• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : صورت و سيرت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + علي 
    سلام..
    بنده نگفتم يقه بيت امام را بچسبيم... عرض کردم اين تفکري که قصد دارد اين مسائل را عرف کند در اطراف اين بيت هم چرخ مي زند و مي زده است... منتظر بوديم شما به عنوان جامعه شناس موشکافي کنيد.. شما فقط طرح مسئله کرده ايد.. مثالتان هم بجا و البته تنها به حرم امام خميني بود به اين خاطر نظرات بنده هم حول اين محور کشيده شد...
    در مورد "ميانه رو" هم متوجه نشدم حق جواب ايشان به کامنت من؟!؟!؟ کدام کامنت؟ بنده با ايشان کاري نداشتم!.. الله اعلم.. مويد باشيد
    پاسخ

    سلام علي جان. اتفاقاً شما از ابتدا يقه بيت امام را چسبيده ايد. هرچه من مي گويم اين مشکل بزرگ فرهنگي را بايد ريشه يابي کرد؛ شما فقط بيت امام را سيبل حملات خود کرده ايد. اصلا سوزنتان گير کرده روي اين کلمات. مسأله ما اصلا بيت امام نيست که مرتب آن را تکرار مي کنيد، مسأله يک مشکل بزرگ فرهنگي است و آن هم دوري از آموزه هاي اسلامي به بهانه هاي مختلف و توجيهات گوناگون است. حالا باز شما بفرماييد بله بيت امام... . فکر مي کنيد اگر ريشه ها و عوامل بنيادين را نبينيم، با حمله به بيت امام اين مشکل حل خواهد شد؟ اصلا مگر بيت امام در موضوع ساخت حرم پنج ستاره، چقدر نقش داشته و اگر آن ها متولي نبودند، اين پديده رخ نمي داد؟
    + علي 
    سلام بر جناب فاضل عزيز که بدعت شکني کردند و جواب کامنت هاي بنده را بالاخره در اين وبلاگ دادند... مويد باشيد
    کلمات را يکي در ميان مطالعه مي کني مسلمان؟! پيش فرض بنده انحراف همه جريان ها بود البته نه به آن شدت مورد نظر شما... منظور فرض اشتباهات در همه جريان هاست... که بايد همه آن ها را شناخت و نگاه جامعه شناختي به آن کرد تا تفکراتشان مشخص و مردم نيز آگاه به آن تفکرات شوند تا درست انتخابشان کنند... مثلاً به نظر بنده اين گرايش به اشرافي گري نشان از تفکرات ... يسم جريان اطراف بيت امام دارد.. خب اين ايسم چرا اطراف بيت امام است چرا باعث شدهآن سادگي زندگي امام به اين وضع و اوضاع گرفتار شود... دوستان مي فرمايند عرف است و چيز عجيبي نيست!.. خب سند ارائه بفرمايند و بررسي شود که چرا؟!
    در مورد "ميانه رو" ... به نظرم ايشان خيلي با احترام هم صحبت کرده اند " "آقاي علي آقا".. تا بحال هيچ کس اينهه احترام يکجا به من نکرده بود؟!:))
    پاسخ

