سلام علي آقا
ميبينم که پس از ورود به جرگه متأهلان، به مباحث جالبي علاقمند شدهاي، شايد هم بوده و رو نميکردي!
به هر حال....
احتمال سوم درباره ازدواج فرزندان آدم، که مستلزم محال بوده و عقلاً ممکن نيست؛ زيرا جنس جن و ملک با انسان متفاوت است.
اما احتمال اول، که مورد تأييد علامه طباطبايي است، ميتواند صحيح باشد؛ زيرا تشريع، تابع مصالح و مفاسد بوده، و آن را هم صاحب ولايت تشريعي تشخيص ميدهد، و آنچه انسان درک ميکند تنها در حد احتمال است. علتي هم که علامه براي تشريع حليت ازدواج فرزندان آدم مطرح فرموده است، از قوت چنداني برخوردار نيست. اما روشن است که فطرت چنين ازدواجي را نفي نميکند؛ و البته در ساير حيوانات هم که بهوفور اين پديده قابل مشاهده است.
اما احتمال دوم، به نظر قويتر ميرسد؛ زيرا محققين از علماي اسلامي به اين نتيجه رسيدهاند که آيات قرآن کريم، نافي وجود انسانهاي ديگر، چه قبل و چه همزمان با وجود آدم و حوا نبوده، و همچنين قرآن نسبت به نظريه «تکامل انواع» داروين ساکت بوده، و آن را هم نفي نميکند. بنابر اين، چنين احتمالي قوت مييابد که در روند تکامل انواع، برخي از انواع انسان به تکاملي از نوع برخورداري از عقل و نطق دستيافته باشد، اما در عين حال، با ساير همنوعان خود نيز مراوده، تعامل و حتي پيوند جنسي داشته باشد. آيه شريفهاي هم که مورد استناد شما و علامه قرار گرفته، نميتواند نافي اين مدعا باشد. زيرا با اين احتمالي که مطرح گرديد کاملاً سازگار است، و چه بسا، موضوع نفس واحده و زوج آن، به چندين نسل قبل از آدم بازگردد، که در روند تکامل، بقيه آنها از بين رفته و تنها از نسل آدم، بهدليل قابليتهاي خاص آن در سازگاري با طبيعت، نوع انسان باقي مانده باشد.
والله العالم