با سلام خدمت شما.به نظر بنده اينکه چه کسي مرجع است و چه کسي نيست را فرد مقلد خود بايد تشخيص دهد و گرنه دوباره قضايايي مانند برکناري آقاي صانعي از مرجعيت! و ... پيش مي آيد و هر کس فتوايي براي خود صادر مي کند. هر انساني با توجه به شناخت و فهم لازم مي تواند مرجعي انتخاب کند خواه غوره باشد خواه مويز! اگر با استدلال به اين امر رسيده باشد در پيشگاه خداوند مورد قبول است انشاء الله. و اينکه به نظر من بگذاريم مباحث مربوط به اينکه کي غوره است و کي مويز هم در بين خود علما حل شود.صلاح کار خويش خسروان دانند..
با سلام، ضمن تشکر از پيام هايتان؛
1. آقاي عباسي واقعاً از دقت و نکته سنجي شما که از يک «ن» هم نمي گذريد، متشکرم. اما منبع خبر: روزنامه 19 دي استان قم، روز سه شنبه 28/10/89، ص 1 و 4
نيشتر جان، اولاً دفتر و دستک تعبير و توضيح و برداشت خود بنده است نه اين بزرگوار، دوماً ايشان به وجود دفتر و دستک و امثالهم براي بيوت مراجع معترض نيستند، شايد هم ضروري بدانند. بلکه نسبت به کساني زبان به شِکوِه گشودند که به قول قديمي ها« هنوز غوره نشده مويز مي شوند» سوماً اصطلاحي که حضرت آيت الله بکار برده اند نياز به توضيح و تشريح و تحليل و مطابقت دارد که از دوستان خواهش کرديم انجام دهند.
سلام!
اول - در متن نقل قول سطر هفتم نون آ(ن) از قلم افتاده ، درستش کنيد.
دوم - منبع نقل قول معلوم نيست. ميدانيد که امروزه بسياري حرفها را به بسياري کسان نسبت ميدهند که بعداً تقَّش در ميآيد. پس لطفاً منبع خبر!
دوست عزيز"رها"
سخن دکترشريعتي زيباست ولي نمي توانددليل منطقي داشته باشد.
به ادعاي خودشان دراسلام اوليه اين قشروتشکيلات رانداشتيم اماباوسعت هرحامعه ومکتبي تشکيلاتي وسيستماتيزه شدن زيرمجموعه هاي آن لاجرم وامري معقول به نظرميرسدودراين مورد حتي فرايندتشکيلاتي شدن طولانيترازمعمول بوده.
درآسيب شناسي بايدبيماريها وآفاتيکه سلامت اين طبقه را به خطرانداخته مدنظرقرارگيردنه اصل طبقه ياکارتشکيلاتي آن.