    سلام علي جان. بدعت شکني که نبوده، قبلا هم گاهي جواب کامنت هاي شما را داده ام. در مورد "ميانه رو" هم اشتباه متوجه شديد؛ اينجانب حق پاسخ ايشان به کامنت شما را محفوظ دانستم نه بالعکس. اين همه پاسخ دادن به کامنت شما اثر چنداني که ندارد؛ هر چه مي گويم مسأله حرم پنج ستاره ساختن براي بزرگان دين و جامعه، يک مشکل فرهنگي است که نشانه فاصله گرفتن از ارزشهاي اسلامي است، شما باز مسأله را جناحي و سياسي و گروهي و باندي مي بينيد و فهم مي کنيد. آيا واقعاً مي پنداريد که در اين مسأله بخصوص (حرم امام خميني) مشکل فقط متوجه بيت ايشان است؟ فراتر از آن را نمي خواهيد ببينيد؟ آيا مصلاي تهران که هنوز بعد از 30 سال پايان نيافته دچار همين معضل فرهنگي نيست؟ در آن جا هم "ايسم هاي اطراف بيت امام" را مي جوييد؟ اگر نه پس تأمل کنيد که حلقه وصل آن جا و اين جا چه مي تواند باشد يا چه کساني مي توانند باشند؟ تنها در اين صورت مي توانيد نگاه جامعه شناختي و فرهنگ محور داشت باشيد، و بدين ترتيب از زندان قبيله گرايي خارج خواهيد شد.
    + علي 
    باسلام...
    نشناختن جريان ها و علت انحرافشان و عملکردشان و بيان نکردن آن، اعتدال نيست و هيچ کاربردي ندارد و سودي نخواهد داشت... چون همه گروه ها در حال دادن يک شعار واحد هستند و همه مدعي اصلاح جامعه... و نتيجه آن همين دور باطل فرهنگي ماست... 14خردا رهبري در مرقد امام صحبت فرمودند.. امروز همه روزنامه ها فرمايشاتشان را گزينشي انتخاب و بعضاً مصادره کردند.. بايد رفت و ديد که مثلاً امام چه کرد و چه گفت و چه کساني امروز برعکس آن عمل مي کنند... البته قصد محکوم کردن آن گروه نيست.. قصد شناخت آن گروه است... مويد باشِيد
    پاسخ

    سلام علي جان. پاسخ کامنت شما براي "ميانه رو" محفوظ است؛ اما اين نکته نيز قابل يادآوري است: چرا فکر مي کنيد کساني که مانند شما نيستند يا مثل شما فکر نمي کنند شناختي از جريان ها و عملکردشان ندارند؟ نوشته ايد: «البته قصد محکوم کردن آن گروه نيست.. قصد شناخت آن گروه است...» اين جمله را نمي فهمم؛ بشناسيم که چه کار کنيم حلوا حلوا کنيم؟ شما در ابتداي کامنت خود بدترين نوع محکوم کردن را نشان داده ايد: منتقدان خود را به عدم شناخت متهم کرده ايد؛ انحراف گروه هاي مقابل خود را يک پيش فرض مسلم انگاشته ايد؛ و در وراي همه اينها، برداشت خود را و عملکرد تندروانه خود را کاملا درست و به دور از خطا پنداشته ايد.
    + ميانه رو 
    من بدم مياد از اين تندرو ها مثل اين اقاي علي اقا
    سلام به همگي وعيدتون مبارک
    عجب بحثي درگرفته.
    راستش يک اصل پايدار وجود داره که ميگه زيبايي در سادگيه. يک تز سياسي انگليسي هم هست که ميگه "اگر ميخواي شخصي يا چيزي رو از چشم مردم بياندازيد و ايجادنفرت کنيد ، اون رو بيش از حد بزرگ و يا مقدس کنيد"
    در هر حال پرهيز از افراط وتفريط ، سفارش اکيد مولا علي ع است.
    پاسخ

    سلام بر جناب آقاي نديم پور گرامي؛ مطلب شما کاملا درسته، حفظ اعتدال سخته، و البته تنها در اين صورت است که امت وسط خواهيم بود و آنگاه الگوي جهانيان خواهيم شد.
    + سيدحسين حسيني 
    خدمت برادرعزيزجناب آقاي رجابي
    تقليدچهارقسم است:1-تقليدعالم ازعالم، که فردصاحب نظردريک علم نمي تواندازعلم ديگرتقليدکند.
    2-جاهل ازجاهل که تفليدباطلي است وشاعرنيزهمين مفهوم رامدنظرداشته وبه قول شمانيزمذموم عقلي وشرعي است .
    3- تقليدعالم ازجاهل که چندان متصورنيست ولي متاسفانه درچامعه ديده مي شود، ومذمت آن شديدترازموردقبلي است .
    4-تقليدجاهل ازعالم که درجامعه سالم بايددرهمه علوم مثل فقه وطب واقتصاد... کاربردداشته باشد، وازمحکمات عقلي وشرعي است که شمانيزبدان درعين مخالفت معترفيد (اابته کمي باعصبانيت) .
    البته منظورازجهل دراينجاعدم قدرت استنباطدرهمان علم است وممکن است درعلوم ديگرفردعالم باشد، مثل تقليديک فقيه ازيک طبيب درعلم طب .
    + رجائي 
    دوست بسيار عزيز! تقليد از هر نوع و صورتي که باشد، مردود و مذموم است؛ هم عقلاً و هم شرعاً! شما بفرماييد کدام مجاز است تا ما هم بفهميم. البته نياز به يادآوري نيست که مراجعه به متخصصين هر علم و کسب نظر و عمل آگاهانه را کسي مذموم و بد نمي داند.
    در ضمن اين دوست شعر دوستي که اين شعر را سروده، نمي دانم چه تناسب مفهومي با موضوع اين نوشته آقاي فاضل دارد، بهتره مجدداً توضيح دهند تا شير فهم شويم.
    + سيدحسين حسيني 
    دوستعزيز"+..."تقليدچهارصورت دارد، شمامنظورتان کدام نوع است؟
    + ... 

