• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : فرهنگ پيروي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علي 
    با عرض سلام مجدد خدمت شما و بقيه دوستان.
    جناب آقاي حميد آقاي فاضل اينکه شما از باب دلسوزي اين مطالب را عنوان فرموده ايد بر منکرش لعنت! ولي اين جمله اي را که شما کامل فرموديد مطلب را کامل نکرد بلکه توضيح جمله قبل بود و بنده هم عرض کرده ام که در کجا شما براي اين بزرگان تعطيلي سراغ داريد؟! کلاً براي حدود 40 -50 مراسمي که براي ائمه«ع» و وابستگان اين بزرگان گرفته مي شود حدود 6-7 روز تعطيلي داريم. و در مناسبت هايي که باقي مي ماند که تعطيل هم نيست. عزاداري ها در حد يک مراسم 10-20 دقيقه اي آن هم در مراکر دولتي است. يا پخش چند نماهنگ کوتاه و آهنگ سوزناک و... مخلص کلام اينکه اگر منظور شما رسيدن به معناي واقعي عزاداري است نمي توان با تعطيلي اين مراسم به آن رسيد. در پايان سؤالاتي از محضر شما دارم :منظور از اين جمله که «هر کس ائمه را با معرفت زيارت کند بهشت بر او واجب مي شود چيست»؟ يا چنانچه فردي براي ائمه گريه با معرفت داشته باشد بهشت بر آن فرد واجب مي شود به چه معناست؟ مؤيد باشيد.
    + رجائي 

    آقاي عباسي سلام!

    تشکر از ايرادي که به کامنت ما گرفتي، اما خدمت شما عرض شود؛ همانطور که خود بهتر از ما مي داني، براي شناخت و معرفت بزرگان، بويژه پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع)؛ يا بايد بوديم و از نزديک مي ديديم! يا اينکه بهترين راه رجوع به سيره نظري و عملي آن بزرگان است. سيره نظري و عملي آنان نيز تا آنجا که ما اطلاع داريم و از امثال خود شماها شنيديم، همانطور بوده که در نوشته آقاي فاضل بيان شده و ما ادعا کرديم. با اينحال اگر از نوشته بنده بوي مطلق گرايي و تحکم مي آيد عذرخواهي مي کنم.


    سلام بر حميد عزيزم!

    از مطلب شيوايت کمال استفاده را بردم. لُبِّ مطلب را گفته اي و حق مطلب را ادا کرده اي. ولي شايد تذکر يکي دو مطلب ضروري به نطر برسد که با کسب اجازه و البته با شرمندگي خدمتتان معروض ميدارم.

    اول - نوع استلال به اين که "اگر برگزاري پررنگ مراسم از چنين اهميتي برخوردار بود ميبايست امام عسکري(ع) براي معصومين ... ميگرفت" به نظر ميرسد ناتمام است. البته اصل قضيه مورد شک نيست بلکه نوع دليل آوردن ، مورد مناقشه است ؛ زيرا ميتوان به اين استدلال چنين پاسخ داد که ايشان در حصر و معسکر بودند و اصلاً به همين دليل به ايشان عسکري ميگويند. آن وقت چگونه انتظار داريد ايشان ولو بر اين عقيده هم بوده باشد بر آباء و اجداد گرامش مراسم تعزيت بگيرد؟! ضمن اين که بنا بر آنچه که وارد شده ايشان نسبت به امامان قبلي کمترين ارتباط فيزيکي را با مردم داشته اند که شايد به جهت آماده سازي مردم جهت غيبت طولاني مدت امام آخرين بوده باشد. بنا بر اين ، اين استدلال را بي خيال شويد بهتر است.

