سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 پرسش مهمی در پایان این نوشته دارم که از همه بزرگواران خواهش میکنم که تا پایان نوشته را به دقت مطالعه فرمایند و مثل همیشه چشم انتظار نقد و نظر و نگاه دوستان نیز هستم ، از اینکه حوصله میکنید پیشاپیش سپاسگزارم.

شاید یکی از مهمترین و کلیدی ترین آیات قرآن کریم آیه 255 سوره مبارکه بقره است که به آیت الکرسی شهرت دارد ، چنانچه امام صادق علیه السلام در حدیثی نورانی این آیه را برگزیده و قلّه قرآن دانسته و فرموده اند هرکس آن را با توجه بخواند خداوند متعال هزار ناگوار از ناگواریهای دنیا و به همین اندازه از ناگواریهای آخرت را از او بر می گرداند که آسانترین ناگواری دنیا فقر و سهلترین ناگواری آخرت عذاب قبر است .

 در این آیه نورانی خداوند متعال به دو جریان دائمی در عالم اشاره میکند که لحظه ای این دو جریان و روندگان در این مسیر از حرکت خود باز نمی ایستند . استفاده از افعال مضارعی مثل یخرجهم و یخرجونهم دلالت بر وقوع و استمرار و عدم توقف این حرکت دارد. حرکت گروهی با نام ایمان آوردندگان به سرپرستی و ولایت پروردگار از وادی ظلمت به وادی نور و حرکت گروهی با نام کفرپیشگان به سرپرستی طاغوت از وادی نور به وادی ظلمت . اگر بخواهیم از تعبیری ساده تر استفاده کنیم منظور آیه این چنین است که در بزرگراه دو طرفه عالم ، روندگان جهتهای مختلف در دولاین این بزرگراه لحظه ای از حرکت باز نمیایستند و هیچکدام از این دو لاین کمتر از لحظه ای از روندگانش خالی نمیماند . سایر آیات قرآن کریم نیز که به معرفی پروردگار متعال و اولیائش میپردازد و آیات و روایاتی که به عملکرد شیطان و اولیائش ناظر است همین معنا را قویا تایید میکند .

اما آیه دیگری در قرآن کریم در سوره مبارکه مائده هست( آیه 55) که ولی ایمان آورندگان را ( به هر معنایی که برای ولی متصور باشد ) خداوند ، پیامبر و آنانی که در نماز در حال رکوع زکات میپردازند دانسته ( که به شهادت شیعه و سنی منظور وجود مقدس حضرت علی علیه السلام میباشد و در این موضوع اختلافی نیست )، طبق قواعد عقلی و منطقی و ترکیب این آیه با عبارات ابتدایی آیت الکرسی شاید بیان این جملات دور از حقیقت نباشد(بر اساس یک رابطه طولی)

خداوند ولی ایمان آورندگان است که آنها را از وادی ظلمت به وادی نور رهنمون میشود

وجود مقدس نبی گرامی اسلام ولی ایمان آورندگان است که آنها را از وادی ظلمت به وادی نور رهنمون میشود

وجود مقدس امیرالمومنین علی علیه السلام ولی ایمان آورندگان است که آنها را از وادی ظلمت به وادی نور رهنمون میشود

اگر این مقدمات قرآنی و عقلی را تا اینجا پذیرفته باشیم ، بد نیست که حرکت روندگان این بزرگراه عالم را چه از وادی نور به وادی ظلمت و چه از وادی ظلمت به وادی نور در مقطع تاریخی بعثت نبی گرامی اسلام تا شهادت امیرالمومنین علیه علیه السلام ( که از نگاه اهل سنت خلیفه چهارم خوانده میشود )  بررسی کنیم و با یک مطالعه کوتاه تاریخی حداقل در این مقطع که یکی از مهمترین فرازهای این حرکت تاریخی است روندگان دو لاین این بزرگراه را بشناسیم .