    خلق را تقليدشان بر باد داد / اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد

    + سيدحسين حسيني 
    سلامي دوباره
    بنده درجايگاهي نيستم که بتوانم اين بحث راازنگاه عقل ونقل موردبررسي جامع قراردهم که اين مقال جايگاه دوستان اهل فن است وضرورت نيزداردوامروزه دستاويزبسياري ازگروه هاي تکفيري، ودغدغه ذهني نسل جوان ماست .
    منظوريادداشت من خارج شدن ازنگاه محدود،تک بعدي،کوتاه مدت وجناحي به مسئله بودکه البته متوجه ارتباط مطلب بامثال حضرتعالي نشدم .

    پاسخ

    سلام دکترجان. پاسخ مطلب پيشين شما را اندکي اصلاح نمودم. موفق باشيد.
    + سيد حسين حسيني 
    جناب آقاي فاضل باسلام وارادت
    مطلب حضرتعالي البته سواي ازموج جديددرفضاي مجازي به جاونيازمندطرح دوباره وبازبيني درجامعه ماست که بايداززواياي مختلفي موردتوجه قرارگيرد:1- بايدازافراط درزرق وبرق وخارج شدن ازفضاي معنوي اماکن مذهبي وديني وازتفريط نيزمانندتفکروهابيت که باهرنمادمذهبي وملي مخالف است پرهيزنمود .
    مثل بي حرمتي به اماکن تاريخي، وتخريب کامل آثارباستاني وتاريخي درصدراسلام وبي حرمت نمودن تدفين واحترام به اموات درمرکزحکومت وهابيت .
    برج ساختن قبور(دردستورات شيعه به شدت نهي شده)وزياده روي درتعزيه وتوجه بيشتربه قبوربزرگان تاتفکروراه وروش آنها درفرهنگ جامعه ما .
    2-قبل ازبناي هريادبودوتعظيم صاحب بنابه اصل ونصب وجايگاه صاحب بناتوجه کنيم، تاهرروزشاهدسبزشدن يک بناي ساخته شده ازجهل جاهلان وطمع ونيرنگ کاسبان دين فروش نباشيم .
    مثل بناي عظيم خواجه ربيع درمشهدکه هيچ سنخيتي باتفکراسلام ناب شيعي نداردو ياامام زادگان زيادي که نشاني درتاريخ ازآنان وجودندارد .
    3-تاکنون رسم براين بوده که ساخت اين ابنيه خارج ازهزينه هاودستورات حکومتي باشد، وخودمردم خودجوش ازسرارادت ومحبت دست به احداث زده وخودنيزآنرانگهداري کرده اندودرخصوص امام راحل(ره) نيزايکاش چنين مي بودکه به يقين مردم آرام آرام چنين مي کردند.
    3-ساخت اين مراقدومقابرعلاوه براينکه بايددرحدمراجعات ودرجهت رفاه زائرين باشد، بايدازسادگي که مملوازمعماري اصيل اسلامي باروح معنوي باشد برخوردار، وتجلي دهنده روح وفرهنگ همان ملت باشد .
    4- اين ابنيه علاوه برمدفن بزرگان واولياء الهي بايدبه شکلي ساخته شودکه خودتبديل به مراکزبزرگ فرهنگي(مثل مرکزعلمي ومطالعاتي، صندوقهاي خيريه وارائه تفريحات سالم) گردد .

