سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسأله معیشت قطعاً در اولویّت اوّل است. معیشت که نبود، دین هم نیست؛ اخلاق هم نیست؛ حفظ عصمت و عفت هم نیست؛ امید هم نیست. کسى را که به موقعیتى دست پیدا کرده، به خاطر این که براى رفع نابسامانى و فقر، تلاش و مجاهدت کند و شب و روزِ خودش را صرف نماید، ملامت نخواهند کرد. اولویّتها را پیدا کنید. مسائل اساسى جامعه اینهاست. (کلیک کنید)

اولویّتها را در نظر بگیرید. امروز در بعضى از گفته‌ها و اظهارات، راجع به شأن و شخصیّت و شرف و کرامت انسان در جامعه حرف زده مى‌شود. این بلاشک از اصول اسلامى است؛ اما کدام نقض کرامت انسانى بالاتر از این که انسانى، رئیس عائله‌اى، پدر خانواده‌اى، در جامعه‌اى که در آن همه‌چیز هم هست، نتواند اوّلیات زندگى فرزندان خودش را تأمین کند؟! کدام تحقیر از این بالاتر است؟! کدام نقض شخصیّت و شرف و کرامت انسانى از این بالاتر است؟! صبح تا شب کار کند، آخرش به من یا به شما یا به آن مسؤول دیگر نامه بنویسد که من دو ماه است به خانه‌ام گوشت نبرده‌ام! (کلیک کنید)

دشمن این انقلاب، دشمن این نظام، بُرنده‌ترین حربه‌اى که در اختیار خواهد داشت، فقر و گرفتارى اقتصادى مردم است. ... اولویّت اوّل این است که شکم مردم را سیر کنید. مى‌شود نشست و حرفهاى روشنفکرى زد: اگر فلان‌طور نشود، فلان‌طور نخواهد شد؛ اگر چنین نشود، چنان نخواهد شد؛ اما باید دید واقعیت چیست. (کلیک کنید)

گزینش باید گزینش هوشمندانه، عالمانه و دقیق باشد. اینها جزو وظایف حتمى است. آن کسى را که شما سرِ کار مى‌آورید، آن کسى را که شما به او اعتراض مى‌کنید، آن کسى را که شما از او سؤال مى‌کنید، آن کسى را که شما استیضاح مى‌کنید، یک مسؤول در نظام اسلامى است که قدرت و توانایى و امکانات خود را از شما دارد. در این که این توانایى را به چه کسى بدهید، چگونه تصمیم‌گیرى کنید، چگونه تشخیص بدهید، بایستى دقیق، هوشمندانه و بدون ملاحظه این و آن عمل کنید. (کلیک کنید)

پ.ن: فکر می کنم کسانی که اندکی تدبیر و اعتدال داشته و از تحول نمی هراسند، اقتضای متفاوت شرایط اجتماعی را درک می کنند، و میان این سخنان رهبر انقلاب، با سخنان بنیان گذار انقلاب اسلامی که در مطلب پیشین آمده تناقضی نمی بینند، زیرا هرکدام در شرایط خاص اجتماعی خود بیان شده، همان گونه که مشی اقتصادی امام علی و امام صادق در شرایط مختلف، متفاوت بوده است. آیت‌الله خامنه‌ای، امسال (1392) در مراسم سالگرد امام و در حرم امام، به ملت ایران اسلامی و نامزدها توصیه کرد: «اگر ملت مقتدر باشد، توانا باشد، نیاز خود را کم کند، مشکلات خود را برطرف کند که امروز مسأله اقتصاد مسأله‌ی اصلی است، بتواند اقتصاد خود را روبه‌راه کند، دشمن در مقابله‌ی ملت ایران بی‌دفاع خواهد ماند». این توصیه در شرایطی صورت می‌گیرد که مسأله اقتصاد و معضلات آن به مسأله نخست جامعه ما تبدیل شده و در عین حال هم ابعاد بیرونی و هم ابعاد درونی و مدیریتی بر آن حاکم است. رهبر انقلاب با تاکید بر این مسأله، راه بی‌دفاع کردن دشمن را پیروزی و برتری در مسأله اقتصادی و گشایش در معیشت مردم می‌شمارند. این به وضوح آشکار می‌کند که با سامان دادن اقتصاد مسأله مقاومت در برابر دشمنان اسلام و ایران نیز تحقق خواهد یافت و این‌ها دو عنصر از هم جدا نیستند. لذا امروز نباید مقاومت را خارج از چارچوب اقتصادی مطرح کرد بلکه با تسریع در امر بهبود اقتصادی کشور، می‌توان مقاومت را نیز در پی گرفت و دشمن را بی‌دفاع نمود. بنابراین داعیه مقاومت تنها و بی‌پشتوانه اقتصادی در دنیای کنونی و شرایط فعلی امری باطل خواهد بود که در حد شعار باقی می‌ماند. از این رو می‌توان با قاطعیت گفت که سامان‌دادن اقتصاد کشور، ثبات‌بخشی به آن و رو به رشد قرار دادن معیشت مردم، اولویت نخست ملت و پشتوانه مقاومتی کشور هم خواهد بود.

