سفارش تبلیغ
صبا ویژن

(وب سایت خبری تحلیلی انتخاب به نقل از روزنامه اعتماد بخشی از مصاحبه محمد جواد ظریف را با این روزنامه را منتشر کرده است .

  وزیر خارجه در پاسخ به این سوال روزنامه اعتماد که «وقتی قطعنامه پشت قطعنامه علیه ایران صادر می‌شد و شما این سخن را شنیدید که «آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه‌دان‌تان پاره شود» به عنوان کسی که با حقوق بین‌الملل و مناسبات دیپلماتیک آشنایی داشتید، چه حسی پیدا می‌کردید؟» گفت: حتما با آن سیاست موافق نبودم اما من نه آن زمان قصد داشتم  درباره این موضوع صحبت کنم و نه الان به مصلحت کشور می‌دانم که یکدیگر را متهم کنیم .

در حال حاضر ما در داخل ایران باید یک جبهه متحد واحد باشیم در برابر کسانی که می‌خواهند به کشور ما و مردم ایران زور بگویند وخواست خودشان را تحمیل کنند. معتقدم که امروز زمان کشمکش‌های سیاسی و ایراد گرفتن از همدیگر نیست و همه همان‌گونه که مقام معظم رهبری امسال را سال همدلی و همزبانی نامیدند،باید یک دل و یک زبان برای رسیدن به یک راه‌حلی که مورد حمایت رهبری باشد و منافع مردم را داشته باشد به سمت حل پرونده هسته‌ای و تحقق منافع ملی حرکت کنیم ).

بعدازمطالعه این خبربه یادجمله ای که درمنابع دینی مانیزبه کرات بدان اشاره شده افتادم که "خدایابه آنکس که عقل وحکمت دادی، چه ندادی وآنرا که عقل وحکمت ندادی، چه دادی "؟ 




تاریخ : یکشنبه 94/3/17 | 11:22 عصر | نویسنده : دکتر سیدحسین حسینی | نظر

پ ن: تصورش هم سخته ... کسی رو در حال بردن به جهنم... و مدام فریاد بزنه خدایا! دوست دارم.. بعد همینطور ببرندش و ببرندش و به دوزخ بیاندازندش... و خداوندی که رحمته وسعت کل شی است و مهربانتر از پدر و مادر... نظاره گر این واقعه باشد... یا این عذاب توصیف شده چیز دیگریست یا... به هر حال این داستان هایی که از دوزخ برای ما می گویند با اوصاف رب العالمین جور در نمی آید که هیچ... از اولیای خدا نیز بعید است...




تاریخ : یکشنبه 94/3/17 | 6:18 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

خاطره ای خواندنی از ماجرای حرام بودن موسیقی از نگاه آیت الله مهدوی کنی 

آقای حسین دهباشی در فیسبوکش نوشته:

یک: رفته بودیم دیدنِ حاج داوود کریمی. همان خانه نزدیکِ پارکِ خزانه. تعریفها داشت و یکی این بود. می گفت: جوان بودم و شاگردِ تراشکار و باشگاهِ کُشتی می رفتم و مذهبی هم بودم و چهارشنبه ها به مسجدِ جلیلی پایِ منبرِ آقایِ مهدویِ کنی. در عینِ حال جوان بودم و گرامافونی در پُشتِ پنجره یکی از مغازه های لاله زار دلم را بُرده بود. تا اینکه دل به دریا زدم و خریدمش، البته چون پولِ کافی نداشتم قسطی و بدونِ صفحه موسیقی. بعد شک کردم که نکند همین قدرش هم حرام و گناه باشد؟!

رفتم خدمت آقای مهدوی کنی به پُرسشِ شرعی. که بلافاصله گفتند: خریدِ ادواتِ موسیقی بای نحو کان حرام است! عرض کردم: به خُدا برای قشنگی اش خریدم حاج آقا، استفاده اش که نمی کنم! فرمودند: نگهداری اش هم حرام است. گفتم: خیلی خوب، پسش می دهم. فرمودند: فروشش هم حرام است! گفتم: ای بابا! پس مجانی می دهم به کسی! فرمودند: هدیه دادنش هم حرام است. دیگر واقعا کم آورده بودم. با دلی خونین و دماغی سوخته، گرامافونِ بخت برگشته را شکستم در حالیکه تا ماه ها از همان چندرغاز حقوق شاگرد تراشکاری قسطش را می دادم.

