جناب آقاي حسيني باسلام وتقدير ازارائه مقاله زيباي "زبان راي"
در ادوار گذشته تاكنون به انتخابات بانگاه رفراندوم وتسويه حساب هاي جناحي واردو كشي هاي خياباني توجه شده تا به ميدان آوردن فردي مدير،لايق وتوانا (مردي از خويش برون آيد وكاري بكند)،واين امر از شكل ثبت نام تاتاييد صلاحيت وشيوه تبليغات تا حضور سرشار ازاحساس در پاي صندوق آراء مردم رادر بر مي گيرد،كه گاهي به رو كم كني نيز تبديل مي شود.
به همين دليل آراء مردم ايران غير قابل پيش بيني تلقي شده ،وبنده با شما كه نبودن احزاب ثابت وتئوريزه را شده را يكي ازچند دليل اين رفتار ميدانيد موافقم.
شايد بتوان در اصول سياسي_اعتقادي جامعه ايراني از يك خط كش ومرز بندي آشكار استفاده نمود،اما در كشاكش برخورد هاي انتخاباتي كه هدف ازجهاتي مباهله با دشمنان خارجي وازطرفي حذف رقباي سياسي در داخل است، خط كش ظريف حضرتعالي نقاط متشتت وبدون هدف را نمي تواندبه هم وصل نمايد، واگر متصل كرد شكل هندسي شناخته شده اي پديد نمي آورد.
وبنده اصولا با شيوه انتخاب فردي كه بايد جامعه بزگ ايران را چند قدم به قله هدف نزديكتر نمايد بااين ساز كار وانتخاب (انتخاب عمومي نه تخصصي)مخالفم واميدوارم در آينده زعماي قوم آنرا به شكل دمكراتيك چاره نمايند.