• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : آيا قران کافي نيست - 2
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سيدحسين حسيني 
    با سلام وارادت به برادر عزيز جناب آقاي حسيني
    مطلب ارائه شده بيشتر به يك طنزشباهت دارد تا به يك استدلال علمي ونويسنده آن نيز به نظر مي رسد از مسلماناني باشد كه به مشرب وهابيت نزديك ترند .
    نويسنده نه تنها به حداقل علوم اسلامي آشنايي ندارد كه حتي ملاحظه اي ازعلم كلام ومنطق را نيزدر مطالب خود رعايت نمي كند:
    1-محمد(ص) قبل از رسالت، سير كمال وعبوديت را طي نموده تا شايستگي امامت ورسالت را بدست آورده واين مقام اوموروثي نيست كه در غيراز متن قران نتوان به اواقتداءكرد واينكه اكثر احاديث دروغ وپيروي از پيامبر در غير از متن قران بت پرستي است، بيشتر به شيوه كلام افراد جاهل مي ماند تا انسان عالمي كه هر سخنش باتدبر واز سر تعقل است،وآيا پيروي از ابراهيم خليل در همان حدي بوده كه درقران به آن اشاره شده(ازبت شكستن تا ازدواج وبناي كعبه وتا اعمال حج كه بعضي از آنها توسط ابراهيم نيز نبوده وتا ماجراي ذبح فرزند).
    2-جالب است كه نقل حديث را باحديثي از پيغمبر سالها مي توان منع كرد (آنهم نقلي دروغين)ووقتي جاده انحراف آماده وصاف شد دوباره مي نوان هزاران حديث را از زبان همان مكتبي كه آنرا منع كرده بود بيان وفصل الخطاب قرار داد(خنده دار نيست)وتازه مدعي شد كه تبعيت از حديث بت پرستي است .
    3-برادر عزيز خداوند خالق نوراست وتاريكي در اثر محروم شدن از نور هدايت توسط خود فرد ايجاد مي شود نه اينكه خداوند براي افراد تاريكي آفريده است ،اين مفهوم آيه اي است كه شما در بند 7 به آن اشاره نموده ايد(البته چشم بسته نقل فرموده ايد).
    4-اينكه خداوند كلام خود رادر حدفهم بشر تنزل داده بدين معناست كه نياز به تفسير وتفهيم بهتر ندارد؟،ومفهوم تفسير با پيوست متفاوت وكاربرد هركدام در جاي خاص خود مي باشد .
    5-اگرحضرتعالي اصرارداريد كه نظريه نويسنده (كه معرفي نيز نفرموده ايد)را كپي فرماييد بهتراست موضع خود را مشخص فرماييد كه كاملا موافقيد ،پس بايد دفاع نماييد واگر براي تضارب آراست بفرماييد تا كجاي آنرا پذيرفته ايد،چون بعضي از مطالب حتي با مسلمات عقلي تناقض دارد.
    + رجائي 
    با سلام
    آقاي حسيني عزيز! جمع الاضداد کردي، به محتوا نظر کنيم يا به بوسه هاي پي در پي آن دو در گوشه سمت راست بالاي صفحه؟
    + يک دوست 
    با سلام
    جناب آقاي حسيني! با توجه به شماره قبلي و فعلي، ظاهراً مطلب از خود شما نيست! حتي تايپ آن نيز توسط شما انجام نگرفته! پس لطف کنيد منبع اثر را نوشته و هنگام کپي پيست دقت کافي را مبذول فرماييد.
    + علي 
    با سلام بر سيد عزيز! ممنون که فضاي وبلاگ رو به حالت عادي برگردونديد.. البته من تخصصي مطلب نمي زنم و فقط نظرم را مي گويم...
    البته در باب اين مباحث که مي گويم قبلاً صحبت شده .. معتقدم خودتان به اين مطالب اعتقاد راسخ نداريد.. در قرآن همه احکام و دستورات نيامده و من عامي چگونه بايد اين دستورات را انجام دهم... مثلاً در مورد نماز خواندن و نماز جماعت خواندن آيا نظر اهل شيعه درست است يا سنت... طواف النساء را چگونه بايد انجام داد؟!.. چرا خداوند محمد صلوات الله عليه و آله را به عنوان رسول معرفي مي کند در حالي که همه پيامبران به فرمايش شما يک فرمان را ابلاغ مي کردند... نظر شما در مورد آيه اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم و رضيت لهم الاسلام دينا... خداوند به چه دليل دين ناقصش کامل شد.. اطاعت از رسول و اولي المر منکم به چه معناست؟ لزوم وجود اولي الامر چيست اگر قرار است خودمان تدبر کنيم؟ احکام مستحب و مکروه و مباح از کجا به دست مي آيند؟ اينها سوالاتي است که تدبر خشک و خالي امثال من را جوابي برايش نيست... شما بفرماييد.. مويد باشيد