    پاسخ

    هر چند داد مسلماني مي زنيم؛ اما به هر حال فرهنگ ما دچار کژتابي‌هايي شده است که نه حاصل اين دهه و آن دولت و فلان جريان و گروه سياسي است بلکه زنگارهاي فرهنگي در يک فرآيند بلند تاريخي شکل مي گيرد. و چنان رسوخ مي کند که مقابله با آن بسان آوردن دين جديدي تلقي مي شود. حتما ديده ايد روايتي را که با آمدن مهدي موعود، مسلمانان مي پندارند که او آئين نوپديدي را آورده است؛ حال آن که او اسلام اصيل را ارائه خواهد کرد. پس اين بنا و سازه مورد بحث نيز امتداد يک انحراف فرهنگي است و خلق الساعة به فکر آن نيافتاده اند. نکاتي هم که شما مطرح کرده ايد خوب است؛ تنها نکته 4 شما بيان گر يک نگاه کارکردي است و اين نگاه در آن چه به دين ربط پيدا مي کند بسيار آسيب زا خواهد بود. مثل آن است که بگوييم دو رکعت نماز صبح براي سلامتي بدن بسيار مفيد است و يک نرمش صبحگاهي مناسب به شمار مي رود. مستحضريد که در اين موارد نمي توان کارکردي نگاه کرد يا تحليل نمود.از مطلب و تبيين شما سپاسگزارم.
    + علي 

    سلام...
    جناب آقاي فاضل عزيز.. خوشحال مي شدم علت تنش زا بودن نظرم را بدانم... خدا خيرت بده بعد از اينهمه مدت مطلبي زديد به کنايه در مورد مسائل فرهنگي که از درون آن هزاران معنا مي شود استنباط کرد... با سکوت و کلي گويي در مورد مسائل فرهنگي و نپرداختن به ريشه ها و تفکرات غلط و انحرافي مي شود اوضاع همين حال مملکت ما... بايد مردم ما و جوانان ما بدانند که امام روح الله خميني که بود و چه مي خواست و چه کرد؟!... و اين عزيزان چه چيزي را به نامه امام و آرمان هايش دارند به خورد جوان هاي ما و مردم ما مي دهند؟!!.. شما راهکار ارائه بفرماييد تا بنده و امثال بنده بيسواد به بيراهه نرويم... البته بنده به شخص توليت ارادت دارم و ايشان را انسان ساده و خوش مرام و باسوادي مي دانم که اسير يک عده در اطراف خود شده است که به زور ايشان را هر دو روز يکبار تيتر روزنامه مي کنند و مي خواهند در برابر گروهي ديگر قرار دهند و خلاف نظر حضرت امام وارد جريان هاي سياسيشان کنند که البته ان شاء الله هرگز موفق نمي شوند...

