سلام. دو مطلب:

1- از سخن آقاي دهقان، همترازي ژورناليست دوم خردادي با منافقين افراطي فهميده نمي شود.

2- «هرزه نگاري» تعريف خاص خود را دارد و در مفهوم به کار گرفته شده در اين مطلب مصداق پيدا نمي کند.

سلام. باعث تأسف شديد است. خواندن نوشته ها و شنيدن انديشه هاي امثال کوچک زاده و شريعتمداري، به آساني نشان مي دهد که اين طايفه خودشيفته چقدر از واقعيات جامعه دور بوده و در پيله «حق مطلق پنداري خود» گرفتار آمده اند. خوبي مطالبي که آقاي علي رضايي در اين وبلاگ مي گذارد همين است که دگرانديشي اين طايفه جدا شده از مردم را نشان مي دهد و طنز ماجرا نيز آنجاست که اينان خود را متولي و صاحب اختيار مردم مي دانند.

گفت يه سوزن به خودت يه جوال دوز به ديگري.
به امثال علي آقا و کوچکزاده و بزرگزاده و ... بايد گفت آيا جريان تندروي فقط در آنسوي خط وجود دارد؟ مثلاً رسايي و شريعتمداري تندرو نيستند؟ و آيا همينها بعد از هشت سال باعث نشدند بار ديگر ملت به جريان مقابل با هر اسم و رسمي اقبال کند؟
بيائيم بگوئيم تندروي بد است از هر کس و گروهي که ميخواهد باشد و همان گونه که اعتراف افراد گروه مقابل را ميستائيم خود نيز از اين رفتارهاي ستوده داشته باشيم. اين گونه بهتر است.