پی ربط 1: آقای مصباح یزدی در 21 خرداد 1392 در همایش بانوان ولایت مدار حامی جلیلی گفته است: اسلام چیزی است که انسان را با خدا مربوط می‌کند و اگر این اصل را فراموش کنیم و دم  از گرانی، تورم، اصالت زندگی و زنده باد زندگی بزنیم لحظه‌ای است که می‌بازیم و فرقی نمی‌کند حتی اگر ما یا بنده این حرف را بزنم با تیشه ریشه انقلاب را خرد می‌کنیم. (کلیک کنید)

پی ربط 2: دکتر ولایتی، مشاور عالی رهبر انقلاب در امور بین الملل گفت: مقاومت مدبرانه صرفا «نه گفتن» نیست بلکه باید برای این بن بست و رفع تحریم‌ها کاری کرد (کلیک کنید). او همچنین با بیان اینکه همواره از افراط و تفریط آسیب دیده‌ایم، گفت: در بحث روابط خارجی، دیپلماسی فقط "نه" گفتن نیست بلکه باید راه و زبان آن را بیاموزیم (کلیک کنید).

پی ربط 3: دکتر حسن روحانی، نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی: گفتمان «عقلانیت و اعتدال و اصلاحات»، بی‌مبالاتی نسبت به حق و باطل نیست و در حقانیت و توان ملت ایران برای شکستن بن‌بست‌ها، نه‌تنها "تردید" ندارد بلکه بدنبال "تدبیر" است تا مانع بن‌بست‌های خودساخته و دشمن‌ساز بر سر راه پیشرفت عدالت محور شود.

والعاقبة للمتقین




تاریخ : پنج شنبه 92/3/23 | 11:20 صبح | نویسنده : حمید فاضل | نظر

  معمار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی رضوان الله علیه:
مسئولان
ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقط? شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم‌داری حضرت حجت ـ ارواحنافداه ـ است که خداوند بر هم? مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.

    مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در ادار? هر چه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.

    مردم عزیز ایران که حقاً چهر? منوّر تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند، باید سعی کنند که سختی‌ها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند تا مسئولان بالای کشور به وظیف? اساسیشان که نشر اسلام در جهان است برسند و از آنان بخواهند که تنها برادری و صمیمیت را در چهارچوب مصلحت اسلام و مسلمین در نظر بگیرند.

     چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبق? مستضعف فشار میآورد، ولی هیچکس هم نیست که نداند پشت‌کردن به فرهنگ دوَل دنیای امروز و پایهریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با امریکا و شوروی، فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کردهاند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار میکنند. این روشن است که شکستن فرهنگ شرق و غرب، بیشهادت میسر نیست.

    من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی میخواهم که از هیچکس و از هیچچیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایهداری غرب و پوچی و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدم‌های اول مبارز? جهانی خود علیه غرب و شرقیم...
امروز بیشتر از هر زمانی کینه و دشمنی استکبار علیه اسلام ناب محمدی برملا شده است. بسیج عمومی آنان در دفاع از یک خود فروخته و نویسند? مزدور گویای این واقعیت است و شاید آنان این همه فضاحت و بیآبرویی‌شان را به خاطر رسیدن به هدف شوم خود پیشبینی نکرده بودند که امروز با سرافکندگی و خواری از کرد? خود پشیمان و با ذلت مراجعت میکنند.

      امروز خداوند ما را مسئول کرده است، نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پا برجا داشت. من باز میگویم هم? مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامیتان ـ به خیال خام خودشان ـ بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست.

نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظهای آرامتان نمیگذارند.   صحیف? امام، جلد 21، صفح? 325 – 2/1/68

  پ ن: فکر می کنم کسانی که گوشه چشمی به امام هنوز داشته باشند با این فرمایشات ایشان کلاه خود را بیش از پیش قاضی می کنند و خط امام و راه ایشان نیز بیش از پیش برایشان مشخص می شود و راه از چاه. با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی شود.

بی ربط1: یکی از حاضران در مورد کناره گیری عارف و کاندیداتوری ولایتی سئوال کرد که آیت الله هاشمی پاسخ داد: آقای عارف مانند من!! رئیس جمهور محبوب خواهد ماند. آقای ولایتـــــــی؟! را هم قبول دارم هم سالم است و هم با تجربه ولی رای من روحانی است.
بی ربط2: حجت الاسلام و المسلمین روحانی در سخنرانی جماران: یه چیزی رو من "مبهـــم" میگم انتخابات 92 مثل سال 88 نخواهد شد!

 

والعاقبة للمتقین




تاریخ : پنج شنبه 92/3/23 | 9:22 صبح | نویسنده : علی رضائی | نظر

مطلب زیر قبلاً در وبلاگ «نیشتر» منتشر شده، اما به دلیل پیشنهاد مدیر محترم وبلاگ کمیل،

این مطلب دوباره باز نشر می شود.

-------------------------------------*********---------------------------------------

 «نیشتر» تا کنون هرچه نوشته انتقادی بوده، اما در این نوشته می خواهد خرق عادت کند و چند پیشنهاد بدهد. امید است پیشنهادهایش هم مثل انتقادهایش آبکی نباشد. و اما پیشنهادات:

* به یُمن بومی شدن علم، اسلامی شدن دانشگاه ها و جهت تحقق هرچه بیشتر «مردم سالاری دینی»، پیشنهاد می شود رشته ی «مهندسی انتخابات» هم با گرایش های «سخت افزار» و «نرم افزار» در کلیه ی دانشگاه های کشور ایجاد شود. با توجه به لزوم وجود و جایگاه این رشته در کشور و در صورت کمبود امکانات برای ایجاد آن، لازم است به حذف بعضی از رشته های علوم انسانی اقدام گردد.

