سلام و صد درود!
حميد جانِ عزيزتر از جان! به نظر ميرسد مقوله زن نيز مانند بسياري مسائل ديگر تابع شرايط زماني ، مکاني و محيطي است و بسياري فاکتورها و پارامترها هستند که به چيزي شأنيت و شخصيت ميدهند.
هم اکنون زنان در نظام بر آمده از اسلام ناب تا آنجا توانسته اند خود را بر جامعه و مردان تحميل کنند که ميبينيد به صورت قانوني نانوشته اما محتوم و اجتناب ناپذير دارند قوانين و عادات و عرف را براي خود و به سود خود تغيير ميدهند. اين علاوه بر مشارکت گسترده آنان در تمام زواياي فعاليتهاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي است که البته همين هم موجب غلبه فکر و خواست آنان بر تفکر دموده شده مردسالارانه پيشين است. به هر تقدير ، به نظر نميرسد امروزه کسي بتواند به خود اين اجازه و جرأت را بدهد که زن را حتي در مخيله خود گوشت کوب يا رنده يا جاروب يا اتو و... ببيند ؛ زيرا شأن زن در آموزه هاي ديني ما بالاتر از اين بوده و هست که او را چنين بپنداريم ، گر چه اعصاري و قروني چنين نگريسته شده اند اما علي الظاهر به برکت انقلاب اسلامي چنين نگاهي و رويکردي از جامعه و از ذهن و زبان مردان و باور زنان رخت بربسته است. البته ميتوان چنين سخناني را در مطايبات و به عنوان حسرت بر گذشته اي نه چندان دور که مردان سروري ميکردند ، تصور و تصوير کرد.