    دوم - در تعريض به اين مطلب که "يکي ديگر از جلوه هاي توقف ... برپائي حرمهاي پرشکوه ... است" ميگويم: نبايد در بررسي امور اين چنيني از مقوله تعظيم شعائر غافل ماند. همان گونه که نبايد از تعريف شعائر متناسب با هر دوره غفلت کرد. در ضمن در عين اين که پذيرفتني است که به احتمال بسيار زياد عنايت به تجميل مساجد و قصور و حتي مشاهد مشرفه از عواقب اختلاط مسلمانان با روميان و ايرانيان بوده و فرهنگ آراستگيِ خارج از حد متعارف که در عهد امويان و سپس عباسيان باب شد ، پس از راهيابي مواليان به دربار آن حاکمان بوده است ، نبايد فراموش کرد که اين صرفاً اختصاص به شيعيان ندارد و برادران اهل سنت هم کمابيش پا به پاي شيعيان در آراستن مساجد خويش چه بسا پا را فراتر گذاشته باشند.

    سوم - اگر از منظر قرآني بخواهيم به اين مسأله بنگريم ، در آيت قرآني آمده است که "خذوا زينتکم عند کل مسجد" برخي ميگويند: يعني زينتهاي خود را برگيريد. ولي عده اي ديگر ميگويند: يعني زينتهاي خود را به همراه خود کنيد. حال اگر مفهوم دوم را بپذيريم به اين مفهوم خواهد بود که در هنگام حضور در مسجد آراسته باشيد. در اين صورت شايسته نيست که بگوئيم مصلّين آراسته باشند و مساجد از آراستگي بايسته برخوردار نباشد. البته باز تأکيداً ميگويم که افراط در آراستگي به ميزان تفريط در آن نکوهيده است و قابل انکار هم نيست که زياده روي هائي ميشود اما به نظر ميرسد نبايد خيلي نسبت به اين قبيل مسائل حساسيت هاي بيمورد از خود نشان داد.

    نکته اي نيز در کامنت آقاي رجائي ديدم که دريغم آمد بي پاسخ بگذارم. ايشان فرموده اند" اين نوع اعمال و کارها قطعاً هيچکدام مورد تأييد آن بزرگواران نيست" بنده از ايشان ميپرسم: مگر شما با ايشان در ارتباط هستيد يا از جانب ايشان نمايندگي داريد که اين طور قاطعانه و با ضرس قاطع از جانب ايشان ادعاي عدم تأييد از ميکنيد؟! با اين عبارت ياد تأييديه حاج منصور ارضي از محسن طاهري در يکي از انتخابها افتادم که گفته بود: امام زمان هم قطعاً از ايشان راضي است و ايشان را تأييد ميکند! مي بينيد! افراط فقط از آن طرف نيست. به بهانه دلسوزي و اصلاح هم ميشود افراطي بود چيزي که اصلاح طلبان را بيچاره کرد همين افراط آنها در اصلاح طلبي و اصلاح گري بود. فاعتبروا يا أولواالألباب!

    پاسخ

    سلام عليکم؛توجه و بذل عنايت شما باعث افتخار اينجانب است. ذکر نام شريف امام حسن بن علي العسکري (عليهما السلام) از باب مثال بوده است؛ گو اين که در کلام و کردار هيچ کدام از آن بزرگان چنين رويه اي گزارش نشده است. در باب تعظيم شعاير نيز خود واقف هستيد که تمام تلاش اين مقاله آن بوده است که تعظيم شعاير بر اساس آموزه هاي مستفاد از ديدگاه امامان که همانا برگرفته از روح حاکم بر اسلام است، تعريف شود. نه در چارچوب تنگ فرهنگ هاي زمانه؛ و البته برادران اهل سنت، به طريق اولي از معارف الهي اهل بيت دور افتاده اند. پيرامون مقوله زينت در مساجد، فارغ از اين که بحث ما درباره زينت خود مساجد و خصوصاً حرم امامان بوده است، حتي اگر تفسير دوم و مورد اشاره شما را بپذيريم، باز هم چنين زيبايي و زينتي با سادگي سازگار بوده و منافاتي ندارد. اما به نظر قاصر اين حقير چنين مي رسد که با زخارف و طلا و نفره و آئينه و مانند آن در تعارض قرار دارد.
    + رجائي 

