پس ميشود با همه دولتها به نوعي کنار آمد.(مثبتهايشان را ديد و پسنديد و پذيرفت) اما نميدانم چرا فقط مثبتات اين دولت و نامثبتات دولتهاي پيشين را ميبينيد و نامثبتات اين دولت و مثبتات دولتهاي پيشين را نميبينيد!
به عنوان نمونه: بحث هسته اي چيزي نبود که از اين دولت آغاز شده باشد اما به گونه اي رفتار شده و ميشود که گوئيا دولتهاي گذشته تسليم محض غرب بودند(حتي در قضيه تعليق هم با اطلاع و اجازه و رضايت مقام معظم رهبري انجام شد و در آن موقع ايشان تعليق را سنجيده ترين اقدام دانستند ولي ظاهراً امروز فراموش کرده اند که خود اجازه اش را داده اند!) و فقط اين دولت پرهياهوي پر حاشيه است که به اصطلاح جانانه مقابل زورگوئيهاي غرب ايستادگي کرده است.
يک تلنگر: راستي چرا در حديبيه پيامبر با دشمنانش مصالحه کرد و به نوعي کوتاه آمد؟! مگر رؤياي پيامبر صادقه نبود؟(لقد صدق الله رسوله الرؤيا بالحق... و البته آن زمان هم بعضي که همه چيز را در انقلابيگري ميديدند ، مانند برخي از ما به پيامبر اعتراض کردند و حتي در نبوت او شک کردند. دقيقاً مثل برخي از ما که به دليل برخي رفتارها و تصميمات ميخواهيم کساني را از حيات اجتماعي ساقط کنيم!) پس چرا برخي در شيپور انقلابيگري تحت هر شرايطي فوت ميکنند؟