* همانگونه که مستحضرید ماهیت بعضی از افراد پس از این که صلاحیت شان توسط شورای محترم نگهبان تأیید می شود، بر ملا می گردد و بعد از آن است که معلوم می شود این اشخاص دارای مشکلات سیاسی، اقتصادی، اعتقادی، اخلاقی و گرایش های انحرافی بوده اند. از همین رو پیشنهاد می شود جهت آشکار شدن ماهیت مجرمان- مخصوصاً برای کسانی که دهان شان قرص و محکم است- شعبه ای از شورای نگهبان جهت تأیید صلاحیت شان در کلیه ی مراکز قضایی سراسر  کشور ایجاد شود. مطمئناً بعد از مدت کمی ماهیت پلید مجرمان آشکار می گردد.

* در پی خذف شرط سِنّی از شرایط کاندیداتوری ریاست جمهوری در دوره ی یازدهم و سپس رد صلاحیت یک کاندیدا به خاطر کهولت سن و جهت رفع این تناقض بزرگ، پیشنهاد می شود اولاً شورای محترم نگهبان اعلام نماید که به هیچ وجه قصد سرکار گذاشتن افراد مُسن را نداشته است. ثانیاً ماده واحده ای تصویب و در آن قید گردد که «اظهار نظر در مورد سن کاندیداها از سوی شورای محترم نگهبان تابع قانون خاصی نبوده و کاملاً دلبخواهی می باشد».

* با توجه به این که اخیراً کهولت سن در رد صلاحیت افراد مؤثر می باشد، پیشنهاد می شود شناسنامه ی آقا امام زمان (عج) به مقدار معتنابهی دست کاری شود.

* اگر - صرفاً- جلسات و کلاس های سرکار خانم «کاترین اشتون» و همنشینی با ایشان رجل سیاسی تربیت می کند، پیشنهاد می شود چند دوره کلاس ضمن خدمت برای مسؤولان و سیاسیون کشور با مربی گری خانم مذکوره برگزار شود. البته پیشنهاد می شود اعضای محترم شورای نگهبان هم در آن کلاس شرکت فرمایند. و البته لازم به پیشنهاد دادن نیست که در صورت پخش خبر تشکیل کلاس یاد شده، تلویزیون جمهوری اسلامی روتوش های لازم را بر روی تصویر خانم اشتون انجام خواهد داد.

* می گویند هر انقلاب فرزندان خودش را می بلعد. با توجه به این که انقلاب ایران علاوه بر فرزندان خود، این بار- با یک حرکت غافلگیرانه و ناباورانه-پدر خودش را هم خورد و ممکن است بعداً دیگران را هم،«هم»؛ لذا پیشنهاد می شود یکی بیاید و این انقلاب را بگیرد و یک نصیحتی هم به او بکند.

* به جناب آیت اللهی که همیشه در بین زمین و آسمان به دنبال کاندیدای اصلح می گردد و از شانس بدش هر بار هم به در بسته بر می خورد، پیشنهاد می شود به خودش زحمت ندهد؛ چون به دلیل آلودگی آن فضا به انواع گازها و ریزگردها، تشخیص اصلح در بین زمین و آسمان کار دشواری است. کافی است آن حضرت آقا فقط کمی به دقت به دور و بر خودش نگاه کند. بی شک اصلح را خواهد یافت. البته شماره ی عینک هم می تواند در این موضوع مؤثر باشد.

* با توجه به این که تا کنون همه ی فتنه گران، براندازان، جریانات انحرافی و... از لیست مورد تأیید شورای محترم نگهبان بیرون آمده اند؛ لذا پیشنهاد می شود مردم همیشه و در همه حال در صحنه، این بار به هرکه دلشان خواست رأی بدهند و به لیست شورای مذکور توجه ننمایند. امید است بعد از سه دهه، این بار بتوانیم فرد اصلح را انتخاب و به تحقق حماسه ی سیاسی کمک کنیم.

* پیشنهاد می شود کاپ اخلاق این دوره از مسابقات...(ببخشید) مناظرات به کاندیدای شیرین و مردمی، جناب آقای غرضی اهدا گردد.




تاریخ : پنج شنبه 92/3/23 | 8:48 صبح | نویسنده : سیدحسن حسینی | نظر

آیت الله محسن غرویان، از فعالان حوزه و شاگرد سابق محمد تقی مصباح یزدی، از
نقش شاگردان و مریدان مصباح در مداخلات افراطی سیاسی و بر هم زدن برخی
میتینگ ها و سخنرانی ها پرده برداشت و همزمان گفت: "دولت احمدی‌نژاد زاییده حلقه مصباح است."