گذشت... تا انقلاب شُد. و یک زمانی من فرمانده سپاهِ تهران شدم و حاج آقای مهدوی کنی از مقاماتِ کشور. روزی باید برای گزارشی فوری خدمتشان می رسیدم و در مراسمی و نشسته در ردیفِ جلویِ تالار وحدت پیدایشان کردم. آن بالا و رویِ سن اهالی موسیقی و دامب و دومب قطعه پر و پیمانی را به جهتِ یکی از مناسبتها اجرا می کردند. هاج و واج رفتم جلو... و آهسته کنارِ گوششان پرسیدم: حاج آقا! یعنی همه مُشکلِ اسلام مُنحصر به این گرامافونِ بدونِ صفحه ما بود؟!




تاریخ : شنبه 94/3/16 | 8:1 صبح | نویسنده : محمد رجایی | نظر

در آستانه سالگرد ارتحال "روح الله" قرار داریم.


26 سال (از 15 خرداد 1342 تا 13 خرداد 1368) او امام جامعه بود. راه‌بری می‌کرد. مردم از سیرت او پیروی می‌کردند. اندیشه والای او که از سرچشمه زلال آموزه‌های اسلام سیراب شده بود همچون روح خدا بود که در پیکر جامعه دمیده شده بود. روش و منش او نسیمی بود که در گلستان عشق و دلدادگی مسلمانی وزیدن گرفته بود. آن گاه که اندیشه او در بخشی از جامعه بشری نهادینه شد، انقلابی در جهان برپا کرد. پنداره اشرافیت اجتماعی را فروریخت و برتری خاستگاه فرهنگ و تمدن غربی را برنتابید. هیمنه اشرافیت اقتصادی را فروریخت و کوخ‌نشینان و پابرهنگان را صاحبان نعمت انقلاب اسلامی نامید. انگاره اشرافیت سیاسی را فروریخت و منزلت و برتری همگان را در فروتنی و خاکساری به پیشگاه مردم دانسته و هیچ فرد و گروهی را فراتر از قانون نمی‌دید. این سیرت زیبا و این منش والا جای آن داشت که به همگان معرفی شود؛ کالایی بود که ورای زمان و مکان، فطرت آدمی خواهان و خواستار آن است. صدور انقلاب جز این نمی‌توانست باشد. "روح الله" در کنج ساده جماران سیرتی نمایان داشت که صورتش را نیز فروزان می‌داشت. برج و بارویی بهر خویش برپا نکرد چه که اندیشه‌اش کاخ آرزوهای پویندگان راه حقیقت بود.

 

26 سال (از 14 خرداد 1368 تا 13 خرداد 1394) او نماد انقلاب است. سیرتش را باید فریاد کنیم؛ صورتش در جان مشتاقان نقش خواهد بست. چراغ اندیشه‌اش را هماره باید روشن نگاه داریم تا جویندگان، راه را گم نکنند؛ تا گم نشویم. همیشه باید جوینده و رهپوی باشیم. در جا نزنیم. از او اگر نمادی برساختیم باید راهنمای ما به سوی اندیشه‌اش باشد؛ صورت پررنگ و لعابی ایجاد نکنیم که ما را از سیرت او غافل کند. پوسته‌ای نسازیم که هسته را از دسترس ما دور کند. که اگر هم چنین کنیم در حقیقت، پیله‌ای بر عقلانیت خویش تنیده‌ایم. بناست امسال بنای پرشکوهی که از بهر او برساخته‌اند سامان گیرد؛ حرمی پنج ستاره! پر از زرق و برق. در این سال‌های سختی و تنگنا، این همه تلاش و تقلا برای افزایش شکوه و جلال ظاهری حرم چه معنا می‌دهد؟ این بنا می‌توانست به گونه‌ای باشد که سیرت و اندیشه "روح الله" را به جهانیان معرفی کند؛ اما این گونه نشد. صورتی پرستاره پدید آوردیم که یقیناً ستاره‌هایی فزون‌تر از نمادهای ظاهری پیشینی و پسینی ندارد. اما ستاره‌های اندیشه‌ آن روح خدایی کمی آن سوتر نورافشانی می‌کنند؛ در بهشت زهرا. من اگر بخواهم اندیشه خمینی را بازشناسم و یا به دیگری بشناسانم بر مزار شهیدانی می‌روم که با خون خود تا ابد نغمه اندیشه "روح الله" را می‌سرایند.

 

راهش پر رهرو باد! 


حرم امام خمینی

حرمامام




تاریخ : شنبه 94/3/9 | 7:4 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر

     آلرژی

 "آلرژی یا حساسیت" واکنش افراطی سیستم ایمنی بدن به برخی از عوامل و محرک های محیطی است، که گاهی به شکل فصلی ودرمواقعی نیزدرهمه فصول باتحریک آلرژن هاایجادکه معمولادرفصول بهاروتابستان شیوع بیشتری دارد .

