وبلاگ :
کميل
يادداشت :
تا ثريا
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمدحسن عباسي
البته مطلب بجا و درستي است به شرط آن که مراد ، يُراد بها البطل نباشد ؛ يعني قصد انکار کامل يکي از مسلمات شيعه که يکي از وجوه مايز بين آنها و اهل سنت است ، در ميان نباشد. و الا انکار بي دليل و غير مستند هم به همان اندازه غير عقلاني و خطرناک است.
يک نکته: اديان و مذاهب از قويترين و مهمترين ابزارهاي تجميع امم و اميدبخشي به آنها هستند. چرا ميخواهيم به هر بهانه اي آن را از آنها بگيريم؟ البته پالايش و پيراستن اديان و مذاهب از افزودنيها و بدعتها و خرافه ها کاري است بس مهم و اساساً انبيا هم براي همين مبعوث شده اند ، اما به نظر ميرسد انگولک کردن در مورد اموري که به نوعي به باور دروني مردمان تبديل شده است ، جز بر هاون کوبيدن نتيجه اي نداشته باشد. نميبيني در اعصار و قرون ، ملتها و امتها با همين باورها آمده اند و رفته اند؟
در ضمن مطلب گذاشته شده مصدِّق اين معنا است که موعودگرايي نه فقط مختص شيعه که امري بين المللي است که هر امتي و ملتي به گونه اي با آن کنار آمده است. يکي با اسب و شمشير! يکي با مهيا کردن آپارتمان براي موعود منتظر تا در وقت ظهور بي جا و مکان نباشد! و يکي هم با فراهم کردن مقدمات ظهور ؛ يعني اسکان يهوديان در فلسطين!
پاسخ
سلام.شيخنا چطور مي توان موعود را انکار کرد. همه همّ مطلب آن بود که به لوازم يک انتظار صحيح توجه داده شود. تأييد مي فرماييد که مهم ترين لازمه، و بلکه مقدمه انتظار، پذيرش يک منتظَر است.