اولاً: بشنويد و باور نکنيد. اين حرفها جهت تطهير رهبري است نه چيز ديگر.
ثانياً: حکم حکومتي رهبري در جريان اصلاح قانون مطبوعات را چگونه ميشود توجيه کرد؟ کجاي اين اصلاحيه موجب کج شدن راه انقلاب ميشد؟ جز گرو کشي و نشان دادن قدرت و اقتدار! جايگاه رهبري بود؟ که بله در اين مملکت قدرت فردي به نام رهبري بيش از همه ارکان قانوني اين نظام است؟
ثالثاً: خود را گول نزنيم. آنچه که در عمل عملباتي ميشود بيانگر چيز ديگري است. پس ...
رابعاً: جاي تأسف دارد که براي چنين مطلبي کامنتهاي آنچناني و نه اينچنيني گذاشته ميشود! نميدانم ، چه ميدانم؟ شايد اين خود نوعي پيام يا اعتراض به چنين مطالبي است.