وبلاگ :
کميل
يادداشت :
پارادوکس احمدينژاد و دفاع از حقوق ملت
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمدحسن عباسي
در جامعه ايران که به استبداد فردي و فکري خو کرده است سياستمدارانش تا وقتي بر مسند قدرتند مستبدند ولي وقتي از اريکه قدرت پائين آمدند يا پائين کشيده شدند آن وقت به يکباره مشروطه طلب ، دموکرات ، طرفدار آزادي بيان و حقوق شهروندي و شهروندان ميشوند. کارنامه دولتهاي جمهوري اسلامي از آغاز تا کنون مبيّن همين معناست. راستي بايد از آقاي زيباکلام پرسيد شما باور ميکنيد که مثلاً آقاي احمدي نژاد که تا قبل از بازداشت آقاي جوانفکر اصلاً به فکر ديدار از از زندان اوين نبود چگونه به يکباره ... و يا آقاي هاشمي که در دوره هشت ساله رياست جمهوريشان آن همه اتفاقات عجيب و غريب افتاد به يکباره آزاديخواه شده باشند و يا ... بگذريم.
تا ما ملت ايران از نظر فکري به آن حد از رشد و بلوغ نرسيم که به گفته آقاي خاتمي همواره چشممان به دنبال يک منجي - که بعد خود او هم تبديل به يک مستبد و ديکتاتور ميشود - باشد ، حال و روزمان همين خواهد بود. نميبينيد مبارک ميرود مرسي جاي او را ميگيرد و اولين اقداماتش افزايش اختيارات=استبداد است!!! در ايران نيز آنچه باعث ناکامي اکثر وقايع و جنبشها و خيزشها شده است ، داشتن چنين روحيه اي است. في المثل فرصتي در قالب جنبش اصلاحات فراهم ميشود تا بلکه با اصلاح امور روند صحيحي در پيش گرفته شود ، اما عده اي به نام اصلاحات خود روشهاي مستبدانه در پيش گرفتند و به دست خود تمام سنگرها را تحويل تمامت خواهان دادند!!!
مشکل روح و روحيه استبدادي در وجود اغلب مردمان شرقي است. حتي روشنفکران اين جوامع نيز مستبدند و جز به خويش و باور خود نمي انديشند و جز آن را برنمي تابند و با تحقير ديگر باورها سعي در تحميل فکر خود دارند. از دوره مشروطه تا رضاخان تا مصدق و مدعيان اصلاحات در عصر حاضر اين رويکرد قابل مشاهده است. و همين موجب عقب ماندن اغلب جوامع شرقي و جامعه ايراني در زمينه هاي انساني شده است.