتی با بعثت و مجاهدات نبی اکرم نصیب عالم نشده بود با تشکیل سقیفه به عالم اعطا شد و خداوند مسیر شیطان و اولیائش را به این واسطه مسدود کرد ؟ پس حرکت دائمی و فعلهای مضارع و استمراری آیت الکرسی چه میشود ؟ شاید ما به لطف تاریخ نویسان مقطعی را یافته ایم که سنت قطعی الهی نقض شده است ؟ شک نمیکنید که جریان نفاق بعد از رحلت نبی اکرم پیچیده تز از پیش شده و این بار لباسی نو به تن کرده باشد، لباسی تزیین شده به زینتهایی که شیطان استاد زیورآراییش بوده است! اگر نه چنین است پس روندگان مسیر ظلمت و اولیاء و فرماندهانشان در جایی که خداوند چهار ولی برترش را ( به تعبیر اهل سنت و شیعیان نواندیش) در مسیرحق قرار داده چه کسانی بوده اند ؟ قطعا کسی نمیخواهد با تشکیک در معنای ولی ، خدای ناکرده خلیفه چهارم را به صف اولیای شیطان بفرستد تا موازنه قدرت بین حق و باطل برقرار شود! پس چه باید کرد و چه باید گفت ؟دست یاریم بیشتر به سوی دوستانی است که به تاریخ واقفند و به اصل وجود چنین جریانی در عالم به نص آیه گرانقدر آیت الکرسی معتقد!
بازهم از اینکه طولانی شد و حوصله کردید ممنونم.
.: Weblog Themes By Pichak :.