1-     مقطع ابتدای بعثت و زمان دعوت به اسلام در مکه :

روندگان وادی ظلمت به نور : تازه مسلمانان رها شده از بند شرک به سرپرستی و ولایت خدای متعال ، نبی اکرم و همراهی علی بن ابیطالب ( طبق نص آیه55 سوره مائده )

روندگان وادی نور به ظلمت : مشرکان و صاحبان زر و زور در مکه به سرپرستی شیطان و اولیائی همچون ابوجهلها ، ابولهبا و بنی امیه

2-      مقطع هجرت به مدینه

روندگان وادی ظلمت به نور : مسلمانان مهاجر و انصار به سرپرستی و ولایت خدای متعال،  نبی اکرم و همراهی علی بن ابیطالب ( طبق نص آیه 55 سوره مائده)

روندگان وادی نور به ظلمت : مشرکان مکه ، یهودیان مدینه ، احزاب و گروههای هم پیمان با این دو به سرپرستی شیطان و معاضدت ابوسفیانها و عمربن عبدودها...

3-      مقطع فتح مکه و تثبیت موقعیت و جایگاه حکومت دینی پیامبر تا رحلت نبی گرامی اسلام

روندگان وادی ظلمت به نور : مهاجران و انصار ، سلمان ها و صهیب ها ..... بازهم به سرپرستی و ولایت خدای متعال ، نبی اکرم و همراهی علی بن ابیطالب ( طبق نص آیه 55 سوره مائده )

روندگان وادی نور به ظلمت : منافقان مدینه ، مشرکینی که به ظاهر و از ترس جان شهادتین را به زبان جاری کرده اند ( نه از سر یقین و باور) به سرپرستی شیطان و یاری عبدالله بن ابی ها و ابوسفیانها

همانطور که پیداست هر قدر که دستگاه اولیاء الهی قدرت میگیرد ، حیله ها و مکرهای دستگاه طاغوت نیز شکلهای جدید و روشهای به روزتری را برای خود برمیگزیند و خیلی بدیهیست که طرفین این نزاع به همراه اولیائشان به دنبال محو و نابودی کامل طرف دیگر هستند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند و نگاهی گذرا به تاریخ پیچیدگیهای مبارزه اولیاء خداوند در برابر جریان قدرتمندی مثل نفاق در سومین مقطع را آشکارمیکند ، نزول یک سوره با این نام و افشای هویت این یاوران جدید شیطان در آیات مختلف قرآن به قدرتمندی و تزویر پیچیده روندگان تاریخی این لاین اتوبان عالم اشاره دارد که به شهادت قرآن دامنه و ادامه فعالیتهایشان تا زمان رحلت نبی گرامی اسلام و انقطاع وحی بدیهی و انکارناپذیر است . بدیهی است که تکامل دین الهی ، طبیعتا تکامل ، تکاپو و همت مضاعف شیطان را که بر گمراه کردن همه انسانها قسم خورده طلب میکند. اما اجازه بدهید ابتدا مقطع پنجم این حرکت تاریخی و روندگانش را نام ببرم و بعد از آن بازگشتی به مقطع چهارم داشته باشم.

5-     مقطع حکومت حضرت علی علیه السلام تا شهادت آن بزرگوار

روندگان وادی ظلمت به نور: یاران امام علی علیه السلام درمدینه، کوفه و برخی بلاد اسلامی مثل مدائن ومصر بازهم به سرپرستی و ولایت خدای متعال و امیرالمومنین علی علیه السلام ( طبق نص آیه 55 سوره مائده) و همراهی مالک اشترها و سلمانها

روندگان وادی نور به ظلمت : قاسطین ، مارقین ، ناکثین به سرپرستی شیطان و یاری معاویه ها ، طلحه ها و زبیرها و متحجرین نهروانی

اما مقطع چهارم

4-      مقطع رحلت نبی گرامی اسلام و خلافت خلفای سه گانه

برای روندگان وادی ظلمت به نور در این مقطع تاریخی دو فرضیه متصور است ( نگاه شیعه و نگاه اهل سنت ) که ما دو نگاه را بررسی خواهیم کرد . قطعا در شناخت اصحاب این جریان با توجه به حیات ظاهری حضرت علی علیه السلام ، انکار ولایت ایشان بر جریان روندگان وادی ظلمت به نور طبق نص قرآن کریم انکار ناپذیر است، اما بحث بر سر همراهان است ، لذا فریقین این ولایت را برای امیرالمومنین پذیرفته اند( ولایت نه خلافت) اما در همراهان و کیفیت همراهیشان اختلاف دارند ، پس با این مقدمه دسته بندی این چنین خواهد شد:


