شماها که ادب بر تنتان زار مي‌زند، به رئيس جمهور ايراد مي گيريد؟
درباره سخنان اخير آقاي روحاني بايد گفت که انتخاب برخي تعابير در اين بحث نامناسب است. با ادبيات فاخري که در يک سال گذشته از آقاي روحاني ديده ايم سازگاري ندارد، البته دليل آن را خود ايشان بيان کرده اند.
اما درباره واکنش ها به آن، دو نکته قابل ذکر است:
اولاً، برخي اين سخنان را مشابه نوع اظهارات احمدي نژاد مي دانند و از اين بابت روحاني را نکوهش مي کنند. اين مساله خود دو نکته را در ذهن برجسته مي سازد. اينکه احمدي نژاد چه پديده اي بوده که از او به عنوان سمبل بدزباني ياد مي شود و تا کسي سخني نسنجيده و تند به زبان مي آورد، همه ياد او مي افتند؛ مانند صفت دروغگويي که سال هاست هرکسي در نکوهش دروغگويي سخني بگويد، آن حرف به معناي نقد دولت سابق و رئيس آن برداشت مي شود، حال چه صاحب سخن منظورش آن سوژه باشد يا نباشد. در واقع احمدي نژاد و دولت 8 ساله اش شده سمبل دروغ گويي و بدزباني و نيز دزدي و اختلاس و...!
اما نکته دوم اين است که مقايسه روحاني با احمدي نژاد، جفا در حق انصاف و ظلمي بزرگ به رئيس جمهور است! به کارگيري «به جهنم» به معناي اهميت ندادن به ترس و انتقاد تعامل هراسان کجا و خس و خاشاک ناميدن مردم کجا؟ ادبياتي همچون ممه را لولو برد و کاغذپاره خواندن قطعنامه ها و حرف هايي مانند قطعنامه دانتان پاره شود و حرف هاي سبکي مثل اينکه فلان کودک از ديدن من خوشحال ميشد و مي گفت محمود محمود و… کجا و اين حرف رئيس جمهور کجا؟ اين مقايسه ها واقعا نارواست.
ثانيا، انتقاد به اين سخنان از جانب افراطيون و کاسب کاران اصول گرايي، با کليت اين جريان سازگار نيست. تنها انتقادهايي را مي توان در اين حوزه قابل اعتنا دانست که دچار يک بام و دو هوا نباشند و در همه ادوار «ادب مرد را به ز دولت او» بدانند. واقعا کوچک زاده ها و حسينيان ها و شريعتمداري ها و رسايي ها را چه کار به دعوت به نيکو سخن گفتن و پرهيز از توهين؟ آيا کار «ادب» در اين مملکت آنچنان خراب شده که اين گونه افراد بخواهند مدافع آن شوند؟ زمانه اي که فحشنامه کيهان و جبهه کينه پراکن پايداري بشوند مدعي اعتدال، همان زماني است که داعش مي شود مدعي اسلام و اختلاس گران مي شوند مدعي ساده زيستي و...
نه آقايان! رداي دعوت به ادب کار بر تنتان زار مي زند!