باسلام و تشکر از مطلب مفيدتانپيرامون نشانه هاي مردم سالاري که فرموديد اين عريضه به نظرم آمد که مبحث "انتخابات" مي تواند کامل ترين گزينه نسبت به مواد ديگر باشد و شايد ديگر نشانه هايي که عنوان فرموديد مستقيم مرتبط با مقوله مردمسالاري نباشد. زيرا توده و عموم مردم تنها از اين راه مي توانند به بيان نظرات، ديدگاه ها، انتقادها و اعتراضات خود بپردازند. اينکه احزاب در گوشه اي از جهان صداي عموم مردم و قشر مستضعف و البته هميشه پا در رکاب جامعه را به گوش مسئولين مي رسانند يا رسانده اند يا خواهند رساند به نظر و از شواهد امر و اطلاعات حاصله ادعايي بيش نيست و بيشتر فريب مي نمايد. ارتباط مستقيم مردم با حکام و دولتمردان که تجربه شيرينش را مردم به طور ناقص در اين چند سال چشيده اند و سيره ائمه و بزرگان دين ما نيز مي باشد به نظر مي آيد که به سالاري اين مردم بيشتر کمک خواهد کرد. و ديديم که مردم به اين احترام و خاکساري مسئولين پاسخ مثبت هم داده اند. آيا کسي اين عمل مثبت را سعي در تشويق آن داشت؟! يا همين احزاب مردمسالار! با بزرگ کردن نقاط منفي مسئولين (که البته زياد هم بود) اين عمل واقعاً بزرگ ايشان را تنها به صرف اينکه در هيچ جاي دنيا انجام نمي شود ويا در شأن يک مسئول نيست و براي ايشان خطر دارد! يا هزينه دارد و... سعي در تخريب آن داشتند... بماند.حتماً قبول داريد ارائه تئوري هاي سياسي وارداتي به طور مطلق و بدون قالب سازي ديني نمي تواند کار معقولي به نظر آيد، البته به دور از تنگ نظري ها و اعمال سلايق شخصي.ضميمه1): اين جمله "مقوله مردمسالاري از اصرار ضميري است که بايد آن را به رنگ رخساره شناخت" بسيار جالب بود!ضميمه2): استاد ارتباطات و بازاريابي ما (که البته از مديران بزرگ و روشنفکران جامعه است) حرف خوبي در باب رشته خود مي زد و نقل به اين مضمون مي گفت: اين کساني که به نام نقد و توهين و... در روزنامه و مجله خود توبيخ و يا زنداني مي شوند واقعاً انسان هاي بي هنري هستند و زبان اين کار را نمي شناسند.. اگر همه آنها مانند گل آقا باهوش بودند اين مشکلات هم برايشان پيش نمي آمد... من هم مي خواستم بگم منم يک نيشتر مي شناسم در همون حد... الله اعلم! مؤيد باشيد.