 به گزارش فرارو، ماهنامه نسیم بیداری در گفت و گویی با محسن غرویان
شاگرد سابق محمد تقی مصباح نوشت:

 *کسانی وجود دارند که تحلیل شان این است که آیت الله مصباح یزدی شخصیتی
هستند که بر اساس شناخت علمی و فرهنگی و شناخت نسبت به افکار، آقای احمدی
نژاد را تأیید کردند، بنابراین تأییدات ایشان بر اساس شناخت هایی است که
ایشان از افکار و اندیشه های آقای احمدی نژاد داشتند؛ بنابراین می توانیم
دولت آقای احمدی نژاد را از این جهت، محصول حمایت های آیت الله مصباح یزدی بدانیم.

 *شاگردان مصباح یزدی متفاوت هستند؛ برخی از این شاگردان، نماینده مجلس
بودند، مثل آقای حسینی شاهرودی که نماینده شاهرود در مجلس بود و بعد به
رحمت خدا رفت؛ خود آقای ابوترابی که الان نائب رئیس مجلس هستند، ایشان هم
از شاگردان مصباح یزدی در مؤسسه در راه حق هستند و جزو گروه ((ب)) هستند
که ما جزو گروه ((ج)) بودیم؛ یعنی این ها یک گروه از ما جلو تر بودند؛
برخی از این شاگردان هم خیلی در کار سیاسی وارد نشدند و بیشتر در کارهای
علمی و فرهنگی بودند، ولی کم و بیش افرادی از این شاگردان، وارد بحث های
سیاسی و فعالیت های سیاسی شدند.

 *تأثیر گذاری بیشتر از جانب جریان آیت الله مصباح یزدی، از همین انتخاب
آقای احمدی نژاد در سال 84 به بعد شروع شد.

 * مصباح یزدی، مثل رهبری یا مثل شهید بهشتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی،
وارد متن کارهای نظام و انقلاب نشدند و بیشتر به همان کارهای حوزوی و
علمی پرداختند، اما کم کم، به خصوص از سال 84 به بعد، ایشان وارد این بحث
های سیاسی شدند و حمایت های خیلی شدید و افراطی از آقای احمدی نژاد
داشتند که می توان این دولت 8 ساله را منصوب به جریان آیت الله مصباح
یزدی دانست.

*امروزه شخصیت آیت الله مصباح یزدی بیشتر از آن که یک شخصیت علمی باشد،
یک شخصیت سیاسی شده، چرا که آن حرکت علمی ایشان و جریان پیرامونی ایشان
رنگ باخته و تحت الشعاع حرکت سیاسی قرار گرفته است.

 * این موضوع را من خیلی و به این شکل کلی قبول ندارم. ببنید! خود انجمن
حجتیه هم باید از جهات مختلف خود، تجزیه و تحلیل شود و بعد ببینیم این
جریان مصباح همان جریان انجمن حجتیه هست یا نه؛ این حرف که تفکر آیت الله
مصباح یزدی و جریان او تفکر انجمن حجتیه است، به لحاظ آن جشن نیمه شعبانی
مطرح می شود که امام در یک سالی گفته بودند، به دلایل خاصی، در نیمه
شعبان جشن نگیرید، اما در مؤسسه در راه حق که آیت الله مصباح یزدی در آن
بودند، جشن گرفتند و انجمن حجتیه هم روی جشن نیمه شعبان خیلی تأکید کرد و
از آن جا، این بحث پیش آمد که مؤسسه در راه حق و آیت الله مصباح یزدی،
همان مشی انجمن حجتیه را دارند؛ ولی باید توجه داشت که تفاوت هایی هم وجود دارد.

 مثلا انجمن حجتیه خیلی با فلسفه میانه ای ندارند، اما آیت الله مصباح
یزدی با فلسفه معروف اند و بیشتر بحث های ایشان بحث فلسفی است. یعنی این
ها تفاوت هاست؛ من این موضوع را به طور 100 درصد قبول ندارم که تفکر آیت
الله مصباح، همان تفکر انجمن حجتیه است؛ یک مشترکاتی دارد و یک سری
مختلفات و وجوه امتیازی؛ این را باید اهل اطلاع بنشینند و کاملا حلاجی و
تحلیل کنند و آن وقت وجوه امتیاز و اشتراکش معلوم می شود. تفاوت دیگر این
است که در خود انجمن حجتیه هم دو دستگی و بلکه چند دستگی وجود داشت؛ مثلا
بعضی از افراد انجمن حجتیه، اصلا قائل به تشکیل حکومت دینی قبل از ظهور
امام زمان(عج) نیستند و با اصل حکومت دینی و ولایت فقیه مخالفند و می
گویند تشکیل حکومت اسلامی، کار امام زمان(عج) است، ولی آقای مصباح یزدی
این طور نبودند و قائل به تشکیل حکومت دینی و اسلامی اند و این هم باز تفاوتی است.

 * خیلی تأکید روی سنت و نیز روی بی اعتنایی به رأی مردم و نظر مردم و
این جور چیزها؛ می توان گفت این ها شباهت است.

