با سلام و خسته نباشي.
چند نكته پيرامون مطالبتان به نظرم آمد كه تيتر وار بيان مي كنم:
1- نمي توان فضاي پر از معنويت جبهه ها در آن زمان را با فضاي پر از التهاب فرهنگي امروز با هم مقايسه كرد و بايد اين مقايسه را در دو فضاي مشابه بررسي كنيم.
2- بدون شك اگر بسيجيان و سپاهيان آن زمان كه شعار و همه حرفشان پيروي از ولايت فقيه بود در اين زمان نيز تابع رهبر خود بوده و مطيع اوامرش بودند و رهبري اكنون تنها نمي ماندند. البته احتمالا بعضي آقايان مخالف حضور ايشان در پست هاي مهم مملكتي بوده و مي گفتند بسيجي و سپاهي بايد سرش به كارهاي نظامي خودش باشد!
3- با اين نكته اي كه راجع به ساختن خانه آن برادر سپاهي! فرموديد مشخص مي شود كه اين برادران قديم و دشمنان جديد از همان قديم الايام مشغول ساختن خانه براي خودشان بوده اند و فقط مختص اين زمان نيست!
4- بدون شك جوانان بسيجي و غير بسيجي امروز نيز چنانچه در آن فضا قرار گيرند همان مي كنند كه آن زمان برادرانشان كردند.
مؤيد باشيد.