    احسنت! «جانا سخن از زبان ما ميگويي.» اين نوع تفکر و برداشت نسبت به امامان، اين نوع اعمال و کارها قطعاً هيچکدام مورد تأييد آن بزرگواران نيست. اين کارها عشق و علاقه به ائمه اطهار را نمي رساند، بلکه: «اين عشق نيست جانا جنگست و کارزار»
    پاسخ

    ممنون از بذل توجه شما.
    + علي 
    با سلام و تشکر از مطلب روشنگرانه تان.
    قسمتي از مطلبتان به نظرم جاي بحث دارد:
    «...تا فرهنگ عزاداري در ميان شيعيان پررنگ شده، و آن را به تمام ائمه تسري داده و بتدريج اين فرهنگ انحرافي شايع گردد» مگر چه اشکالي دارد تا نام و ياد و راه ائمه اطهار و بزرگاني که نام برده ايد و حتي امام خميني (ره) خودمان(که يادتان رفت نام ببريد) و شهدا هميشه جاري و ساري در جامعه باشد. مگر دستورات دين ما غير از اين است؟! نه به قول شما تعطيلي در بر دارد نه بريز و بپاش هاي آنچناني که اگر در گوشه و کنار هم باشد مشکل همانطور که در جايي فرموديد از ماست است نه اصل عمل. در مورد بقاع مبارک امامزادگان نيز به همين ترتيب.
    پاسخ

    سلام. علي آقا جمله اي از مقاله بنده را به صورت ناقص آورده ايد. اين عبارت با فراز بعدي آن كامل مي شود. يك بار ديگر با هم مرور مي كنيم: (توجه به حاشيه­ سبب گرديده است تا فرهنگ عزاداري در ميان شيعيان پررنگ شده، و آن را به تمام ائمه تسري داده و بتدريج اين فرهنگ انحرافي شايع گردد که در روز رحلت يا شهادت هر يک از اين بزرگان، تمام جامعه بايد دست از فعاليت بکشد و تنها به سوگواري بپردازد.) مي بينيد كه بدين ترتيب معنا دگرگون مي شود؛‏ و به احتمال قوي شما هم با تعطيلي طولاني جامعه براي سوگواري مخالف هستيد. همچنين در جواب بخش دوم ايراد شما،‏ بايد بگويم كه ما نيز مانند شما خواهان جاري و ساري بودن نام و ياد و راه امامان (عليهم السلام) هستيم،‏ و در همين مقاله تصريح شده است كه نام و ياد ائمه بايد زنده بماند،‏ و البته راه ايشان نيز از بي راهه اي كه اكنون رايج شده است،‏ متفاوت است. به نظر مي رسد كه اگر يك بار ديگر اين نوشتار را مرور كنيد،‏ نزاع و اختلافي باقي نمي ماند. با تشكر از توحه و نظر شما.
    + عليمحمدي 
    با سلام. به نظر مي‌رسد جداي از برخي ناقص‌فهمي‌ها و انحراف‌هاي عقيدتي، فرهنگ‌هاي گوناگون هم در ايجاد يا عدم ايجاد اين رفتارها دخالت دارد؛ في المثل، رواج اسطوره‌سازي در برخي فرهنگ‌ها يا تنبلي و عدم برخورداري از روحيه‌ي کار و ...
    پاسخ

    سلام عليكم در مقاله قبلي بنده با عنوان (حسين فراتر از اسطوره) به همين نكته كه اشاره كرده ايد برداخته شده است. بدون شك منحصر شدن آموزه هاي ديني در چارچوب تنگ فرهنگي،‏ مي تواند به تدريج آن ها را از خاصيت خود تهي سازد. از توجه و نظر شما سباسگذارم.