 * ایشان از نظر علمی، حق استادی به گردن بنده دارند، ولی سر این مسائل
افراطی که در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام اتفاق افتاد، من دیگر نتوانستم
در مسائل سیاسی و اجتماعی، با آن ها همکاری داشته باشم و استعفای خودم را
نوشتم و استعفای مکتوب من هم آن جا موجود است. چون این ها وارد جریانات
سیاسی شدند، مثل جریان بهم زدن سخنرانی هاشمی رفسنجانی در حرم حضرت
معصومه(س) در 15 خرداد سال 85؛ داستانش مفصل است؛ من در این جور کارها
گفتم که نمی توانم با آن ها همکاری کنم و لذا همکاری خودم را با آن جا
قطع کردم. یک کارهای خیلی شدید افراطی در آن جا انجام می شد؛ مثلا در
زیرزمین مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام ، یک اتاقی بود که اتاق محکمه و اتاق
تفتیش عقاید بود و آن جا برخوردهای خیلی غیر اخلاقی با افراد می کردند؛
برخوردها به خاطر مسائل سیاسی و اجتماعی بود که حالا من فعلا بنا ندارم
آن ها را خیلی باز کنم و توضیح دهم؛ لذا دیگر از نظر سیاسی و اخلاقی من
نتوانستم آن روش های تند و افراطی، و نیز بد اخلاقی های سیاسی و اجتماعی
آنان را تحمل کنم، لذا ادامه همکاری ندادم و استعفا کردم.




تاریخ : چهارشنبه 92/3/22 | 8:33 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر

سید محمد خاتمی: خواست حداقلی ما نجات کشور است.
سید محمد خاتمی در جمع تعدادی از فعالان اصلاح طلب ضمن تشکر از عارف و
اعلام رای به روحانی گفت: خواست حداقلی ما نجات کشور است.

 او گفت خطاب من به مردم عزیز، اصلاح طلبان و کلیه جریاناتی که می خواهند
تحول ایجاد شود این است که باید به صحنه آمد و رای داد، و ان شاء الله یک
انتخابات خوب و یک موجی داشته باشیم که امکان تغییر نتیجه کار وجود نداشته باشد.

 خاتمی با اشاره به مساله ائتلاف گفته است: به هر حال مسئله با عقلانیت
پیش رفت و معلوم شد که همه دلسوزیم، همه دلمان برای مصلحت‌ها و
اصالت‌هایی که وجود دارد، می‌سوزد و دلمان می‌خواهد که ایران و ایرانی
سرنوشتی بهتر از این داشته باشد که حالا دارد.

 وی در خاتمه افزود: امیدوارم که شما هم موفّق باشید و کارتان را در این
چند روزه ادامه بدهید و این اجماعی که حاصل شده است، ائتلافی که رخ داده
است، تقویت بشود و در میان مردم هم این گونه باشد و إنشاءالله بتوانیم
نتیجة خوبی را از این انتخابات بگیریم.

متن کامل بیانات خاتمی در وبلاگ «کُنج درون»




تاریخ : چهارشنبه 92/3/22 | 8:25 عصر | نویسنده : محمد رجایی | نظر

  * اگر منع مسئولین نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و انقلابی ما با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد می‌کردند و آنها را به سزای اعمالشان می‌رسانند.این متانت، صبر و این آماده بودن و گوش به فرمان بودن تمرین نوینی بود که مردم ما از زندگی مولای متقیان حضرت علی (ع) سرمشق گرفته بودند و به نمایش گذاشتند… مطمئن باشید دولت و ارگان‌های امنیتی کاملاً بر کشور مسلط هستند و این گروهک‌ها و این چند صد نفر اوباش چیزی نیستند که بخواهند برای ملت ما و برای مردم عزیز و قهرمان تهران، نگرانی بوجود آورند.

  * در کدام کشور جهان، حرکت‌های آشوب‌طلبانه این چنین تحمل می‌شود اینها خیلی پست‌تر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم. در کجای دنیا و در کدام کشور و توسط کدام دولت، آشوب، تخریب و بر هم زدن نظم جامعه، تحمل می‌شود. مگر دولت مقتدر جمهوری اسلامی ایران مسئولین امنیتی نظام، این گونه حوادث را تحمل خواهند کرد.این صبر و متانت، در یکی دو روزه برای این بود که ماهیت این چند صد نفر اوباش به خوبی برای مردم ما روشن می‌شود و همه به خوبی بدانند اینها چه کسانی هستند و دارای چه ماهیتی هستند.

* افرادی که اتوبوس و اموال عمومی را آتش می‌زنند، آنها که ماشین بین‌المال را آتش می‌زنند و حتی اتومبیل شخصی افراد را از بین می‌برند، اینها چه عناصری هستند و دارای چه ماهیتی می‌باشند؟بی‌تردید این افراد دشمن مردم ایران و ارزش‌های این مرز و بوم هستند، این اوباش حتی به مساجد هم تعرض کردند. ادامه این وضع برای نظام ما کشور ما و ملت ما قابل تحمل نخواهد بود.

دیروز نسبت به این عناصر دستور قاطع داده شد، دیروز غروب دستور قاطع صادر شد تا هر گونه حرکت این عناصر فرصت‌طلب، هر کجا که باشد با شدت و با قاطعیت برخورد شود و سرکوب شوند. مردم ما شاهد خواهند بود که از امروز نیروی انتظامی، نیروی قهرمان بسیج حاضر در صحنه، با این عناصر فرصت‌طلب و آشوبگر – اگر جرات ادامه حرکت مذبوحانه داشته باشند- چه خواهند کرد.

