• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : الگوي ملت هاي منطقه پس از قيام! (1)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عباسي 
    حاج حميد عزيز!
    از اين که با آوردن نامي از من در کامنت خود ، نوازشي اساسي به من داديد ، بسيار مشعوف شدم. اساساً آدم وقتي مورد تعريف واقع ميشود ، ذوق ميکند! اين طور نيست؟!
    از شوخي بگذريم ، سخن سنجيده و حقي گفته ايد. بايد آستانه تحملمان بالا برود تا در نتيجه تضارب آراء ، انديشه ، متعالي و تلألؤ يابد.
    و اما راهکار:
    1- يا سه نفر مثلث شوم ؛ يعني آقايان عباسي ، رجائي و علي آقا را از دور خارج کنيد. اين راحت ترين و بي درد سرترين راه و در عين حال از لوازم ديکتاتوري مصلح است!
    2- يا کامنتها را اول کنترل کنيد و بعد آن را که صلاح است و کمتر آسيب رسان است ، اجازه نمايش دهيد.
    3- يا علي آقا هر دفعه با اسمي کامنت بگذارد. چون به نظر ميرسد آقاي رجايي چون علي آقا را با اسم و رسم مي شناسد اين گونه نسبت به ايشان واکنش نشان ميدهد و الا اگر ببيند با فرد ناشناخته اي مواجه است ، آن وقت دو راه در پيش رو خواهد داشت: اول- به قول شما براي مطالبش ادله مستحکمي ارائه خواهد کرد و در فضاي نقد و علمي آنها را ارائه خواهد کرد که به بالندگي مباحث مطروحه توسط ايشان منجر خواهد شد. دوم- يا دلايل منطقي نخواهند داشت که در آن صورت هم دو حالت متصور است: الف- يا نواقص مباحث خود را مي پذيرند و در صدد رفع آنها بر مي آيند و البته اين قسمت هم دو شِقّه دارد: A - بخشي از نظرات طرف مقابل را مي پذيرند. B - روي همان نظرات خود باقي مي مانند و ولو بدون دليل نظر منطقي طرف مقابل را تمکين نمي کنند که به نظر ميرسد آقاي رجايي از اين دسته اند. ب- يا حتي نواقص گوشزد شده را نمي پذيرند و نسبت به منتقد خود به پرخاش و پرخاشگري رو مي آورند که باز با پوزش فراوان ظاهراً آقاي رجايي از اين دسته اند!
    با همه اين تفاصيل و تفاسير ، بنده نظرم اين است که:
    - وبلاگ را با ... قاطي نکنيم و اين دو را متداخلاً داراي تأثير و تأثّر ندانيم.
    - حل مشکل با بالا بردن آستانه تحمل ، حقي و احترامي براي ديگران ولو غلط و آبکي باشد و نيز باور به تضارب نظرات مي باشد. همان گونه که انتظار داريم ديگران براي باور ما احترام قائل شوند ما نيز براي ديگران و نظراتشان احترام قائل شويم. جاي دوري نميرود. نتايج درخشاني هم به دنبال دارد.
    دکتر شريعتي ميگويد: من دشمن تو و انديشه تو هستم اما براي آزادي تو و انديشه تو حاضرم جانم را در اين راه بدهم. سعي کنيم اين گونه باشيم. گر چه سخت است ولي هم ممکن است هم شيرين است هم باز نتايج درخشاني خواهد داشت.
    ختام کلام:
    بابا با هم دوست باشيد. روي همو ببوسيد و بر شيطان تفرقه انداز لعنت بفرستيد!