   علل بروز آلرژی

   آلرژی یا حساسیت در اثر تماس با ماده های حساسیت زا (گرده های گل و گیاه، حیوانات، بعضی داروها) یا درتغییر فصل با تولید پادتن در بدن افراد آلرژیک ظاهر می شود، اما زمانی این حساسیت تحریک می شود که ماده آلرژن یا همان ماده حساسیت زا به پادتن های موجود در سطح ماستوسیت ها متصل شده و هیستامین آزاد می شود .

 هیستامین نامی آشنا برای تمام افراد آلرژیک است، زیرا به کرات افرادمبتلادارویهای آنتی هیستامینی را مصرف کرده اند .

 آزاد شدن هیستامین باعث بروز علائم و نشانه های حساسیت زایی مانند: آبریزش بینی، خارش چشم وگلووگوش، خارش پوست، سرفه و عطسه وآبریزش بینی ودرمواردحاد، ضعف وسستی بدن می شود .

  انواع آلرژن ها 

آلرژی ها: آلرژی ها در سه شکل مختلف بروز می کنند: آلرژی پوستی، آلرژی تنفسی و آلرژی غذایی .

  1- آلرژی پوستی:که هر گونه تغییر پوستی در مواجه با مواد محرک باعث بروز آلرژی پوستی می شود . شایع ترین حساسیت های پوستی را می توان در اثر گرده گیاهان، حساسیت به الیاف لباس،  بعضی ازغذاها، تماس با زیورآلاتی از جنس نیکل مانند بند ساعت، موادشوینده وموادشیمیایی ... دانست ..

 2- آلرژی تنفسی: که می تواند در اثر تماس با پتو، ملحفه، برخی از اسباب و اثاثیه منزل مانند مبل های قدیمی، قالیچه ها، گرده گیاهان، دود وآلودگی هواوبوهای تند... بروز کند .

 3- آلرژی غذایی: زمانی رخ می دهد که بدن شخص به مصرف خوراکی یا ماده غذایی مخصوصی واکنش نشان دهد، که خودمی تواندسبب تحریکات درمخاط، پوست وریه شود .

 علایم آلرژی

 آلرژی می تواند با نشانه های چشمی (اشک، خارش، تورم، قرمزی) بینی (گرفتگی بینی، عطسه، آبریزش بینی) تنفسی (احساس کمبود اکسیژن، سرفه، تنگی نفس وگاهی ایجادآسم شدیدوعفونتهای تنفسی درادامه آن) یا نشانه های دیگری مانند خستگی یا حالت های بی قراری عصبی بروز کند .

  خوراکی های آلرژن

تخم مرغ، شیر، ماهی، محصولات دریایی، سویا، بادام زمینی، گندم و آجیل، بادمجان، توت به خصوص توت فرنگی، شکلات های حاوی کاکائو، خربزه وموادی که آنتی هیستامین فراوان دارند.

البته همه افرادی که مبتلا به آلرژی هستندبه همه موادغذایی آلرژن حساسیت ندارندکه خودفردبادقت وتوجه تاحدودی متوجه نوع ماده غذایی آلرژن که به آن آلرژی دارد خواهدشد .

 راه های مقابله و درمان آلرژی

1- مهمترین راه مقابله با ماده یا محرک های آلرژی را می توان در دوری و فاصله گرفتن از این مواد دانست.

2- دستگاه های تهویه داخل ماشین یا منزل را روشن نگه دارید .

3- از محرک های آلرژن مانند گردو و گردوخاک، ملحفه های حساسیت زا، مبلمان های قدیمی، نگهداری حیوانات در منزل و ... دوری کنید .

4- مصرف مداوم داروهای آنتی هیستامین، اسپری های بینی و استفاده از مکمل های دارویی با تجویز پزشک .

5- عدم مصرف خوراکی های حساسیت زا مانند بادمجان، گوجه فرنگی، شکلات، قهوه ...

6-عدم استفاده از عطر، اسپری یا حتی خوشبوکننده های تندوشیمیایی .

7- خودداری ازمصرف خودسرانه وزیادداروهای ضدحساسیت(مصرف بی رویه خودتشدیدکننده آلرژی است).               

8- انجام ورزش های هفتگی درهواوفضای پاک .

9- عدم استعمال دخانیات به خصوص موادتدخینی که باموادشیمیایی باعناوین طعم دهنده وخوشبو کننده ترکیب شده اند . 