* نیروهای امنیتی قدرتمند ما اعم از نیروی انتظامی، بسیج و سایر قوا و پرسنل بیدار وزارت اطلاعات در صحنه مقتدرانه خواهند بود. خوشبختانه اکثر این عناصر در ظرف دیروز و دیشب دستگیر شده‌اند.همه این افراد مورد بازجویی قرار خواهند گرفت. در میان این افرادی که دستگیر شده‌اند افراد شرور، جنایتکار و سابقه‌دار، وابسته به گروهک‌های معاند و ورشکسته، افرادی که به نوعی از سوی دستهای مشکوک تطمیع شده بودند همه اینها دیده می‌شوند که در فرصت مناسب ماهیت این افراد به مردم معرفی خواهد شد.

بی‌تردید آنهایی که به آشوب و تخریب اموال عمومی و تعرض به نظام در این چند روز مشغول بوده‌اند، در دادگاه‌های صالحه ما محاکمه خواهند شد و طبق قوانین و مقررات به مجازات خواهند رسید.»

سخنان حجت الاسلام والمسلمین روحانی- 23 تیر78

 




تاریخ : چهارشنبه 92/3/22 | 12:0 عصر | نویسنده : علی رضائی | نظر

جریان اصولگرایی در حال پوست انداختن است. افراطی های تندرو که در زمان حاکمیت دولت اصلاحات هر روز کفن می ‌پوشیدند، و سپس با دست یافتن به قدرت، هشت سال کشور را به عقب راندند، در حال حذف شدن هستند. سنتی های مدافع وضع موجود نیز به پایان راه رسیدند. این روزها تحولاتی که اصلاح طلبان به روش تند و رادیکال به دنبال آن بودند، توسط جریان اعتدال گرا پی گیری می شود. بیشتر نامزدهای اصولگرا در سخنان و مناظرات خود اعلام کرده اند که برای پیشبرد اصلاحات سیاسی متناسب با ظرفیت های کشور و همراه ساختن نهادهای مقاوم و ذائقه جامعه گام بر می دارند و به همین دلیل اگرچه سرعت کمتری در اصلاح دارند اما پایدارتر رفتار می کنند. تنها یکی از آنان، در حال و هوای هشت سال پیش جا مانده و خود را مدافع حق مطلق پنداشته و دیگران را که به فکر آشتی با جهان و منطقی کردن گفتمان مقاومت هستند، جریان تردید معرفی کرده است. به همین دلیل، سازمان دهندگان رآی این فرد که هشت سال پیش نیز با دعا و خواب دیدن معصومین، فردی گمنام را به ریاست جمهوری رساندند، این بار نیز اعلام کرده اند که غیر از این آقای حق مطلق، سایر نامزدها در پازل آیت اله هاشمی قرار دارند.




تاریخ : چهارشنبه 92/3/22 | 9:41 صبح | نویسنده : حمید فاضل | نظر

مطلب از: حسین علیزاده (چکیده شده)

احمد توکلی و علی مطهری دو نماینده اصولگرای مجلس و دو منتقد جدی احمدی
نژاد از هم اکنون انتقادهای تند و تیزی را متوجه سعید جلیلی نموده اند.

احمد توکلی در کنایه ای آشکار به جلیلی گفته: "نامزدهایی که ...تجربه‌ای
از پیچیدگی‌های مدیریت سخت نیاندوخته‌اند، قادر نخواهند بود کشور را، آن
هم پس از آسیب سال‌های اخیر اداره کند؛ چه رسد به آنکه تحول ایجاد کند.
ما رئیس‌جمهوری را می‌خواهیم که اوضاع را جمع کند و «کارنامه‌ای ملموس» داشته باشد"

علی مطهری نیز در صراحتی بی نظیر در حالی که پیروزی جلیلی را برای کشور
"خسارت بار" توصیف کرده، خطاب  به او گفته : "شما خود بهتر از هر کس
دیگری می‌دانید که تجربه کافی و صلاحیت لازم برای ریاست جمهوری را ندارید
و عده‌ای برای رسیدن به اهداف خود شما را به درون صحنه هل داده‌اند...
پیشنهاد می‌کنم انصراف بدهید و ابزار دست دیگران واقع نشوید."

برای درک نگرانی های این دو نامزد اصولگرا باید پرسید که در وضعیت بحرانی
جمهوری اسلامی، "کارنامه ملموس" سعید جلیلی در عرصه های نظامی، فرهنگی، بین المللی و اقتصادی چیست؟

به دیگر سخن، پرسش این است که جلیلی با کمترین تجربه در دوران خدمت در
وزارت خارجه چگونه به خود اجازه داده است که در انتخاباتی پا نهد که دیگر
نامزد آن، ولایتی، با 16 سال سابقه در وزارت خارجه است؟

نقش او در مدیریت جنگ هشت ساله، چقدر پرفروغ بوده که به خود اجازه داده
در انتخاباتی پا نهد که دو فرمانده ارشد (رضایی و قالیباف) در آن نامزد هستند؟

حضور او در مدیریت اجرایی کشور تا چه اندازه بوده که او به خود جرأت داده
در انتخاباتی ورود کند که مدیران ارشدی مثل غرضی و عارف در آن نامزد هستند؟

