مقدمه

تقسیم ارثیه دراسلام تابع نصّ است وقرآن کریم درچند آیه به طور مفصل به آن پرداخته وشقوق مختلف تقسیم ارثیه را به صورت کاملاً روشن توضیح داده است. ازمیان همه ی شقوق مطروحه، تقسیم ارث پدر بین دختر وپسر «للذّکر مثل حظّ الانثیین»(سوره نساء/11) دیرزمانی است که مورد اعتراض و پرسش قرار دارد. معترضان به این شِق از تسهیم ارث، آن را اجحاف به زن ونوعی تبعیض جنسیتی می دانند. علمای بزرگوار فقه وکسانی که دستی درپژوهش های دینی داشته و دارند، مطالبی را درتوجیه این تفاوت بیان فرموده اند؛ ازجمله این که مردها:

- دربیرون ازخانه کار می کنند.

- وظیفه دارند به زن وبچه های خود نفقه پرداخت کنند.

- به جهاد می روند.

- باید به همسر خود مهریه بپردازند.

واین درحالی است که زن ها هیچ وظیفه ای در موارد بالا ندارند.

دلایل وتوجیهات بالا دربسیاری موارد نتوانسته به اقناع ذهن های پرسشگر منجر شود. تمام دلایل مطروحه براساس اطاعت محض ازنصوص و درتوجیه آن آورده شده است.

نصوصی که امروز در اختیار ما است یا از قرآن است و یا ازپیشوایان دینی. این که:

اولاً چه مقدار ازنصوص صادر شده ازپیامبراکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) موثق وقابل استنادند؟

ثانیاً آیا نصوص صادرشده درمورد حرمت وحلیت با نصوصی که درباب احکام فقهی وحقوقی صادر شده اند، ازنظر ابدی بودن دریک ردیف قرار دارند یا نه؟

مبحث مفصل وتخصصی است که درجای خود باید مورد پژوهش پژوهشگران عرصه ی فقه وحقوق قرارگیرد، اما اگر ماگفتار بزرگان دین درمورد تفاوت سهم الارث مرد و زن را فارغ ازجنسیت و باعنایت به عنصر زمان ومکان وتوجه به فلسفه ی حکم، تفسیر وتأویل کنیم، مطمئناً می توانیم به این موضوع از زاویه ی دیگر هم بنگریم. بدنیست برای یک بار هم که شده درچشم مخالفان بنشینیم وموضوع را از آن زاویه هم بنگریم و بررسی نماییم.

نوشته ی پیش رو سعی کرده از زاویه ای دیگر به این مقوله بنگرد؛ لذا مدعی است:

نخست) فلسفه ی دوبرابر بودن سهم الارث پسران نسبت به دختران به نقش شان درخانه ی پدر مربوط می شده و امروز هم تابع نقش امروزشان است.

دوم) باعنایت به تغییر نقش پسران و دختران و کم شدن تمایزات جنسیتی بین زن و مرد، امروز دلیلی برای دوبرابر بودن سهم الارث پسران نسبت به دختران وجود ندارد.

 

نگارنده برآن است این ادعا را باعنایت به عنصر زمان و مکان و براساس عقل و نقل درهشت بخش- و البته درغایت اختصار- به کنکاش بنشیند.

 

(ادامه دارد)




تاریخ : شنبه 96/10/2 | 1:47 عصر | نویسنده : سیدحسن حسینی | نظر

فرازهایی ازسخنرانی آقای دکتر حسن روحانی در اولین اجلاس حقوق شهروندی 

(به نقل از ایسنا)


  * من از مردم می خواهم بودجه 97 را رها نکنید و ببینید در بودجه چه خبر است؟ نورافکن ها باید روی ردیف‌ها برود. همه دستگاه ها باید اعلام کنند بودجه را کجا خرج کرده‌اند. ما باید در اتاق‌های شیشه‌ای و شفاف قرار بگیریم.

** این حق مردم است که بدانند چه دستگاهی چقدر بودجه می گیرد.

*** باید دستگاه‌ها به مردم گزارش دهند که پول را کجا خرج می کنند، ما راهی جز این برای جلوگیری از فساد نداریم.

 

مجموع سخنان رئیس جمهور در اجلاس حقوق شهروندی قابل تأمل است، اما اگر بخواهیم فقط نظری کوتاه به سخنان ایشان در باره ی بودجه ی سال 97 داشته باشیم، می توانیم چنین برداشت کنیم که:

   یک- رئیس جمهور از بابت اختصاص بودجه به بعضی ارگان ها ناراضی است.

   دو- توان عدم اختصاص بودجه به ارگان های مذکور را ندارد.

   سه- دولت حق ندارد بر بعضی ارگان های خورنده ی بودجه نظارت کند.

   چهار- نظارت غیر دولتی هم بر ارگان های مورد اعتراض رئیس جمهور وجود ندارد؛ چون اگر داشت، باید در جایی انعکاس می یافت. ضمناً چون قرار نیست نظارتی برآن ها وجود داشته باشد، پس متولی خاصی هم برای نظارت پیش بینی نشده است.

   پنج- ارگان های غیردولتیِ خوردنده ی بودجه، خروجی خاص و مناسبی ندارند؛ به همین خاطر مورد اعتراض رئیس جمهور قرار گرفته اند.

   شش- کار اتلاف بودجه و بیت المال و نیز ضعف رئیس جمهور در مدیریت آن به جایی رسیده که ایشان دست به دامان مردم شده تا برشیوه ی اختصاص ها و نظارت ها در امر بودجه توجه و حساسیت داشته باشند.

با این اوصاف می توان نتیجه گرفت:

   الف) قوه ی مجریه- به اندازه ای که مسؤول و مورد مطالبه ی مردم است- قدرت ندارد.

   ب) وقتی رئیس جمهور یک کشور- به عنوان رئیس قوه ی مجریه- ازحقوق مسلم خود در چینش آزادانه ی کابینه، چگونگی تخصیص بودجه ونظارت بر مصرف آن، اجرای قانون اساسی و... برخوردار نیست چگونه می تواند ازحقوق شهروندی دفاع کند.

 (29/9/96)




تاریخ : جمعه 96/10/1 | 11:29 صبح | نویسنده : سیدحسن حسینی | نظر