• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : آيا قرآن کافي نيست؟؟ (1)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام آقا سيد

    تبريک ميگم ولادت حضرت صاحب الامر رو خدمت شما

    و جسته و گريخته نگاهي به مطالب و البته توضيح وبلاگ و نحوه شکل گيري اون انداختم

    با توجه به مطلب آخر شما

    کنار اومدن با اين مسئله براي من سخت شد که پس چه چيز دعاي کميل باعث همبستگي بيشتر شما شده در حاليکه از آيات قرآن نيست و هيچ جاي قرآن هم صراحتا اشاره اي به دعاي کميل نشده

    در اينصورت

    شايد بهتر باشه اون بنر بالاي وبلاگ رو که دعوت به دعاي کميل پنجشنبه ميکنه برداريد

    جمع تناقضين؟

    و جالب اينکه

    آيا قرآن کافي نيست؟؟ اين رو شما از آيات قرآن گرفتيد؟

    خدا در قرآن فرموده: آيا خدا براي بنده اش کافي نيست؟

    ما بندگان محدود به خالق نامحدود احاطه داريم؟ که راحت خدا رو تمام و کمال بشناسيم و خدا برامون کافي باشه؟

    پس همه در حال حاضر کافر و مشکريم چون فکر نميکنم بر طبق برداشت شما از همين چند آيه و برداشت مشابهي از همين کلام آخر بنده با استناد به قرآن "آيا خدا براي بنده اش کافي نيست؟" غير از اين باشه؟

    تعمق و تفکر در آيات بدون هيچ عناد و غرضي انشاالله براي همه راهگشا خواهد بود

    + حميد 
    نکته دوم: بسياري از پژوهشگران بر اين باورند كه علامه طباطبايي با تكيه بر روش تفسير قرآن به قرآن، معتقد به استقلال و استغناي قرآن از روايات در تفسير است. اما به نظر مي رسد که كلمات علامه دراين باب در دو مقام است: نخست، درخصوص استقلال قرآن در دلالت بر معني لفظي و ناظر به ابطال كلام اخباري‌هاست كه به مستقل نبودن قرآن در دلالت و حجيّت نداشتن ظواهر آن معتقدند. روشن است كه اين معني با استقلال قرآن از سنت، فاصلة بسياري دارد. دوم، در باب استقلال قرآن در بيان مرادات و مصاديق است که منظورشان نفي نياز به بيان معصوم نيست، بلکه مقصودشان اين است که هرچه معصوم(ع) در تفسير آيات مي‌فرمايد، همان چيزي است که قرآن خود آن را بيان کرده است هرچند ما پيش از بيان معصوم توان فهم آن را نداشته باشيم. (در اين زمينه شما را ارجاع مي دهم به مقاله اي از جناب آقاي رستم نژاد: http://qoranshenakht.nashriyat.ir/node/86)
    + حميد 
    سلام. جناب آقاي سيدمحمدرضا حسيني، قرآن به منزله قانون اساسي اسلام و متکفل بيان کليات معارف ديني است که راهنماي بشر به سوي سعادت است. اما سنت هم مبين و مفسر اين کليات است. ظاهرا براي شما بايد از خود قرآن براي اين مطلب، دليل بياوريم. در سوره نحل، آيه 89 اگرچه آمده است که وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ (يعني قرآن، روشنگر همه چيز معرفي شده؛ اما در عين حال، در همان سوره و در آيه 44 آمده است که: وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ (يعني به تصريح قرآن کريم، پيامبر اسلام به عنوان تبيين کننده و روشنگر آيات الهي معرفي شده است.) همچنين در سوره حشر، آيه 7، قرآن دستور مي دهد که مَا آَتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا؛ ما مأمور به اطاعت از سخنان و سيره پيامبر درباره آيات قرآن هستيم زيرا در سوره نجم آيات 3و 4 مي خوانيم که: وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى.
    سلام چند روزي ميشه از سايتتون ديدن مي کنم موضوعات جالبي اپ مي کنيد منتظرتون هستم http://wpurl.ir/LAUir