• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : آسيب شناسيِ وبلاگ نويسي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام عليکم
    جناب اقاي رجايي مطلب مطلبه ديگه برادر.. منبعش خيلي مهم نيست. مطلب بنده بيشتر خبر بود تا تحليل پس مي توان با مراجعه به منابع از درستي آن مطلع شد. کس و ناکس هم براي هرکس ممکن است تعريف خاصي داشته باشد ولي ما از بعضي دوستان شنيده ايم که تقسيم بندي افراد به خودي و غيرخودي حتي درست نيست چه رسد به کس و ناکس!!
    در اينکه مي فرماييد اسم افراد برده نشود.. درست است .. چون فضاي وبلاگ ما به اينگونه مطالب ورود نداشته است.. ولي در اين مطلب تهمتي به کسي زده نشده و همينطور که گفته شد نقل خبر است با منبع! در مورد بند5 هم درست فرموده ايد و اشتباه لپي بوده است!! موفق باشيد.
    + رجائي 

    با سلام

    چون مطلب به نوعي پاسخ به همه دوستانِ نظر دهنده (کامنت گذار) است، به صورت کامنت مجزا نوشتم.

    1ـ به قول مدير محترم وبلاگ، نقادين گرام! اصل و اساس مطلب «آسيب...» را ول کرده به حاشيه گير داديد!

    2ـ ضمن ابراز خوشحالي، اميدوارم دوستاني که دوستدار کامنت و نقد و نظر هستند، خوب ارضاء شده باشند و ديگه...

    3ـ با توجه به متن «مدحي2» آقاي رضائي به نقل از (ک،ي،ه،ا،ن) و فرمايش ايشان در کامنت اين صفحه که «اگر کسي مطلبي را در وبلاگ قرار مي دهد، حتماً نظراتش به آن مطلب نزديک است و در حد خود از آن دفاع نيز خواهد کرد و آن را از دغدغه هاي فکري خود مي داند.» از ايشان خواهش مي کنم، دوستانه و برادرانه که؛ براي معرفي خود و فکر و انديشه خود لطف کنيد از هر کس و ناکس، از هر کتاب و نشريه (رسالت، ايران و...) مي خواهي تأييديه بيار و استدلال بکن! الّا از همان که، حتي بردن نامش چندش آور است.

    4ـ ضمن پوزش از مدير وبلاگ، جناب آقاي رضائي! خواهشاً اگر هم مطلبي از جايي نقل مي کنيد، اسامي خاص را از متن حذف نماييد تا وبلاگ کميل را در گناه اتهام زني شريک ننماييد. دأب جمع دوستان کميل بر نام بردن و اتهام زني نيست! کيهان از اين ادعاهاي واهي زياد مي کند، شما چرا؟

    5ـ آقاي رضايي! انتظار نداشته باشيد مطلبي که شما نوشته يا توزيع مي کنيد، خوانندگان تجزيه و تحليل نمايند! اين کار به عهده ي نويسنده است.

    + سوته دل 
    من از پيروان هرمنوتيک درعجبم که چگونه در اين قبيل امور ياد چنين ظرافت کاريهائي افتاده اند؟ خب پدر آمرزيده ها چکار داريد که مطلب از کيست؟ اصيل است يا عاريتي است؟ متن را بخوانيد و فارغ از حتي نيت و اراده نويسنده يا گذارنده ، شما هم نظرتان را بگوئيد! يا لااقل دست از هرمنوتيک برداريد!
    + حميد 
    نيشترجان! تعمد داشتم که آن مصرع را نياوردم تا شايد کسي ايراد مطرح شده شما را مطرح نکند. اما خودمانيم تفرج بدون ميوه هم بالاخره صفايي دارد ديگه! قبول ندارين؟ راستي حواسمون به اصل مطلب آقاي رجايي هم باشه تا در اين وانفساي جواب توي جواب، سر مطلب ايشون بي کلاه نمونده باشه.
    + علي 
    با سلام.
    جناب نيشتر با عرض خوشامدگويي و ارادت..
    اگر اينطور باشد بايد تمام نويسندگان و نظريه پردازاني چيره دست در همه امور باشند و مانند کساني چون شما که تخصصي در امر طنز در همه امور داريد باشند. در حالي که اگر کسي مطلبي را در وبلاگ قرار مي دهد حتماً نظراتش به آن مطلب نزديک است و در حد خود از آن دفاع نيز خواهد کرد.. آن را از دغدغه هاي فکري خود مي داند و توقع تجزيه تحليل آن توسط خوانندگان و دوستان را دارد.
    + نيشتر 

    سلام!
    1- اين که حميد آقا فرمودند «باغ تفرج است وبس» آيا يعني اين که «ميوه نمي دهد به کس»؟ اگر اين گونه باشد، مطلبش شايسته ي خواندن نيست.
    2- مطلبي که يادداشتي را مي طلبد يا بايد متعلق به شخص گذارنده ي مطلب باشد. در غير اين صورت اگر چالش ونقدي بر مطلب ايجاد شود چه کسي پاسخگو خواهد بود؟ وياموضوع مطلب به گونه اي باشد که بتواند چون ذغالي - هرچند نيم مرده - کرسي آزاد انديشي مجازي را ولرم نمايد.
    مطالبي که فعلاً در وبلاگ وزين کميل گذاشته مي شوديا عاريتي است ويا آنقدر بديهي است که نيازي به کامنت ندارد. البته بايد اذعان نمود که هرکامنت – صرف نظر از موضوع آن- مي تواند براي گذارنده ي مطلب مايه ي دلگرمي بوده و فضاي وبلاگ يا سايت را گرم تر نمايد.

