• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : شايد آغازي براي قهرماني هاي بي حاشيه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عليمحمدي 
    سلام و متشکر از تحليل شما. البته جور ديگه هم ميشه نگاه کرد. ببينيد ظرفيت‌هاي فوتبال از ورزشهاي ديگه بالاتره ولي ما نتوانستيم به درستي از آن بهره بگيريم و استفاده کنيم؛ ظرفيت‌هاي اقتصادي فراوان، ظرفيت‌هاي فرهنگي فراوان، ظرفيت‌هاي اجتماعي گسترده و ... شما فرض کنيد اگر تيم ملي فوتبال قهرمان جام ملت‌هاي آسيا مي‌شد، آيا شادي‌ها به همين يک شب يا چند ساعت ختم مي‌شد يا روزها اين شادي‌ها ادامه پيدا مي‌کرد؟ مطمئناً اين اندازه بي‌روح نبود و صد البته ميدانيد که چه روحيه‌اي به جامعه تزريق مي‌شد و چه نشاط اجتماعي ايجاد مي‌کرد و چه تواني به مردم مي‌بخشيد. شما که به مباحث جامعه بيشتر آشنا هستيد. البته مي‌توان در اين باره بيشتر از اين گفت و شنيد.
    پاسخ

    جناب آقاي عليمحمدي عزيز سلام. ممنون از توجهتون به اين مطلب. ببينيد شما همانند بسياري ديگر از كساني كه ميخوان فوتبال رو به صورت علمي تحليل كنن، مدعي هستيد كه ظرفيت هاي اين رشته ورزشي از ساير رشته ها بيشتره، اما اين ادعا جاي تأمل داره و نميشه به اين راحتي اون را پذيرفت. اون هم يك ورزشي است در كنار ساير رشته هاي ورزشي كه با توپ سر و كار دارن. اما متأسفانه بها دادن بيش از اندازه به اون، سبب شده كه متوليان ورزشي ما اين توهم رو پيدا كنن كه واقعا خبريه. و همين توجه اقتصادي،‏سياسي و رسانه اي بيش از حد، سبب شده كه اانواع فسادها در عرصه فوتبال بروز كنه كه البته مختص ايران هم نيست. همون شادي هاي افسار گسيخته اي هم كه در پي پيروزي هاي اندك فوتبال ملي ايران شكل مي گيره، خودش از مصاديق فساد مورد نظر منه. چرا كه با افزايش سطح انتظارات اجتماعي، جمع و جور كردن افسردگي جمعي ايرانيان در پي شكست هاي متداول و معمول فوتبال، كار سختي است. خلاصه اين كه بايد در اين مقوله هم اندازه را نگهداريم كه اندازه نكوست!