باسلام و ممنون از مطلب دلسوزانه تان...
البته نمي دانم مبحث موسيقي جاي اينهمه نوشتار را داشت يا نه.. ولي خيلي از مطالبتان بجا و درست است.. در مورد معيار شهر مذهبي و غيره.. البته چون ما در رواياتمان در مورد نهي از موسيقي مطلب فراوان داريم تا تاييد آن.. اين حساسيت تاحدودي طبيعي است... البته قصد دفاع ندارم و چون شما کل سيستم سياسي و اقتصادي و فرهنگي و.. کشور را زير سوال برديد و به حاشيه رفت مطلبتان و احساسي شد تقريباً جاي بحثي وجود ندارد ولي اينکه به کجــــا مي رويم و چه بر سرمان آمده را در مورد موسيقي اينگونه داد سخن برآوريم واقعاً جايي ندارد و فقط براي تريبون ها تبليغاتي مسئولين کارايي دارد... در حالي که في المثل مجوز وام ازدواج 10 ميليوني صادر شده ولي هيچ کس پيگير نيست و هيچ کس داد برنمي آورد و به فکر جوانان نيست که ازدواج بحثي بسيار مهمتر از مباحث هنري و حاشيه اي ديگر است... يا اينکه مانند جناب نديم پور تمام جنايات تاريخ بشريت را بر گرده دولت قبل بياندازيم غافل از اينه اين اتفاقات در اين دولت افتاده است...
در نکته پنجم در مورد پيچيدن نسخه فقهي براي مردم و مقايسه آن با اعمال عبادي شخصيشان و موسيقي بايد عرض کنم.. حکومت ديني همانطور که نبايد اعمال فشار و زوري براي عبادات مردم داشته باشد همانطور هم نبايد جامعه را به ولنگاري فرهنگي و غير فرهنگي سوق دهد... بحث اختلاط زن و مرد به خودي خود ابتذال آور نيست ولي زمينه ابتذال را دارا مي باشد... لذا بايد در اينگونه محافل مثل کنسرت و سينما و... زمينه هاي اختلاط زن و مرد به حداقل رسانده شود... مثل جدا کردن دخترها و پسرها و لژ خانوادگي و.. که در بعضي سينماها مطرح است... يا بررسي فني و هنري و محتوايي آهنگ هايي که قرار است اجرا شود و... به قول شما فاخر بودن يا نبودن آن... و نرويم به سوي هنر براي هنر .. بدون هدف و برنامه... چون مباحث هنري جامع تر ، دقيق تر و کارشناسانه تر از مباحثي مثل تفريحات بايد ارائه شوند...
در کل سوز دل شما درست است و قابل احترام و ما هم استفاده کرديم... مويد باشيد