    پاسخ

    سلام علي جان؛ کافي است به کامنت قبلي خودتان مراجعه کنيد. دم خروس کاملا پيداست. تنش زا بودن رويکردتان را نمي بينيد؟ خودتان با صداقت اقرار کرده ايد. اندکي تأمل لطفاً. ... ببينيد تفاوت در اين است که منتقد ماهيت عمل باشيم يا منتقد يک عمل به دليل انتساب آن به يک گروه يا طايفه خاص؛ «در رفتار قبيله اي، تأييد يا تخطئه اقدامات افراد، براساس ماهيت عمل آنها انجام نمي شود بلکه انتقاد و يا تعريف از افراد به نحوه وابستگي آنها به قبيله مورد نظر مرتبط است!» هدف از فرياد عليه فساد و انحراف بايد براي اصلاح انحراف و رفع فساد باشد نه براي "گزک گرفتن از حريف".
    + !هان اي دل عبرت بين 
    بناي يادبود ماهاتما گاندي يکي از بهترين ديدنيهاي هندوستان، سکوي چهار گوش ساده‌اي از مرمر سياه است که محل نگهداري خاکستر ماهاتما گاندي است. هر ساله در روز شهيد، به ياد پدر ملي هند گردهمايي در اين محل تشکيل مي‌گردد. گاندي، رهبر سياسي و معنوي هندي‌ها بود که ملت هند رو در راه آزادي از استعمار امپراتوري بريتانيا رهبري کرد. او در طول زندگيش از هر نوع ترور و خشونت براي رسيدن به مقاصد دوري مي‌کرد. ساده زيستي و صلح دوستي دو مشخصه اصلي گاندي بود. تنها تزيين اين مقبره، شمع‌هاي کوچک متحرکي هستند که در اطراف آن قرار گرفته اند. اين قرار گرفتن در دل خاک و سادگي بيش از حد مقبره، يادآور زندگي خاکي و ساده گاندي است. اين ميدان سبز در خاک نشسته داراي آرامشي است که بيننده را به درنگ و تامل در آن فرا مي‌خواند و صلح جو بودن گاندي را يادآوري مي‌کند. گاندي در دهه هفتم زندگيش ترور شد اما احترامي که هندو ها برايش قائل بودند هيچگاه از بين نرفت و همچنان پابرجاست.
    + ... 
    چه بنايي بسازن براي بعدي
    + رجائي 
    با سلام مجدد و تشکر از نقدها و پاسخ آقاي فاضل!
    حضرت امام در پاسخ به نامه مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي و آيت الله هاشمي رفسنجاني (آبان 67) که در رابطه با زمين و ساخت مصلاي تهران بوده، مرقوم کردند:
    «با حفظ جهات شرعى در مورد زمين مذكور با پيشنهاد حجتى الاسلام، آقايان: خامنه‏اى و هاشمى، موافقت مى شود. ان شاء اللَّه در كنار ساختن مصلاى تهران، در ساختن بينش كفر ستيزى مسلمانان موفق باشيد. ضمناً سادگى مصلا بايد يادآور سادگى محل عبادت مسلمانان صدر اسلام باشد. و شديداً از زرق و برق ساختمانهاى مساجد اسلام امريكايى جلوگيرى شود. خداوند تمامى دست اندركاران برپا كننده مساجد اللَّه را تأييد فرمايد.» (صحيفه امام، ج‏21، ص: 189)
    اما از آن زمان تا به حال با توجه به ضرورت ها و مصالح و نيازهاي کشور و شهر تهران هزاران برابر مرقد امام خميني هزينه ساخت و ساز و تجملات و... اين مصلا شده و مي شود و خواهد شد! اگر نمايشگاه کتاب هم رفته باشيد، وضعيت را خواهيد ديد! حال بياييم با استناد به فرمايش امام، مقام معظم رهبري و ديگر مسئولان کشور را زير سؤال ببريم که چرا اين مصلا را به اين شکل مي سازند؟ آيا اين درست است؟ در حالي که با اجتهاد در انديشه و سيره امام مي توان پاسخ داد، نه خير اين بزرگان برخلاف ديدگاه امام عمل نکردند، بلکه ضمن حفظ ارزشها و... با نيازها و مقتضيات زمان مصلحت ديدند اينگونه عمل شود و اين منافاتي با نظر امام ندارد. مثل ديدگاه امام نسبت به آل سعود که فرمودند: اگر از صدام بگذريم، از آل سعود نخواهيم گذشت و سه سال حج را تعطيل کرد، اما يک سال پس از رحلت امام روابط حسنه شد و «هم چون دو بال جهان اسلام شدند!»و...

    پاسخ

    اين مطلب شما را از باب «اسمشو نيار خودشو بيار» تلقي مي کنم و حدس مي زنم که در مقام القاي نکته ديگري هستيد. و الا سادگي و بي پيرايه بودن و دوري از تجملات و اشرافيت جزء ارزش هاي اسلامي ماست. حالا چگونه مي توان پذيرفت که «ضمن حفظ ارزشها ...» آن قدر به زرق و برق مصلاي تهران پرداخته ايم که بعد از 30 سال هنوز ساختمان آن به پايان نرسيده است.
       1   2      >