روندگان وادی ظلمت به نور ( طبق نگاه اهل سنت و شیعیان نو اندیش ) : مسلمانان مدینه و گروههای تازه مسلمان در سایر بلاد به سرپرستی و ولایت خداوند متعال ، علی بن ابیطالب و همراهی و همفکری خلفای سه گانه ابوبکر ، عمر و عثمان و با این اعتقاد که هیچ اختلافی هم بین علی بن ابیطالب که ولایتش در این راه قطعی بوده و همراهانش( خلفای سه گانه) وجود نداشته است و شواهد تاریخی مثل برخی جملات نهج البلاغه و جملات منتسب به خلیفه دوم ( لولا علی لهلک عمر) و حضور و مشورت حسنین در برخی جنگها  را دلیل بر صدق این مدعا میدانند و عدم واگذاری حکومت ظاهری به علی بن ابیطالب  از سوی مردم و شخص خلفا را دلیل بر خروج آنان از ولایت آن حضرت و پیوستن به صف مقابل و قبول ولایت شیطان نمیدانند.


روندگان وادی ظلمت به نور ( طبق نگاه شیعه ) : گروه اندکی از مسلمانان به سرپرستی و ولایت خداوند متعال ، علی بن ابیطالب و همراهی سلمانها و ابوذرها ومقدادها ، شیعیان معتقدند که خلفای سه گانه و مردمی که به این خلفا رضایت داده اند ، در این مسیر و در این مقطع از همراهی با ولی خدا سرباز زده اند و در لاین مقابل اتوبان عالم که سرپرستی شیطان بر روندگان آن مسیر طبق نص قرآن قطعی است قدم نهاده اند ، هر چند که برخی از آنان ممکن است بعدا توبه کرده باشند و تغییر مسیر داده باشند که قطعا خداوند تواب است و آنها بازگشته به مسیر هستند.

اما نکته مهم و مطلب اساسی در اختلاف نظر بین شیعه و سنی در روندگان وادی ظلمت به نور نیست که آیا خلفای سه گانه با ولی خدا همراهی کرده اند یا نه ،بلکه آنچه که ما را با یک پرسش تاریخی مهم مواجه میکند ، ناشناسی جریان روندگان از وادی نور به ظلمت و اولیاء و همراهان شیطان در این مقطع مهم تاریخی است که به نظر میاید تاریخ به طورمرموزی در این زمینه سکوت کرده است و هیچ رونده قابل اعتنایی را در این لاین اتوبان عالم در این مقطع معرفی نکرده است . همانطور که گفتیم دستگاه شیطان و اولیائش در روند تکاملی خود بعد از بعثت نبی گرامی اسلام هرروز با دسیسه جدید و پیچیده تر و حربه قوی تری وارد میدان مبارزه با کلمه توحید میشدند و به تناسب قدرت یافتن دستگاه توحید ، شیطان نیز یاوران قدرتمند خود را به صحنه میفرستاد، که ظهور پدیده نفاق اوج این دسیسه گریهاست .اما اگر تاریخ را خصوصا با نگاه اهل سنت و شیعیان نواندیش بررسی کنیم ، احساس میشود که شیطان و اولیائش در مقطع 25 ساله پس از رحلت نبی اکرم به یکباره محو و نابود شده اند و خبری از آن نقشه های عجیب و غریبشان نیست و دوباره با خلافت علی بن ابیطالب دستگاه شیطان شروع به کار کرده و صفین و نهروان وجمل آفریده است. شاید اطلاعات تاریخی من ناقص باشد و دوست دارم که دوستانم به من کمک کنند ، آیا جریان پر قدرت نفاق به یکباره بعد از رحلت نبی گرامی اسلام که اتفاقا به طور طبیعی باید زمینه برای فعالیت و سهم خواهیش بیشتر فراهم باشد به جمع مومنین حقیقی و اولیای الهی پیوستند و آنان که لحظه ای از اذیت و آزار نبی اکرم فروگذار نمیکردند به یکباره با جانشینانش مهربان شدند ، راستی چرا بعد از رحلت نبی گرامی اسلام صحبتی از آنها به میان نیست ؟ واقعا اگر بپذیریم که علی بن ابیطالب به همراهی و مساعدت خلفای سه گانه در لاین حرکت از وادی ظلمت به وادی نور بودند ، آیا عقل سلیم باور میکند که شیطان با تجربه در لاین مقابل این چهار ولی الهی ( طبق نظر اهل سنت و شیعیان نو اندیش ) مسیلمه کذاب را ولی خود قرار داده باشد که با آب دهانی دعوی پیامبریش فرو ریزد ؟ آیا امپراطوری متزلزل ساسانی در جبهه اولیای شیطان به یاری بزرگ خود آمده بودند ، آنها که اصلا در آن موقع در برابر چهار ولی قدرتمند الهی ( به تعبیر اهل سنت و شیعیان نوگرا، علی ، ابوبکر ، عمر و عثمان ) عددی نبودند که شیطان آنها را به صحنه بیاورد ، از دیگر سو آنها که اصلا سودای جنگ و از بین بردن حکومت نبی گرامی اسلام را نداشتند و بالعکس این خلفای مسلمین بودند که به آنها حمله کردند .