10- استفاده ازماسکهای استاندارددرمواقع گرده افشانی وآلودگی هواهنگام حضوردرفضای آزاد .

11- مصرف میزان مناسبی از مایعات ونوشیدنی در طول روز .

واستحمام روزانه به خصوص پس ازتعریق زیاد . 12- مصرف لیموترش و عسل به صورت ناشتا

13- در محیط بیرون از عینک های آفتابی استفاده کنید

14- شیشه های اتومبیل را بسته نگه داشته و تهویه اتومبیل را روشن کنید

15- شستشوی بینی ومخاطدهان وگلوبه خصوص قبل ازخواب .

آلرژی یا حساسیت با وجود اینکه بیماری حادی نیست اما می تواند با آنچنان شدتی بروز کند که اشخاص آلرژیک را آزرده خاطر سازد و عملکرد روزانه آنها را کاهش یا متوقف کندکه هنوزبرای آن درمان قطعی شناخته نشده است .

البته درمواردحادبیماری درمراکزمعدودی باانجام تست های خاص، واکسن هایی ساخته شده ودرچندنوبت تزریق می شودکه تاثیرات خوبی گزارش شده است .

مصرف داروهای آنتی هیستامینی می توانند با عوارض همراه باشند که افراد آلرژیک را در مصرف آن دچار تردید کنند .

ازعوارض داروهای آنتی هیستامین می توان به مواردی مانند حالت های عصبی، خستگی، بی حوصلگی، خواب آلودگی، اضطراب، سرگیجه و ... اشاره کرد .

  درمان های خودسرانه باعث خشگی مخاط هاوشکننده شدن بافت مخاطی وکاهش سیستم ایمنی افرادوتشدید آلرژی درفردمبتلامی شود . 

                                                                          




تاریخ : پنج شنبه 94/3/7 | 12:5 صبح | نویسنده : دکتر سیدحسین حسینی | نظر

ساعت 4 صبح است !
من شام میخورم ، پدرم صبحانه 
عجب فاصله ای است میان دو نسل !!

(از مرحوم حسین پناهی)




تاریخ : سه شنبه 94/3/5 | 10:19 عصر | نویسنده : حمید فاضل | نظر
تاریخ : شنبه 94/3/2 | 6:9 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

پ ن: سوره مبارکه مائده - آیات 51 و 52

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ .
اى کسانى که ایمان آورده‏اید یهود و نصارى را دوستان [خود] مگیرید [که] بعضى از آنان دوستان بعضى دیگرند و هر کس از شما آنها را به دوستى گیرد از آنان خواهد بود آرى خدا گروه ستمگران را راه نمى‏نماید
(51)

فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَى اللّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ .
مى‏بینى کسانى که در دلهایشان بیمارى است در [دوستى] با آنان شتاب مى‏ورزند مى‏گویند مى‏ترسیم به ما حادثه ناگوارى برسد امید است‏خدا از جانب خود فتح [منظور] یا امر دیگرى را پیش آورد تا [در نتیجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشته‏اند پشیمان گردند
(52)




تاریخ : یکشنبه 94/2/27 | 7:19 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

آورده اند که روزی مردی در «دورگیر»1 خویش «نمایانه»2 ای از جانوری عجیب الخلقه بدید که به بدن، «بُز» بود و به دُم، «گوسپند». با خود بگفت: اگر این حیوان گوسپند باشد، او را تنِ بُز به چه کار است و اگر بُز باشد، چرا دُنبه مر او را بار است؟ پس «دورگوی»3 برگرفت و به صدا و سیما زنگ بزد که: ای عزیزان! این گونه ی نادر که نمایانه اش در دور گیر ما پخش همی شود را نام چه باشد و در کجا همی زیَد؟

صداوسیما بگفت: اولاً این حیوان را شباهت به «گونه» نباشد؛ که گونه گِرد است و تُپل و مُلصَق بر چهره انسان. ثانیاً «نادر» را باید سر، بسان طویله باشد که این حیوان مر او را گونه محسوب گردد.

مرد بگفت: منظورم از گونه ی نادر، همان حیوان عجیب الخلقه باشد.

صداوسیما بگفت: حیوان مذکور را نام بُز است و در دیهات و مراتع همی زیَد.

مرد بگفت: اگر آن حیوان بُز است، پس مر او را باید دُم باشد نه دُنبه.

صداوسیما بگفت: آن دُنبه که بر او همی بینی از هنر و کرامات صدا و سیما باشد که در نمایانه بر او الصاق گردیده؛ وگرنه خلقت آن زبان بسته را به حقیقت، پیرایه ای بسته نباشد.