در عرصه فرهنگی، جلیلی از چه پیشینه ای برخوردار است که بتواند تنه به
تنه حداد عادل، یکی از چهره های فرهنگی جمهوری اسلامی (دارنده نشان دو
تعلیم وتربیت و چهره ماندگار سال 1387) بزند؟

و از همه مهم تر آیا سعید جلیلی "اندک" تجربه و مطالعه ای در حوزه مسائل
اقتصادی دارد که بتواند مدلی  برای برونرفت از بحران های مهیب اقتصادی ایران تدارک ببیند؟

برای پاسخ کافی است نگاهی به پیشینه، تحصیلات و سن هر یک از هشت نامزد
تایید صلاحیت شده بیاندازیم تا دریابیم از میان این هشت تن، آن یک نفر که
از نظر پیشینه، تحصیلات و سن "کم مقدار ترین" آن هاست، کدام است؟

مطالعه زندگی سعید جلیلی (48 ساله) اما تردیدی باقی نمی گذارد که پاسخ به
تمامی پرسش های بالا منفی است. با وجود این، وی  حساس ترین منصب (دبیر
شورای عالی امنیت ملی) را از میان هشت نفر برعهده دارد.

وی از نظر سنی کوچک ترین نامزد در میان هشت نامزد است. هنگام پیروزی
انقلاب اسلامی او 13 سال بیش نداشته. نه او و نه خانواده اش در شکل گیری
انقلاب اسلامی هیچ نقشی نداشته اند(مقایسه شود با رفسنجانی)

گرچه جانباز دوران جنگ است اما، در جنگ هیچ سابقه فرماندهی
نداشته.(مقایسه شود با هاشمی که جانشین فرمانده کل قوا بود)

گرچه فارغ التحصیل دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام  صادق است، اما درک
او از سیاست در 14 قرن قبل با نوشتن رساله دکترا و تدریس "دیپلماسی و
سیاست خارجی پیامبر اسلام" فسیل شده است. (معروف است که نامه های بی پاسخ
احمدی نژاد به تنی چند از رهبران جهان برگرفته از رساله دکترای جلیلی است)

دیپلمات ارشد مذاکرات هسته ای، در 16 سال خدمت در وزارت خارجه حتی "یک
روز" در یکی از سفارتخانه های ایران ماموریت نرفته تا دیپلماسی را از
نزدیک تجربه کرده باشد. ضعف او در تکلم به زبان انگلیسی (که ابزار یک
دیپلمات است) چنان محرز است که همواره باید یک مترجم همراه او باشد.

بالاترین پست او در وزارت خارجه، ریاست اداره بازرسی (اداره ای برای
نظارت بر تخلفات) بود که خود نشان از آن دارد که وی هرگز کار دیپلماسی را، حتی در درون کشور تجربه نکرده است.

با آمدن دولت اصلاحات وی ناگزیر به اداره "بررسی های جاری بیت رهبری" رفت
که در آنجا نیز از کار دیپلماتیک فاصله گرفت ولی به مقام ولایت تقرب پیدا کرد.

با روی کار آمدن دولت "باندبازی" احمدی نژاد به ناگاه جلیلی به معاونت
اروپا و امریکای وزارت خارجه (یکی از معاونت های مهم) منصوب شد تا چشم
نظارتی احمدی نژاد بر منوچهر متکی (وزیرتحمیلی علی لاریجانی ) باشد.

با استعفای علی لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی، تنها به فاصله
چند ساعت سعید جلیلی بر صندلی حساس ترین نهاد تصمیم گیرنده در موضوعات
امنیتی تکیه زد و شماری از همطرازان فکری خود را ـ  از جمله علی  باقری
(هم قد و اندازه جلیلی) ـ به شورای عالی امنیت ملی برد تا در مذاکرات
مهمی مثل گفتگوهای 1+5 در پرونده هسته ای، فقط بداند که باید بگویند "نه".

در حالی که مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران، نماینده تام الاختیار رهبر
و رییس جمهور در این مذاکرات است، به تشخیص خاویر سولانا ، جلیلی "توان
مذاکره" در مسائل هسته‌ای را ندارد و  تنها "حامل پیام" است چرا که به گفته سولانا رشته مذاکرات در دست او نیست.

سعید جلیلی؛ نامزدی با ظرفیت کوچک

تمام تئوری اقتصادی او آن است که به دنبال "حیات طیبه" است و فضای
یوتوپیایی ذهن او تا آنجاست که ایران را "فراتر از دمکراسی" می پندارد.

مدرس صاحب کرسی در "سیاست خارجه پیامبر" که نمی داند، پیامبر اسلام حاضر
به عقد قرارداد صلح با "یهود بین قریظه" شد، می گوید به دنبال "تنش
زدایی" نیست. او می گوید که: "من با این تنش‌زدایی مخالفم. اصل برای ما تهدید زدایی است نه تنش زدایی."

جالب اینکه او در نقض استراتژی تهدیدزدایی خود می گوید: "ما درصدد
خشکاندن ریشه‌های رژیم صهیونیستی، نظام سرمایه‌داری و نظام کمونیستی
هستیم و می‌خواهیم که نظام اسلامی را ترویج کنیم... ما این حقیقت را در
سیاست خارجی خود بارها اعلام کرده‌ایم که در صدد "گسترش نفوذ اسلام" و
کاهش نفوذ سلطه در جهان هستیم...حال اگر آنها این نکته را تشکیل یک
امپراتوری بزرگ می‌دانند ما باکی نداریم و از آن استقبال می‌کنیم."

