• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : نقدي بر سخنان سروش محلاتي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سيد حسين حسيني 
    1-حضرت امام حدود ولايت فقيه رادرولايت تشريعي(نه تكويني)همان اختيارات پيامبر وامام معصوم مي داند تاحاكم اسلامي دراجراي همه احكام ودستورات حكومتي مبسوط اليدباشدوعقل نيز چنين اقتضاء مي نمايد، زيرا دستورات اسلام به جزدر موارد بسيار محدود واستثنايي تعطيل بردار ومحدود به زمان ومكان نيست وحاكم نيز بايد در اجراي اين دستورات مقيد ومحدود نباشدوتنها قيد حاكم، چهارچوب دستورات اسلامي تشريح وتبيين شده است.
    اينكه حاكم اسلامي درولايت تشريعي همان اختيارات پيامبر وامام معصوم را دارد بدان معنل نيست كه اونيز معصوم ودر مقام ومرتبه آنهاست بلكه يك نيابت واختياري است دراداره جامعه اسلامي (البته به شرط آنكه حكومت وسيله اي براي اجراي حق وعدالت باشد نه خود هدف)
    2-بعضي ازدوستاني كه معمولا نيز با اسم مستعار نظرونقد بيان مي فرمايند ظاهرا تحمل حرف غير ازكلام خود را ندارند وگاهي از مدار انصاف وادب خارج وحرمت قلم را مي شكنند،كه اين زيبنده جمع دوستان كه بايد كلام وقلمشان براي امثال ما آموزنده باشد نيست.
    + عباسي 
    قانون اساسي واژه مطلقه را براي ولي فقيه آورده است و طبق فرمايش حضرت امام(ره) آنچه در قانون اساسي آمده است ، بخشي از شئون و وظايف و اختيارات ولي فقيه است نه تمام اختيارات إحصاء شده ايشان.
    بنا بر اين اقدامات رهبري فراقانوني نميتواند باشد تا بگوئيم مطلب آقاي سروش ميخواهد مرّ قانون را بگويد و نه اقدامات خارج از لوازم قانوني
    + عباسي 
    تأسف است که برخي خود را عقل کل ميدانند(همان چيزي که براي ديگران نمي پسندند و تمام مشکلات را از عقل کل دانستن رقيب ميدانند اما خود در مقام فکر و عمل همان راه را طي مي کنند) و داراي سوابق علمي بالا و مدارک و مدارج والا اما از ادب و منطق بي بهره اند.
    ميپرسم: آيا با چنين منطق و رويکرد و ديالوگي انتظار تأثير و پذيرش هم داريد؟ مطمئناً خواننده اين سطور خود به وزانت و يا عدم برخورداري از متانت دو گويش مذکور پي ميبرد.
    خدا را خدا را در فکر و عمل در نظر داشته باشيد و نپنداريد چون فکر ميکنيد درست فکر ميکنيد پس فکرتان درست است و طرف مقابل به بيراهه ميرود.
    هشدار که چه بسا باطل نرمخو سخنش بر جان مينشيند اما حق درشتخوي ره به جايي نميبرد.
    و نيز اين کلام الهي که: يحسبون أنّهم يُحسِنون صُنعاً
    آقاي رضايي کلامش صواب يا ناصواب حداقلي از منطق و ادب را بهره ميبرد اما برخي ...!!!؟؟؟
    ختام کلام اين کلمات الهي است که:
    مؤمنان آنانند که سخنان را ميشنوند و بهترين را انتخاب ميکنند.
    و نيز:
    ما با چنين ادبيات بي ادبانه اي مباد که مشمول اين کريمه واقع شويم که: فأين تذهبون؟ به کجا چنين شتابان؟!
    پاسخ

    سلام..شما لطف داريد.. اگر يک زماني جا بيافتد که مخالف را قضاوت نکنيم و حرفش را بشنويم و بخوانيم و نقد کنيم حرف هايش را.. فکر ميکنم بسي راه طي کرده ايم ... بنده نيازي به قبول حرفهايم توسط کسي ندارم! مويد باشيد
    + ياسين 
    اي بابا! ايشان و امثال ايشان اگر مقالات وزين و دلسوزانه اين چنيني را مي فهميدند و درک مي کردند، وضعيت مملکت اين نبود! مي بخشيد آدم ياد ياسين به گوش... مي افتد.
    + حميد 
    سلام.
    من از بهر حسين در شور و شينم/ تو از عباس مي گويي برايم.
    مقاله زيبا و تحليلي دانشمند معظم جناب آقاي سروش محلاتي، تحليل محتواي متن قانون اساسي و شرح مذاکرات خبرگان قانون اساسي بود. اتفاقا تلاش مي کرد تا همين برداشت عاميانه و رايج درباره امضاي حکم رياست جمهوري توسط رهبري را اصلاح کند. اما ظاهرا آقاي داوري و نيز شما همچنان علاقمند به برداشتهايي فراتر از قانون اساسي هستيد.