واقعا بر سر شیطان چه آمده بود که هزاران سال نقشه ها و اذنابش را روز به روز قویتر میکرد ، اما با رحلت پیامبری که بعثت آن پیامبر ناله نا امیدی او را به آسمانها برده بود ، یکباره ماتم زده و متنبه شد و دست از ریشه کنی درخت توحید برداشت و از ارسال دستیاران قدرتمندش برای ریشه کنی این شجره منصرف شد و به نابخردانی چون مسیلمه کذاب که از اداره خویش نیز عاجز بودند اکتفا کرد!

سوال این است : آیا در مقطع 25 ساله حکومت خلفای سه گانه لاین اتوبان عالم در جهت سیر از وادی نور به وادی ظلمت خالی از روندگان شد و برکتی که حتی با بعثت و مجاهدات نبی اکرم نصیب عالم نشده بود با تشکیل سقیفه به عالم اعطا شد و خداوند مسیر شیطان و اولیائش را به این واسطه مسدود کرد ؟ پس حرکت دائمی و فعلهای مضارع و استمراری آیت الکرسی چه میشود ؟ شاید ما به لطف تاریخ نویسان  مقطعی را یافته ایم که سنت قطعی الهی نقض شده است ؟ شک نمیکنید که جریان نفاق بعد از رحلت نبی اکرم پیچیده تز از پیش شده و این بار لباسی نو به تن کرده باشد، لباسی تزیین شده به زینتهایی که شیطان استاد زیورآراییش بوده است! اگر نه چنین است پس روندگان مسیر ظلمت و اولیاء و فرماندهانشان در جایی که خداوند چهار ولی برترش را ( به تعبیر اهل سنت و شیعیان نواندیش) در مسیرحق قرار داده چه کسانی بوده اند ؟ قطعا کسی نمیخواهد با تشکیک در معنای ولی ، خدای ناکرده خلیفه چهارم را به صف اولیای شیطان بفرستد تا موازنه قدرت بین حق و باطل برقرار شود! پس چه باید کرد و چه باید گفت ؟دست یاریم بیشتر به سوی دوستانی است که به تاریخ واقفند و به اصل وجود چنین جریانی در عالم به نص آیه گرانقدر آیت الکرسی معتقد!

بازهم از اینکه طولانی شد و حوصله کردید ممنونم.




تاریخ : سه شنبه 92/11/15 | 10:2 صبح | نویسنده : سیدمجید حسینی | نظر

 

خیلی ساده از شما میپرسم ، حاتم طایی سخاوتمندتر بود یا پیامبر اسلام ، پیامبر ما یتیم نوازتر بود یا مادر ترزا ؟ آن راننده تاکسی که کیف حاوی چندمیلیارد تومان پول نقد و طلا را بدون هیچگونه چشمداشتی به صاحبش برگرداند چه نسبتی با محمد امین (ص) دارد ، با این کارش به مقام او رسیده ،  از او جلو زده و یا اینکه هنوز تا رسیدن به لقب امینی که به پیامبر اسلام در زمان جاهلیت دادند فاصله دارد ؟؟؟

شاید پرسیدن این سوالات قدری بی ربط به نظر بیاید ، اما واقعا همه ما چه تصوری از شخصیت نبی گرامی اسلام داریم و اکنون چه شخصیتی را از ایشان به جهانیان معرفی میکنیم ؟ پاسخ دادن صادقانه به این سوالات ممکن است ما را به فکر بیاندازد که این صفاتی که برای نبی گرامی اسلام ترسیم میکنیم و آنها را شاخصه آن وجود آسمانی معرفی میکنیم ، اشتراکاتی جدی با بسیاری از انسانهایی دارد که ادعای پیامبری ندارند و نداشته اند و البته ما آنها را نهایتا به عنوان یک انسان خوب و دارای صفات انسانی میشناسیم ، یتیم نوازی ، مهربانی با کودکان ، نظم ، پاکیزگی ، امانتداری و.....