مرد با تعجبی افزونتر بگفت: حکمت این کرامت برگویید تا خلایق را علم زیادت پذیرد و  جهالت نقصان گیرد.

صداوسیما بگفت: چون بُز را دُم به سوی بالا حمایل است و اخلاق اجتماعی از این عمل، زایل. و چون عورتین آن حیوانِ بی شرم مکشوف باشد و بیماردلان از این صحنه مشعوف، پس ما به صنعت «روتوش»، دُنبه ای بر دنباله آن حیوان الصاق نموده ایم تا درهای انحراف به سوی خلق بسته داریم و ریسمان حیلت شیطان کسسته.

-----------------------------------------------------------

کلمه ها و ترکیب های تازه:

1- دورگیر= تلویزیون

2- نمایانه= فیلم

3- دورگوی= تلفن

تذکر: اصطلاحات فوق از سوی فرهنگستان محترم زبان و ادبیات فارسی صادر نشده و آن فرهنگستان هیچ  قصور و تقصیری در این زمینه مرتکب نشده است.

 

(7/2/94)




تاریخ : شنبه 94/2/26 | 12:25 صبح | نویسنده : بچه شلوغ | نظر

 

انصاف ایستادن برحق، وضدعصبیت وکتمان حق است وازصفات کمالیه وصاحب آن دردنیا وآخرت نزدخالق وخلق مقبول ومکرم است که پیامبر(ص) فرمود:

ایمان بنده کامل نیست تادراوسه خصلت بوده باشد: انفاق درراه خداباوجودتنگ دستی وانصاف دادن ازخود وسلام کردن، که سیدوآقای جمیع اعمال انصاف دادن ازخود است .                          معراج السعاده  ملا احمدنراقی ص  256

یکی ازآفات بزرگ انصاف درجامعه امروزی ماسیاست زدگی(نه سیاست مداری وسیلست ورزی) وشاقول نمودن جناح وافراد برای تشخیص حق ازناحق وسره ازناسره است که این آفت بزرگ اجتماعی دامن بسیاری چه بی سواد وچه کم سواد وچه متاسفانه تحصیلکرده را درهرکدام به شکلی گرفته است .

برای عده ای این راه وروش خطرناک امرارمعاش است وبرای عده ای دیگرسبزی آش وگروهی نیزازسرعنادبا گروهی دیگر وقومی نیزدرخیالشان ازسرثواب دراین وادی گرفتارند وگرفتاریم.

قبل ازعنایت به محتوای کلام کسی به جایگاه ومقام اومی نگریم وآنگاه که جایگاه ومقام کسی راپذیرفتیم دیگر توجهی به منظور ومحتوای کلامش نداریم .  

دراین ورطه خطرناک گاهی آنچنان غوطه ورمی شویم که  برای رسیدن به اهداف ومنافع جناحی وقومی خودحاضر می شویم تاباهرکسی دست رفاقت وباهرگروهی پیمان الفت ببندیم، حتی اگرهدف اصلی تشکیل جناح وگروهمان مقابله ومبارزه بارفیقان جدید بوده باشد .

شیطان بی شک مقام ومنزلت وصداقت گفتارپروردگارش را آنگاه که فرمود: "من چیزی می دانم که شما ازآن بی خبرید" را به خوبی می دانست، اماآنچه سبب طغیان ورجم اوشدغروری بود که به واسطه آن کتمان حق نمودوازمدارانصاف خارج شد .

مارااگردرد وسوزی ازجامعه باشد، توان وقدرت چندانی دراعمال نفوذ و انجام اثرنداریم، چه آنان که توان وقدرت وبردکلامی دارند، افسوس که خودگرفتارورطب خورده اند .

 درفضای کوچک ودوستانه خود،درکلام وپیام پاسدار ومروج انصاف باشیم،اگرعلاقه مندتاثیرکلام ومشتاق دوام  این فرصت مغتنم محدود،امادوستانه هستیم .

مارا خداوندآزادازهرقومیت وقبیله، جناح وعشیره وتمام قیودی که بادست خودبرگردن آویخته ایم آفریده است، پس بادست خود بنداسارت را برگردن نیاویزیم وقیودات اجتماعی رامقید واسیرخودسازیم .

اگراعتقادراسخ به سخنی داریم آنرا باشجاعت اظهار، وعواقب آنرانیزباکمال افتخاربپذیریم، که گاهی بعضی اظهارنظرها نشان ازعدم اعتقاد گوینده به آن سخن و... دارد .  




تاریخ : جمعه 94/2/18 | 1:15 عصر | نویسنده : دکتر سیدحسین حسینی | نظر