آسيد رضاي عزيز !عليکم السلام.خيلي خيلي خوشحال شدم از اينکه مطلبي که نوشته ام براي شما هم قابل توجه بود .از ما که گذشت ، اميد ما به شماهاست که با رفتار و انديشه تان جامعه آينده را به سيره پيامبران نزديک کنيد ، فکر ميکنم پيامبر گونه زيستن خيلي سخت نباشد ، يک مقدار دل ميخواهد و يک مقدار هم کنار گذاشتن محاسباتي که فکر ميکنيم عقلي است ، اما يقينا خدايي نيست . سلام پدر را هم خيلي برسانيد و بازهم ممنونم از لطفتان.

سلام برادر!از آن روزي که اين اتفاق برايم افتاد ، نگاهم به عبارات قرآن که بيان ميکند که مردم ،پيامبران الهي را "سفيه" ميدانستند فرق کرده ، ديگر آن مردم را خيلي جاهل و دور از عقل ابتدايي نميدانم ،بر عکس احساس ميکنم که در انديشه مدرن مان با آنها قرابتي خاص داريم ، پيامبران هم دلسوزانه کارهايي ميکردند که براي آنها مزد نميخواستند و همين مزد نخواستن و دلسوز بودن ، در نگاه مردم از آنها "سفيه" ساخته بود ، الان هم اگر در آپارتمانمان ببينيم که يکي از همسايه ها بدون چشمداشتي براي مدير ساختمان شدن و ... هر روز پله هاي جلوي خانه همه را جارو ميزند و ماهها گذشته و مزدي طلب نکرده ومنتي نگذاشته همه او را "شيرين عقل" مي دانيم و طبيعيست که خودمان هم از اين کارهاي سفيهانه دوري کنيم و فرزندانمان و همسرانمان را نيز از اين قبيل کارهايي که بدون مزد است و مستعد بر چسب "سفاهت" ، بر حذر داريم، شايد پيامبران آمده بودند تا به غير از انجام هزاران کاري که بر دوششان نهاده شده بود ، معناي سفاهت را هم در اذهان جامعه تغيير دهند !به اميد روزي که جامعه ديني به سفاهتهاي پيامبرگونه افتخار کند.

تقبل الله منّا و منکم ! اين جمله را نوشتم تاقافيه تشکر بنده با قافيه کامنت حضرتعالي جور بيايد و گرنه همان "دمتان گرم" به صواب نزديکتر بود! ارادت دائمي برقرار است .