    + سوته دل 


    مطلب مفيد و خوب را بايد بازنشر داد. چه از خودت باشد چه از ديگري. من نميدانم بعضي چه اصراري دارند که الا و لابد حتماً بايد مطلب بازتوليد و تراوش ذهن و علم خود نويسنده وبلاگ باشد؟ ظاهراً گرفتار آمدن در چرخه امور اداري آن هم در ايران اسلامي برخي را - نيز - گرفتار موازي کاري يا بدتر از آن تکرار کاري و بسيار کاري هاي نوعاً بي ثمر کرده است. بنگريد ببينيد چند درصد از مطالب وبلاگها مفيد و علمي هستند بعد ...!

    در عين حال حق معنوي صاحبان برخي آثار ، مطلب درخور توجهي است. هر چند از امثال آقاي رجائي بعيد است که در عين متابعت تامّ از امام راحل - که حق معنوي براي آثار و تأليفات قائل نبودند و حتي اجازه چاپ آثار را بدون اجازه صاحب اثر ميدادند - اين گونه از حقوق معنوي نويسندگان نوشتجات نوعاً غير علمي و غير عالمانه دفاع مي کنند! به نظر ميرسد ما اغلب ژست روشنفکري ميگيريم و دنبال اصلاح واقعي امور نيستيم! چنين مباد.

    پاسخ

    دوستِ خوبِ من سلام1ـ اگر در نوشته بنده دقت کنيد، با نشر و بازپخش مطالب خوب و مفيد ديگران مخالف نيستم، به شرطي که منبع آن ذکر شود، همچنين به صورت رويه و عادت هميشگي نباشد.2ـ تبعيت تام از حضرت امام منافاتي با اعتقاد به حق مالکيت معنوي ندارد.3ـ پاسخ مبسوط و متقن درباره ديدگاه حضرت امام نسبت به حق مالکيت معنوي به زودي در وبلاگ «کنج درون» بخوانيد.
    + علي 
    در مورد کليت وبلاگ ها فرمايش درست.. اما به نظر من وبلاگ گروهي کميل اصولاً سازوکارش با قريب به اتفاق وبلاگ هاي ديگر فرق مي کند و نويسندگانش گروهي اند و نظر مي گذارند و اساس کارش بر مبناي نظر دهي و تبادل مباحث بنا شده است.
    + حميد 
    به مسأله خوبي اشاره کرديد که جاي آن واقعا خالي بود. هر مقوله فرهنگي، خصوصاً از نوع رسانه و ارتباطاتي آن، نيازمند آسيب شناسي مداوم است زيرا تمام مقولات فرهنگي در گذر زمان گرفتار کارکردهاي انحرافي و به اصطلاح کژکارکرد مي گردد که اهداف اوليه را تحت الشعاع قرار مي دهد. به صورت علمي تر مي توان به مقولاتي مانند بررسي و تدوين اخلاق وبلاگ نويسي پرداخت. و در بلندمدت به فقه مسائل سايبري هم مي توان اشاره کرد. تذکر: 1. توزيع محتوا و بازپخش داده ها در اينترنت، خود يکي از کارکردهاي ابتدايي و از اهداف وبلاگ نويسي است. حتي اگر توزيع کننده موافق محتواي نشر داده شده نباشد، مي تواند مقاصد متعددي را از آن پيگيري کند. 2. نظر ندادن مخاطب و بازديدکنندگان يک وبلاگ، لزوما به معناي تنبل بودن يا حوصله نداشتن نيست؛ بلکه دلايل متعدد منطقي مي تواند داشته باشد. گاهي نويسنده متن را به گونه اي تنظيم مي کند، که لزوما منتظر نظر بازديدکننده نيست و اصلا مجالي براي نظر دادن نيست. به قول شاعر «باغ تفرج است و بس». 3. وبلاگ کميل از جمله وبلاگهايي است که ارائه نظر در آن آزاد بوده و تمام نظرات درج مي شود. تنها در مواردي که اعتراضي از سوي برخي مخاطبان يا صاحبان مطالب مطرح شده است به صورت کاملا موردي و اندک، برخي نظرات پس از درج در وبلاگ، حذف شده است.
    + رجائي 
    با سلام
    دوست من:
    اولاً: لازم نيست حتماً نظر داده شود، شايد خواننده واقعاً نسبت به آن مطلب نظري ندارد.
    دوماً: وقتي خواننده بفهمد و بداند که واقعاً مطلب از خود طرف است و از فکر و درون و اعتقاد خود طرف حاصل آمده، پس از خواندن زحمت نظر دهي هم به خودش مي دهد و الّا نه!
    سوماً: اين آسيب شناسي است، نياز به منبع ندارد! شما مي توانيد ادعا کنيد، نخير وبلاگ براي توزيع هم خوب است، نه صِرف توليد!
    + علي 
    با سلام.
    اينکه وبلاگ توزيع مطلب نيست بلکه توليد مطلب است منبع موثقي شايد نداشته باشد ولي وقتي کسي مطلبي را در وبلاگ قرار مي دهد حتماً موافق بامطلب است و اينکه مطلبي گذاشته مي شود ولي دوستان زحمت يک نظر خشک و خالي را به خود نمي دهند و حوصله بحث در مورد آن را ندارند آسيب بزرگتري است.. حالا بماند که نظر مي دهيم و به بهانه آزادي و.. نظر را درج نمي کنند.. پس قاعدتاً کمتر کسي به خود زحمت نوشتن مطلب از خود را مي دهد..