باید به علی مطهری و احمد توکلی حق داد که با دیدن حذف استوانه ای مثل
هاشمی رفسنجانی از حضور در انتخابات، نگران ظهور "احمدی نژادی دیگر"
باشند چرا که آنچه از احوال بی مایگی جلیلی دانستیم نشان می دهد وی "جاه طلبی است بزرگ با ظرفیت های کوچک".




تاریخ : چهارشنبه 92/3/22 | 8:41 صبح | نویسنده : محمد رجایی | نظر

 

بسمه تعالی 

 

"... وَ الْجَماعَةُ وَ اللّه‏ِ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ کَثُروا..."

"... و به خدا قسم، وحدت، همدست شدن با اهل حق است هر چند اندک باشند و تفرقه، همدستى با اهل باطل است هر چند بسیار باشند..."

امیر المومنین علی (ع) کنزالعمّال، ح 1644

و امشب که سرما سکوت قلم های آگاه و دل زجر کشیده ی مردمان سرزمینمان را پر کینه می‌کوبد،اگرچه دمیدن گرمای زندگی در روح سرد زمانه در این اندک زمان ممکن نیست، اما نگاه معصومانه‌ کودکان امروز بار سنگین تلاش برای فردایی بهتر را بر دوشمان می‌گذارد. 

مردم بزرگ و شریف ایران! ای نفس‌های گرمی که بذر سبز فردایمان را در خاک خسته امروز می‌پرورانید. اگر دیوارهای امیدمان کوتاه نبود و بادهای وحشی بادبان وحدتمان را از هم نمی‌درید، تاریخ، کشتی زندگیمان را به گل ننشانده بود. 

بیائیم بار دیگر بر پای آرمان‌هایمان، آزادی و عدالت...  پا به پای هم با تدبیر بایستیم و نگذاریم رسولان خسته آزادی در خاک بنشینند و کبوتران دل‌پاک، به دست غلامان سیه‌دل ناامیدی ذبح شوند و سفره‌ اربابان قدرت جهان را رنگین کنند.

ما با این اعتقاد و با الهام از گفتار و سفارش بزرگانمان حمایت قاطع خود را از همراهی تفکر تحول‌خواهی اصلاح‌طلبانه در قالب گروههای اصلاح‌طلب و کارگزاران نظام با بیرق‌داری دکتر حسن روحانی  اعلام می‌کنیم و معتقدیم که وحدت و توکل رمز تحمل تیره‌ترین زمان‌های شب تا طلوع فجر صادق پیروزی است.

تا آن روز 

" وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ "       انفال 46 

 و نزاع و اختلاف نکنید تا سست نشوید، و قدرت شما از میان نرود. و صبر و استقامت   کنید که خداوند با استقامت کنندگان است.

 




تاریخ : سه شنبه 92/3/21 | 11:18 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر

مقام معظم رهبری:

رأی به هر کدام از نامزدها ، رأی به جمهوری اسلامی است.

قابل توجه برخی که همه چیز را برای خود و به نفع خود مصادره میکنند و با عبارات من در آوردی و خلق الساعة نظیر گفتمان انقلاب اسلامی ، ارزشی ، ولایتمدار و... با ممتاز جلوه دادن خود ، قصد القاء انقلابی بودن خود و دشمن یا فریب خورده بودن رقبای را دارند. نگاهی به فعالیتهای ضدتبلیغی امثال پناهیان و شریعتمداری کیهان که سعی در القاء این نکته دارند که اگر روحانی بیاید یعنی گفتمان غربگرا حاکم شده است(فارغ از این که خود چنین سخنی زیر سؤال بردن بسیاری کسان و نهادهایی نظیر شورای نگهبان است که ابتدا چنین کسانی را تأیید میکند و بعد همفکرانش در به در به دنبال اثبات این هستند که به ملت بباورانند اینها عوامل نفوذی ، دشمن ، مرعوب ، غربگرا ، خائن ، واداده ، و... هستند و اگر اینها رأی بیاورند چنین و چنان خواهد شد) غافل از این که تمام این زور زدنها برای این است که این پیام ساده را بدهند که: آی ملت! به ما رأی بدهید. نمیبینید برای رأی آوردن چه دست و پایی میزنیم و برای آن که این منصب و حکومت را از دست ندهیم حاضریم به هر رطب و یابسی در آویزیم و هر چه به ذهنمان خطور کرد به زبان و قلم بیاوریم و با پنهان شدن در پشت عناوین و تعابیر و واژگانی نظیر انقلابی ، ولایتمدار ، ارزشی ، و... عده ای را برای چند صباحی بفریبیم.

گفت: بر فرض این چند روز دنیا را با مردم فریبی بر خر مراد سوار بودی ، این برای دنیایت جواب میدهد ، پس از مرگت را چه میکنی؟ به خدا هم همین لافها را تحویل میدهی؟




تاریخ : سه شنبه 92/3/21 | 10:31 عصر | نویسنده : محمدحسن عباسی | نظر