دغدغه ای که باعث نگارش این سطور شد ، آن است که احساس میکنم که ما آنقدر که از مشترکات نبی گرامی اسلام در داشتن اخلاق انسانی داد سخن داده ایم از متمایزات خَلقی و خُلقی ایشان حرفی به میان نیاورده ایم و نتیجه این نگاه آن شده که امروز فرقه های زیادی که اتفاقا ادعای اخلاق و معنویت گرایی نیز دارند دکانی دو نبش در کنار منبر نبی اکرم باز کنند و ادعای ارائه همان کالایی را بکنند که ما مدعی هستیم پیامبرمان برای آوردن آن کالاها مبعوث شده ، آنها هم ادعای امانتداری دارند و ادعای اخلاق گرایی و ادعای مهربانی با همه بشریت ، تفاوت آنها هم با دین نبی گرامی اسلام این است که آنها همین کالاها را عرضه میکنند با قیمتی بسیار نازلتر از دین اسلام!!! آنها هم از معنویت و رابطه خوب با خدا میگویند و بر پرهیز از تهمت و غیبت و دروغ اصرار دارند، اما قیمت کالای آنها ارزان است و نیازی به بیداری برای نماز صبح و روزه داری در روزهای گرم تابستان و پرهیز از نگاه حرام  و رعایت دهها واجب و مستحب  و حرام و مکروه دیگر ندارد . طبیعی است که دو مغازه ای که کالای یکسان عرضه میکنند ، مشتریهای مغازه ای که اجناسش را ارزانتر عرضه میکند فراوانترند و حتی ممکن است مشتریهای قدیمی و سنتی هم وقتی تداوم گرانفروشی را در کالاهای مشترک از سوی مغازه قدیمیشان ببینند اندک اندک و با بهانه های مختلف به سمت مغازه های ارزانفروش روی بیاورند . به نظر شما چاره چیست ، ارزانفروشی ما ( که البته خیلیها این راه را برگزیده اند و توصیه میکنند و به اشتباه آن را مطابق شریعت سهله و سمحه مینامند ) و یا ارائه کالاهایی اختصاصی که در مغازه دو نبش جدید التاسیس وجود نداشته و نخواهد داشت و انحصارا در اختیار مغازه ای است که به ظاهر اجناسش را گرانتر میفروشد . دوست دارم که خوانندگان این سطور پاسخ دهند که ما چگونه میتوانیم سخاوت نبی گرامی اسلام و یتیم نوازی ایشان و امانتداریشان را از حاتم طایی و مادر ترزا و راننده تاکسی محترمی که در خبر بیست وسی از او تجلیل میشود متمایز کنیم ، اصلا امروز ما باید بر چه اختصاصاتی از نبی گرامی اسلام انگشت بگذاریم وقتی که همه فرقه های جدید التاسیس داد معنویت گرایی و اخلاق مداری و آخرت جویی سرداده اند ؟!تصورم این  است که  عبارات " انک لعلی خلق عظیم " و " انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق " و "لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه " و عباراتی از این دست نیازمند بازخوانی دوباره ای هستند، بازخوانیی که آن رسول الهی و تعالیمش را از صدها دکانی که این روزها باز شده اند متمایز کند . شاید میلاد مسعود نبی گرامی اسلام بهانه ای برای این بازخوانی باشد .منتظر نظرات دوستان هستم.

