• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : فروغي از قرآن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سيد محمد رضا حسين الست 

    باسلام مجدد

    آيه‌اي را اشاره کردم (آيه 108 سوره انعام)که خداوند امر نموده يا ممانعت نموده از فحش يا ناسزا گفتن به ديگران، اگر بزرگواري از قرآن آيه‌اي را سراغ دارد که خداوند امر و دستور به لعن و يا ناسزا گفتن به ديگران نموده راهنمايي بفرمائيد.

    البته لعن نمودن خداوند در قرآن آشکار است وليکن دستوري که مبني بر دستور انجام به چنين کاري باشد، من سراغ ندارم.

    ضمناً اگر تفاوتي براي فحش دادن و لعن کردن قائل شديد يا شايد به اين شکل توجيهي به موضوع زده‌ايد، سوال اينجاست که اگر همان لعني که شما مد نظرتان است، با همان الفاظي که شما به عنوان لعن مي‌شناسيد و فحش محسوب نمي‌گردند، روا باشد بنابراين در زمان رسول خدا اگر مسلمانان مي‌رفتند در بت‌خانه‌ و يا ... به بتان و مشرکين لعن مي‌نمودند و يا با کلماتي که شما آن را لعن مي‌شمريد آنان را ناسزا مي‌دادند و موجب تحريک و افزايش دشمني آنان مي‌شدند و در نهايت موجب بي احترامي به دين ما مي‌شدند، مشمول آن آيه(آيه 108انعام) نخواهند بود! و از نظر خداوند بدون اشکال است!!. عقل ناقص و حقير من چنين چيزي را نمي‌پذيرد. با آيه‌اي از قرآن راهنمايي بفرمائيد.

    پاسخ

    سلام.. ممنون از نظرتون.. شما در شان نزول اين آيه مد نظرتان اگر ببينيد.. زماني بوده که مسلمين به بت خانه ها مي رفتند و فحاشي و بي احترامي بي مورد مي کردند و باعث شد ابوجهل و ديگر مشرکان به خداوند توهين کنند.. ولي همانطور که جناب اقاي عباسي فرمودند و آقاي افروغ هم اشاره کردند خداوند در جاهايي که مورد ظلم قرار گرفته ايم اجازه داده تا تا با بالسوء من القول بغض خود را نشان دهيم.. اين در حالي است که در خود قرآن از بعضي افراد با نام کلب و حمار ياد کرده که نوعي فحش حساب مي شود و شايد از نگاه ما ناسزا که البته حرف ما روي همين هم نيست و ما اعتقادي به اين هم نداريم... مرگ بر آمريکا اظهار بغض و نفرت به ددمنشي و خوي استکباري آمريکاست که کمترين نشان برائت از کفار است... موفق باشيد
    سلامي دوباره پس از وقفه اي طولاني!
    به نظر ميرسد نوعاً از بخشي از قرآن غفلت ميکنيم و به فرموده خود قرآن نؤمن ببعض و نکفر ببعض (پوشاننده بخشي از حق) هستيم.
    توجه منکران لعن و سبّ و شِداد و غِلاظ را به آياتي چند از قرآن معطوف ميدارم:
    تبّت يدا أبي لهب و تبّ
    قُتِل ما أکفره
    غُلّت أيديهم
    الله يستهزِء بهم
    أشدّالناس عَداوةً اليهود
    اُقتلوهم حيث ثقفتموهم
    فاقتلوا ... حتي لاتکون فتنةً
    و... آياتي که صراحتاً دالّ بر لعن گروههاي هشت گانه در قرآن از زبان خداوند است.
    به نظر ميرسد هر کسي از ظنّ خود يار قرآن ميشود و اين چه بسا ظلم در حق قرآن است. بايد شرايط را ديد و سنجيد و آن گاه لب به سخن گشود و موضع گرفت. قرآن و پيامبر به هيچ وجه در اتخاذ مواضع يبس و غيرمنعطف نبودند و بنا بر اقتضائات جامعه و حکومت تصميم گيري ميشده است. نمونه اعلاي آن صلح حديبيه است که نرمشي قهرمانانه در مقابل دشمن و به قول امروزيها تصميم و تغييري تاکتيکي در قبال دشمن بود. و نيز معاهده صلح امام مجتبي با معاويه و عقب نشيني تاکتيکي خالد بن وليد از کارزار موته پس از شهادت سه فرمانده و سردار اسلام و ...
    پاسخ

