با سلام و عرض ادب و احترام... جسارتاً در مورد مطلبي که فرمويد نکاتي را معروض مي دارم:
1- در خطبه اي که از حضرت امير المومنين آمده است عبارت «حضور فراوان بيعت کنندگان» آمده که به نظرم صحيح نمي باشد. از عبارت حضورالحاضر و قيام الحجه بوجود الناصر، اين معنا استخراج نمي شود. ترجمه هاي زيادي وجود دارد لکن علامه جعفري رضوان الله عليه در ذيل اين عبارت اين ترجمه را آورده اند: «اگر گروهي براي ياري من آماده نبود و حجت خداوندي با وجود ياوران بر من تمام نمي گشت...»
2- در اينجا سوالاتي مطرح مي شود:
الف) اگر حضور حاضر يکي از ملاک هاي تشکيل حکومت توسط ايشان بوده است، آيا اگر در شوراي 6 نفره "عبدالرحمن ابن عوف" رأي به ايشان مي داد ايشان نمي پذيرفت؟ و حضور مردم را ملاک بعدي مي دانست؟
ب) آيا حضور مردمي از يک شهر(مدينه) مي توانست تضمين کننده قبول اکثريت مردم در ديگر بلاد مسلمين باشد؟
ج) اگر خداوند تنها با علما عهد بسته تا حق مظلومين را بستانند آيا غير از ايشان نيز (با واسطه يا بدون واسطه) مشروعيت اين کار را دارند؟
د) اگر حکومت براي ايشان از آب بيني بزغاله پست تر بود چرا براي حفظ آن، 3 جنگ خونين به راه افتاد و تعداد زيادي از مسلمين کشته شدند؟
هـ) آيا حضور ايشان در کنار خلفا و راهنمايي و مشورت ايشان اين اصل را براي ما محرز نمي کند که اگر حاکمي به حکومت رسيد ولي صلاحيت هم نداشت، به خاطر حفظ وحدت مسلمين از تخريب و تضعيف او بپرهيزيم و براي وحدت جامعه اسلامي و اصلاح امور بکوشيم؟ آيا اين نکته خيلي از عملکرد احزاب و گروه هاي سياسي و رسانه ها و حتي "خود ما مردم" را زير سوال نمي برد که مدام و به انحاي مختلف در تخريب مسئولين تلاش مي کنيم؟
و) مردم از چه طريق مي توانند نظارت دقيق و شجاعانه داشته باشند در حالي که احزاب که سهل الوصول ترين راه ممکن به نظر مي رسد، خود در پي کسب قدرتند؟
مويد باشيد