 

 




تاریخ : یکشنبه 92/10/29 | 9:8 عصر | نویسنده : سیدمجید حسینی | نظر

1-نگاه اول :

هفته گذشته در ایام شهادت امام رضا علیه السلام نائب الزیاره همه دوستان در حرم رضوی بودم ،صحنه های زیبایی از ارادت خالصانه مردم به ساحت مقدس اهلبیت را میشد در این روزها در مشهد دید ، موضوع نوشته من توصیف این صحنه های زیبا نیست که خود مجال دیگری را میطلبد ، نوشته های بر روی شیشه های بانکهای اطراف حرم رضوی موضوع این نوشته است که دوست دارم از نظر دوستان نیز در این موضوع مطلع شوم : برروی شیشه های بانکهای اطراف حرم اطلاعیه های به زبان عربی در مورد میزان سود متعلقه به حسابهای سپرده آن بانکها بود و تبلیغاتی برای جذب سرمایه ها به زبان عربی! نظرم را جلب کرد،جایی که برای مسائل ضروری یک زائر تابلوهای چند زبانه در شهر نمی بینیم .میدانم که کشور ما درحال تحریم است و ما باید هر جور شده یک ریالی را هم در هوا بزنیم ، با جذب سرمایه خارجی هم مخالف نیستم ، اما تغییر روحیه ای که در بین مردم ما و خود ما در سالهای اخیر و دوری از سنت قرض الحسنه و وقف و انفاق رخ داده بدون شک بی ارتباط با تبلیغات شبکه بانکی در پرداخت سود بیشتر به سپرده ها و البته شرایط نامساعد اقتصادی کشور نیست . این روزها در کشور ما کسی دادن قرض الحسنه را وقتی میتوان از این پول سود روز شمار کسب کرد کاری عاقلانه نمیداند و نوشته های عربی روی شیشه بانکهای اطراف حرم امام رضا به دنبال صدور این فرهنگ سود پرستی در بین زائرینی هستند که از بین دهها مکان توریستی در دنیا ، حرم امام رضا را برای انجام مناسک معنوی انتخاب کرده اند . بعید نیست که با این صدور فرهنگ و آلوده شدن شیعیان کشورهای دیگر به سودهای شبهه ناک سیستم بانکی کشورمان ، شاهد ایرانهای اقتصادی ! جدیدی در اطرافمان باشیم . شک ندارم که صدور این فرهنگ ،بساط دست و دلبازی و سخاوت شیعیان عراق را در مراسمی مثل اربعین حسینی خواهد خشکانید .دلم برای صدور انقلابی که امام حرفش را میزد میسوزد.


2- نگاه دوم :

توفیقی شد که به واسطه تصادفی که در اثر عدم توجه به جلو با ماشین پارک شده ای داشتم ( این هم از کرامات ما ، بدانید که این کرامات تنها منحصر به خواتین نیست !)گذری به شرکت امداد خودرو متعلق به ایران خودرو داشتم تا موضوع را کارشناسی کنند ، نوشته ای در آنجا توجهم را جلب کرد و اتفاقا عکس هم گرفتم اما موفق به بارگذاری آن به دلایلی نشدم ، متن این نوشته این بود : تخفیف صدور و اشتراک کارت طلایی امداد خودرو به مناسبت میلاد حضرت مسیح ( علیه السلام ) ! واقعا برایم جالب بود ، در کشوری که میلاد پیامبر اکرم جز یک روز تعطیل در تقویمها ، هیچگونه نمود دیگری ندارد و این روز حتی در بین متدینین هم غریب است ، یک شرکت وابسته به دولت به مناسبت میلاد حضرت مسیح تخفیف میدهد ! حالا ممکن است بگویید بابا ایینقدر سخت نگیر، میخواستند تخفیف بدهند دنبال بهانه میگشتند ، سوال من این است آیا این بهانه نمیتواند میلاد پیامبر اسلام باشد ؟ تا الان چند بار شرکت پژو و رنو در اروپا به مناسبت میلاد حضرت نوح نبی تخفیف داده اند که ما تخفیفمان به خاطرمیلاد پیامبران گذشته باشد ؟ خاطرم هست که دو سال پیش که میلاد پیامبر با دهه فجر همزمان شده بود همین شرکتهای محترم خودروسازی در تخفیفات مرسومشان که در این ایام اعلام میکنند سختشان شده بود که در کنار نام دهه فجر ، اسمی از پیامپر بیاورند ، نمیدانم شاید متصدیان فروش ایران خودرو میخواستند تا محصولاتی که هیچ بهره ای از کیفیت و ایمنی نبرده اند را به اسم پیامبران سایر ادیان به فروش برسانند و اینطوری خدمتی غیر مستقیم به نبی گرامی اسلام و جلوگیری از بدنامی آن وجود مقدس کرده باشند !!!


