جناب آقاي عباسي سلام عليكم
بنده شمارا در طرح نظرات ومباحث تاريخي اولي وثقه مي دانم ومشتاق ادامه اينگونه مباحثم، وجاي خالي آنرا همواره احساس نموده ام،ولي ايراددرطرح مبحث نبودبلكه :1-شيوه طرح آن ونتيجه گيري شماقبل ازاتمام استدلال وتحقيق بود(كه اين شيوه مباحثه جاي بحث دارد).
2-عرض شدكه آنچه عامه مردم را متوجه اين مسجد نموده،نقلي است درمفاتيح الجنان شيخ عباس قمي به نقل ازنجم الثاقب از كتاب كنوزالنجاح شيخ طبرسي،نه كتاب خلاصه البلدان.
3-حسن مثله جمكراني نه فقيه است ونه محدث و... كه شمااورادر ميان رجال وراويان ومحدثين مي جوييد،كه لابديك فرد عامي اما مورد وثوق اطرافيانش بوده(شايد اگر فقيه،محدث... بودشواهد تاريخي زيادي مكتوب شده بود!؟).
4-فعلا در جمكران مسجديست كه مشتاقان زيادي چه از سرايمان عقلي وچه اعتقاد تجربي در آن ساعتي به عبادت خداوند مي پردازند كه دراصل مناسك آن خرافه اي متصور نيست،تا برآن واژه افسانه را اطلاق نماييم.
5-شما كه بابنده بحث نمي فرماييد،كه در مبارزه با خرافات با شما هم عقيده ام بلكه مي خواهيد باانحرافي كه (به قول حضرتعالي)عامه مردم،وجمع زيادي از خاصه، سالها به آن تمسك جسته اندصحبت نماييد،پس لازم است با برسي جامع وكامل از براهين نقلي وحتي عقلي به ميدان قدم رنجه فرماييد.
6-هدف از گستاخي بنده در ورود به عرصه تخصص شما :اولا استفاده بيشتر از مقام علمي شماوثانياكمال مطلب ارائه شده جنابعالي بود.