• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : مناظره فرضي ابن عبدالوهاب با خدا!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    من با نظر جناب اميدوار تا حد زيادي موافقم. اما اين که عقايد وهابيون را ما نميدانيم و آنها چيز ديگري را اراده کرده اند ، به نظر درست نمي آيد. زيرا مباني اعتقادي وهابيون از ابن تيميه(قرن هشتم هجري) و سپس محمد بن عبدالوهاب(قرن دوازدهم هجري) بر آمده است که آنها هم در دسترس است و چيز جديد و يا به اصطلاح ورژن جديد و به روز شونده اي نيست که بگوئيم آنها خود ميفهمند و ما نافهميده آنها را نقد ميکنيم. ضمن اين که موارد اتهامي آنها به عقايد و اعمال شيعيان و يا حتي اهل سنت ، همان ها است که از ليدرهايشان تراوش کرده و مسائل جديدي به آنها در رابطه با اعمال و عبادات اضافه نشده که گفته شود: ما عن غير علم آنها را نقد ميکنيم و خودشان منظور ديگري دارند يا از مباني مستحکمي برخوردارند. يک سؤال: باورهايي که بيشتر جدلي هستند و با مباني عقلي تنافي دارند ، ميتوانند مباني مستحکمي باشند؟ البته من روش امثال اللهياري و جناب آقاي حسيني قزويني که دو سال استاد بنده در رجال و درايه بوده اند ، را نمي پسندم و آسيب زا ميدانم اما ... بيائيم به قرآن تمسک کنيم که فرمود: سخن را مي شنوند و بهترين را تبعيت ميکنند. که قاعده اش سعه صدر داشتن و گوش شنوا داشتن و از حربه تکفير و تفسيق استفاده نکردن است که باز قرآن فرموده است: به سران آنان فحاشي نکنيد که آنها هم به خدايتان(و بزرگانتان) از روي عصبانيت و ... فحاشي ميکنند.
    پاسخ

    با سلام و تشکر از نظر درست جنابعالي.. انشاء الله خداوند به ما تحمل و تأمل و قدرت برخورد با نظر مخالف عنايت کناد... آمين. موفق باشيد.