    با سلام و عرض خير مقدم .. باعث خوشحاليست حضور مجدد شما که قطعاً رونق وبلاگ سردشده کميل است... ممنون از نظرتون.. همانطور که خدمت آقاي حسيني عرض کردم ما گويي تاريخ را بازيچه قلمداد مي کنيم و دستورات خداوند و سيره اهل بيت و بزرگان را شوخي... البته بايد مقابل افراط گري ها هم کوتاه نيامد که عامل تفرس گري و سوإ استفاده هاي زيادي شده است... مويد باشيد
    + سيد حسين حسيني 
    باسلام
    لعن به معناي نفرين است و با سب كه به معناي دشنام وتحقير وتوهين مي باشد، در ترجمه لغوي وجايگاه اعتقادي با هم تفاوت دارند.
    آنچه در لعن از نظر اعتقادي پذيرفته است ، لعنت خداوند را نثار آنان كه در حق دستورات خداوند وحقوق بنگانش ظلم روا داشته اند بنماييم ،اما دشنام وتوهين وتحقير ورفتار بي ادبانه را سزاوار هيچ كس نمي دانيم ،حتي دشمنان خداوند.
    نفرين بندگان سركش وطواغيت سيره انبياء وامامان واولياء بوده .
    كه در سوره مسد "تبت يداابي لهب وتب" به سرسخت ترين دشمن پيامبر نفرين شده است.
    پاسخ

    با سلام و تشکر از حضورتان... قطعاً توهين و فحش و بي احترامي شايسته يک مسلمان و انسان نيست ولي تولي و تبري بجا و در اينجا برائت جويي از دشمنان مسملين و خدا شايسته هر مسلمان آگاهيست.. منتها گويي ما دچار يک فراموشي تاريخي شده ايم و تاريخ را يک افسانه مي شمريم و بازي مي دانيم... موفق باشيد
    + نيشتر 

    سلام!

    با توجه به نوع استدلال ها و عدم توجه به واقعيات موجود در معادلات و تعاملات جهاني، بهتر بود عنوان مطلب به جاي «فروغي از قرآن»، «افروغ ي از قرآن» انتخاب مي شد.

    پاسخ

    با سلام و ممنون از نظرتون... منظورتون از واقعيات همانيست که توسط رسانه هاي از ما بهتران بيان مي شود و يا واقعياتي که خداوند وعده داده و به ما نشان داده و خواهد داد؟! واقعيات را از سامريون بايد شنيد يا مومنين؟! منبع واقعيات کجاست؟ ضمن اينکه منظور از فروغ آياتي بود که بيان شد که قسمت کوچکي از اين دست آيات است... مويد باشيد
    + سيد محمد رضا حسيني الست 

    باسلام و احترام

    آياتي را از قرآن کريم در توجيه مسئله مرگ بر آمريکا از زبان يک استاد در وبلاگ آورده‌ايد من آنقدر به قرآن مسلط نيستم تا بتوانم به طور دقيق از آيات قرآن معناي مشتبه شده که براي استاد از آيات عنوان نموده، ايجاد شده، بياورم و تفسير و نگاهش را از آيات مزبور اصلاح نمايم، وليکن همين‌قدر مي‌دانم حداقل آيه 108 از سوره انعام براي آن استاد محترم مغفول مانده است يا شايد مغفول نمانده بلکه اگر اينگونه آيات را عنوان نمايند نمي‌تواند، نتايج دلخواه را براي شنونده القاء نمايد.

    آيه 108 سوره انعام

    وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَيَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا يَعْمَلُونَ

    شما مؤمنان به آنان که غير خدا را مي خوانند دشنام مدهيد تا مبادا آنها از روي دشمني و ناداني خدا را دشنام گويند ، ما بدينسان براي هر امتي عملشان را بياراستيم و عاقبت بازگشت آنان به سوي پروردگارشان است ، و او از اعمالي که مي کرده اند خبرشان مي دهد .

    و اما:

    اگر حق ما با اتخاذ سياست صحيح و ملايمت در کنار تدبير و انديشه و بکارگيري قوانين بين الملي حاکم بر دنيا و سخن گفتن به زبان قوانين، دست يافتني نيست چگونه با فحش و ناسزا دادن به دشمن حقمان را خواهيم گرفت.!!!!!! و ...

    پاسخ

    با سلام و ممنون از نظرتون. اين استاد فقط آياتي را بيان کردند که غير مستقيم به کفار و دشمنان اسلام اشاره داشتند.. چندين ايه مستقيم اشاره دارد به اينکه چگونه با کفار مقابله کنيم و حتي اجازه فکر توطئه را هم ندهيم که حتماً خودتان آگاهيد... اين آيه منظوره شما بيشتر اشاره به فحاشي و بي احترامي دارد آنهم در هنگامي که شرايط آيات اشاره شده فراهم نشده باشد.. ضمن اينکه منع کردن مردم از اين شعار بيشتر مشتري داخلي دارد تا مخالف خارجي... اينطور نيست؟! اينروزها جومونگ رو به اجبار مي بينم شما هم ببينيد!! مويد باشيد