علي آقا سلام!
ادعاي شما مبني بر تأييد شيخ صدوق برايم اعجاب آور بود. چگونه داستاني که اساساً از قرن ششم و بلکه هفتم هجري در کتب مقاتل ما راه يافته(اولين بار در کتاب کامل بهائي تأليف طبري نامي آمده است) ، ميتواند مورد تأييد شيخ صدوق که در 381 هجري از دنيا رفته ، باشد؟! و چگونه با ضرس قاطع ميگوئيد هيچکدام از مورخانِ حادثه عاشورا آن را رد نکرده اند؟ زيرا تا قبل از قرن هفتم که اين داستان در مقاتل راه يافته است ، اصلاً بحثي از دختري سه ساله با آن کيفيت و ماجرا نبوده که بخواهند آن را رد کنند. عجيب است که پا جاي پاي مداحان گذاشته ايد. از شما بعيد بود!
و اما داستان کرامت و شفا مربوط به اعتقاد و باور است. چنان که اگر شما به هيچکس هم متوسل نشويد و صرفاً از خود خدا هم بخواهيد ، چه بسا مشمول همين کرامات و شفاها بشويد. عالَم عوام عالَم عجيبي است!