3- نگاه سوم :

ماجرای تیراندازی یکی از مداحان مشهور در اتوبان شهید بابایی به سوژه داغ محافل مختلف بدل شده ، از نگاه من این مسئله خیلی موضوع پیچیده ای نیست و در بدترین حالت که این مداح محترم مقصر هم باشد ، این ماجرا ممکن است برای هر کسی رخ دهد و فردی در مقطعی عملی انجام دهد که از نگاه خودش هم قابل دفاع نباشد ، اما حاشیه های این موضوع خیلی جالب بود ، از کذب خواندن این موضوع ، تا اراذل و اوباش خواندن طرفهای مقابل و نهایتا موضوعی که برایم مهم است ربط دادن این موضوع به این مسئله که میخواهند دستگاه امام حسین علیه السلام را زمین بزنند ! و نکته دیگری که فرصتی را برای خنده ای طولانی میتواند فراهم کند ، انتشار مطالبی از برخی دوستانی است که اگر نگوییم خودشان راسا اهل افشاگری و بردن آبروی مومنین هستند ، بدون شک حامیان مستحکم کسانی هستند که همواره در بردن آبروی دیگران پیشقدم هستند و آن را وظیفه شرعی و تکلیف الهی میدانند ! این دوستان در مطالبشان به احادیثی استناد کرده اند که در آنها حضرات معصومین به لزوم حفظ آبروی مومنین دستور داده اند ، نمیدانم این احادیث یک دفعه و در این حجم از کجا پیدا شده اند ، احتمالا جلد جدیدی از بحارالانوار از عالم غیب به این دوستان نازل شده  و یا اینکه در کشفیات اخیر باستان شناسی این احادیث کشف شده اند و جالب است که طی این سالها اثری از این احادیث در هیچ کجا نبود و این دوستان و حامیان و همفکران سیاسیشان بدون توجه به یک خط از این احادیث با حیثیت و آبروی هرکسی که خواستند بازی کردند و هرچه خواستند گفتند ، نوشته آقای یامین پور در گوگل پلاس خودشان شما را باقسمتی از احادیث تازه مکشوفه آشنا میکند :

نوشته آقای یامین پور :

می شد پیش بینی کرد که راهبرد رسانه ای جریان فتنه تخریب گام به گام تمام نشانه های جریان انقلابی و حزب اللهی باشد. یعنی همیشه این بوده ولی در این دوران اولویت بیشتری پیدا کرده است. طبعاً تبر زدن به ریشه و تنه ی انقلاب کار ساده ای برای این جماعت نیست و حاضر نیستند تاوان آنرا بپردازند بنابراین نیشتر انداختن به شاخ و برگ و چنگ انداختن بر میوه های این درخت روش بعدی است.
اخیرا تخریب و دروغ پراکنی وتوهین به چهره های موثر گفتمان انقلاب سرعت بیشتری گرفته و قطعاً متوقف نخواهد شد. متاسفانه رفقای حزب اللهی ما هم غالباً می نشینند و زیر لب نفرین میکنند. در روایات آمده که دفاع از مومنین واجب است آنچنان که اگر کسی بدون عذر دفاع نکند به بلاء گرفتار میشود.
خبر کذایی درگیری حاج محمود را اولین بار سایت اسرائیلی بالاترین و بعد از آن بدنام ترین سایت داخلی یعنی آینده نیوز – سایت کینه ای و عصبانی منتسب به یک خاندان مشهور – منتشر کرده اند.
هم از باب رفاقت و هم از باب دفاع از مومن و هم از باب حرمت ذاکر اهل بیت علیهم السلام این نوت و این عکس منتشر میشود.
پ ن:روایت شده روزی مردی را خدمت امیرالمومنین علیه السلام آوردند که از نیش عقرب درد می کشید. حضرت فرمود تو از این درد نمی میری. این نیش برای آن بود که روزی در حضور تو سلمان ما را تمسخر کردند و تو در حالیکه جانت در خطر نبود ولی از سلمان دفاع نکردی




تاریخ : چهارشنبه 92/10/18 | 11:57 عصر | نویسنده : سیدمجید حسینی | نظر