• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : عفاف وحجاب 4
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شرمنده 
    باسلام
    دوست عزيز! باز هم مي گويم، اي کاش در تخصص خود مطلب مي نوشتي که بسي گيرا و پر مخاطب و مفيد خواهد بود. پرسشي دارم،آيا کسي که سر خود و بي توجه به مراحل علمي رشته پزشکي، چهار تا کتاب پزشکي خوانده و نظر درماني دهد، نظر علمي داده و نسخه درماني بپيچيد! نظر و توصيه او عملي و مفيد فايده است؟
    بابا! باور کنيد علوم انساني و معارف اسلامي هم براي خود علمي هستند و نيازمند متخصص، اگر کشورهاي غربي به پيشرفتي رسيده اند از اولويت و اهميت دادن به همين علوم انساني، سپس علوم طبيعي بوده، علوم انساني و معارف ديني زير ساخت ديگر علوم است. پس...
    بگذريم!
    براي نمونه، در غير علمي بودن همين نوشته شما، فقط به سطر استناد مي کنم: عزيز من، در نوشته علمي، با توجه به موضوع آن، به منابع مربوطه و دست اول ارجاع مي دهند، الآن اين مطلب شما بيشتر يک مطلب تاريخي و اجتماعي است. پس چرا به يک کتاب تفسيري ارجاع مي دهيد؟! اين اعتبار مطلب شما را زير سؤال مي برد. دليل اين اشتباه هم عدم تخصص شما در اين مباحث است. البته براي خود شما ممکن است مستند و قابل قبول باشد، ولي براي ديگران نه!
    با پوزش.
    پاسخ

    باسلام خدمت دوست عزيزم"شرمنده" که اي کاش هنگام گفتگوحجاب ازرخ برمي داشتيدتازيارت چهره منورشما نماييم وپيشاني ادب بر آستان بساييم .يکي ازعادات ما که نمي دانم خوب است يابد وشايدهم ميانه، اين است که بامطالعه مطلب کسي قبل ازتوجه به محتواي موضوع برنويسنده آن تمرکزمي نماييم ودرنقدياتعريف نيزمتاثرازاين اثريم .دريادداشت قبلي درنقدموضوع"استخوان درگلو" ابتداي سخن معروض داشتم که مطلب ازکتابي که صاحب اثردرغايت تخصص سخن گفته وبنده به صرف علاقه مندي خودوايجادعلاقه دردوستان قسمتي ازآن راتلخيص نموده ام وفقط تلخيص .دراين مطلب نيزکه شماقبل ازتوجه به بحث، اصل راتمرکز برنويسنده آن نموده ايد، لازم است چندنکته راخدمت شمامعروض دارم :1- اصل بحث "حجاب ازمنظرقرآن" است وارجاع واستناداينگونه، بي ربط باموضوع نيست وحجاب يک مطلب اعتقادي بوده باجنبه هاي تاريخي واجتماعي وفرهنگي ونه يک موضوع تاريخي واجتماعي، وبه هيچ يک ازجنبه هاي تخصصي آن واردنشده ام، واگرذکري شده نقل قول بوده ودرآخرين قسمت منابع تقديم خواهدشد .2- مورداشاره شمابه کتاب تفسير، استنادبه کتاب تفسيرنيست بلکه نقدي به نظرشخصي يک مفسراست، نه به تفسيرنقلي وتخصصي ايشان .3- حجاب يک ضرورت ديني بوده واعتقادبه آن مستلزم شناخت وداشتن يک آگاهي حداقلي است که وظيفه هرمسلماني تابدان عمل نمايد، واين همان حداقل آگاهي است که تقديم دوستان شده وهيچ بحث تخصصي به جنبه هاي حجاب درتفسير، تاريخ، واجتماع وفرهنگ مطرح نگرديده .4- فرموده ايدغربيان به سبب اينکه علوم تخصصي را به صاحبان اصلي سپرده اندپيشرفت کرده اند، که بشدت باشما موافقم ولي دراينکه کسب معارف اوليه ديني وعمل به آنهاراچون آنان بايدبه کليسا وعلماي آن بسپاريم ورسميت اين اموررادرمحدوده ديرومسجد وکنيسه بپذيريم ومثلاحجاب رافقط مختص خواهران روحاني آنهم درمحدوده کليسامعتقدباشيم باتمام وجودمخالفم .امروزدرفيلم وسينماوتئاتر،حجاب ياچادرمخصوص زناني است که زندانبانند وياخدمتکار مستمند ويامادربزرگاني که نيازمندترحم اطرافيان خودمي باشند .مردمي هستيم که همواره دچارافراط وتفريطيم وگاهي آنچنان درژست روشنفکري وتخصصي سخن گفتن غرق شده ايم که اگرفردي درموردبديهيات عقايدديني ودغدغه هاي اجتماعي آن سخني بگويدمتهم است که صلاحيت دخالت دراين موضوعات راندارد ؟!ازتوجه شماتشکروابرازنظرشماراجهت تنويرفکرومطالب خودمغتنم مي شمارم .