شناساندن امام حسين(ع) و اهداف قيامش در جهان معاصر، با قمه زدن و برسر زدن، زنجير زني و خاک و گل بر سر ماليدن، منبر و مداحي هاي کذايي، غلو و صرفاً با نشان دادن زخمها و تشنگي و عطشش ممکن نيست. اينها شايد براي سر گرم کردن عده اي عوام داخلي خوب باشد اما براي ديگر ملل نه! با وجود عدالت خواهي و مبارزه با ظلم و ستم، احقاق حق، آزادگي و آزادمنشي و آزاد انديشي، خدا محوري در عين انسان مداري، پايداري و استقامت در راه هدف و ديگر خصلت هاي با ارزش امام حسين و يارانش بهترين روش براي شناساندن اوست.
با سلام و تشکر از پرداختن به مسئله مهم و بيدار ساز عاشورا که به فرموده شما جا دارد که بيشتر از اين ها به آن پرداخته شود.قيام اباعبدالله الحسين«عليه السلام» به فرموده خود آن حضرت خروج براي احياي امر به معروف ونهي از منکر است و احياي دين جدش بوده است و نه صرفاً مبارزه با ظلم و فساد. احياي اسلام به فرموده آن حضرت با احياي امر به معروف و نهي از منکر امکان پذير است و لاغير چيزي که در جامعه ما فراموش شده و با اصطلاحاتي چون فضولي و دخالت در امور شخصي و... از آن ياد مي شود. پيچيده کردن، اسطوره سازي و کلي نگري به قيام عاشورا بزرگ ترين ضربه به آن است چرا که باعث مي شود ديدگاه غلوانگيز به آن شده و عبرت آميز و درس آموز براي عموم نباشد. جزء جزء حادثه عاشورا بايد مورد تحليل قرار بگيرد و ياران آن حضرت شناخته شوند که چه عاملي باعث شد دست به اين کار بزرگ بزنند.مؤيد باشيد.
بزرگترين علت شايد فقدان تاريخ نگاري اصولي و صحيح با رويکرد علمي
به حوادث و وقايع مي باشد. اولين نتيجه آن آميخته شدن اين قيام
به ابهامات و خرافات بي اساسي است که در طي ساليان توسط
علمايي که آگاهانه و يا نا آگاهانه جهت عوام پسند کردن اسلام
بزرگترين ضربه ها رابر پيکر اين دين وارد کرده وا ز اين قيام چهره اي
ساختند که عقل آزاد انديش را به مبارزه فرا مي خواند!
در حقيقت افسانه پردازي کردن از وقايعي آنچنان گويا و شخصيت
پردازي هاي آنچنان غلوآميز از چهره هايي تا بدان حد روشن خود بخود
براي دين اسلام نوعي تبليغ منفي به شمار رفته و مي رود.