جناب علي آقاي عزيزوعليكم السلام

البته ايشان در ادامه همان مطلب اشاره نموده اند:تنها كتابي كه در اين مورد سفارش به خواندنش دارم "فضيلت هاي فراموش شده"شرح حالات آخوند ملا عباس تربتي است،به قلم فرزند دانشمندوروشنفكرش مرحوم راشد تربتي.

البته بنده در مقام وجايگاه دفاع از جناب آقاي انصاريان نيستم ،وتنها مطلب اتديشمندانه ايشان بهانه اي بود براي بيان دردي كه خطر آن نه كمتر كه بيشتر از هر تهاجم فرهنگي است.

علي جان! مسلماً اين جمله براي اين گفته نشده که چماقي شود تا هر آن کس را که بر نميتابيم به بهانه حال فعلي او ، از دور خارجش کنيم. و نيز براي اين گفته نشده که بعدها ما خود را ملاک وضع فعلي افراد قرار دهيم و به قلع و قمع افراد بپردازيم.
فراموش نکنيد که بسيار کساني بودند که اگر امام هم ميخواستند با همين منطق با آنها برخورد کنند ، امروز نامي و مجالي و طبعاً بساطي براي خودنمائي و جولان نداشتند.

سلام.. جناب حسيني عزيزتر از جان اي کاش ايشان نمونه هاي حقيقي را از ناحقيقي متمايز مي کردند و مشخص مي کردند و دروغ ها را هم مشخص مي کردند و اينکه آيا امثال قاضي طباطبايي و نخودکي و ملکي تبريزي و مجتهد شبستري و... اينها هم دروغ در موردشان گفته اند و اينکه چقدرش دروغ و چقدرش راست است.. زيراب همه اين موارد را زدن که هنر نيست و کار صحيحي هم نيست..
راستي جناب عباسي عزيز اگر در مورد سه خط آخر نظرتان توضيح بيشتري مي داديد بد نبود.. آيا اين جمله با آن جمله معروف ملاک حال فعلي افراد است تفاوتي دارد يا نه؟! و چگونه مي توان اينها را با هم جمع کرد؟! موفق باشيد

آري اينچنين است برادر!
درد مستمري که روشنفکران دلسوزي همچون شريعتي مدام فرياد زدند اما مروّجان چنين باورهايي بزرگترين خطر را نه شاه و رژيمش که شريعتي و سخنان و باورهايش معرفي کردند و ميکنند. و جالب آن که همانان امروزه داعيه دار انقلاب خميني بزرگ شده اند. همو که فرمود: من در ميان شما باشم يا نباشم نگذاريد اين انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد. و چه خوب نگذاشتند!!! با تبليغات اموي گونه همانها را که با امام بودند نااهل معرفي کردند و خود را خونخواه و ميراثدار امام!!!
چه خوب گفت آن که گفت: چي ميخواستيم ، چي شد!!!