• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : انتخابات 4 - نقش احزاب سياسي در انتخابات
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علي 
    باسلام و عرض ادب.
    احزاب در ايران قدرت مانور ندارند چون بايد خاستگاهشان ديني باشد و پيرو ولايت فقيه باشند وگرنه راهي براي ورود به قدرت نخواهد داشت.. به نظرم از کارکردهايي که از احزاب فرموديد فقط نقد قدرت يا حاکميت مي تواند از مشخصات يک حزب باشد.. که با توجه به سابقه اي که ديده ايم و در جامعه جهاني مي بينيم اين نقد قدرت و حاکميت، در راستاي خدمت به مردم و دموکراسي يا جمهور مداري نيست بلکه به خاطر رسيدن به قدرت است.. بقيه کارکردهاي قشنگ و دلفريبي که مطرح شد مي تواند در يک نظام سلطنتي هم باشد.. منتها فرقي که در اينجا وجود دارد اين است که شما در تعريف احزاب، اعضاي يک حزب را همه انسان هاي مصلح و مردم خواه تصور مي کنيد ولي در نظام بر فرض سلطنتي و تک حزبي يا نظامي مثل خودمان همه حاکمان بدذات و قدرت طلب و مردم فريب تصور مي شوند.. مثلاً حضور افراد گمنام منفي تلقي شده.. در حالي که اگر بر همان ساز و کار حزب هم وفادار باشيم.. يک فرد گمنام مي تواند متخصص، مدير ، متعهد و... باشد و توسط يک حزب برگزيده شود.. و يا حتي مستقل عمل کند و توسط نهادهاي نظارتي انتخاب شود... احزاب به راحتي توانايي دارند خاستگاه رانت و تمرکز قدرت و عوامفريبي، جنگ هاي قدرت و... باشند و بوده اند... بايد فکر و طرح نو دراندازيم... مويد باشيد
    پاسخ

    سلام. لازم مي دانم به ترتيب مرور يادداشت حضرتعالي، نکاتي را عرض کنم. 1- آنچه در مطلب شماره ي 4 در باره ي حزب گفته شده، نگاه ايده آل است نه آنچه در عمل اتفاق مي افتد؛ چه آن که بسياري مفاهيم در نظر، چيزي تعريف مي شوند و در عمل، چيز ديگري از کار در مي آيند. 2- اولاً چه کسي گفته خاستگاه احزاب بايد دين و ولايت فقيه باشد تا راهي براي فعاليت بيابد؟ ثانياً مگر احزابي که امروز در ايران فعاليت مي کنند خاستگاه شان دين و ولايت فقيه نيست؟ پس چرا به وظايف حزبي شان عمل نمي کنند؟ آيا فکر مي کنيد آن ها به وظايف خود واقف نيستند؟ 3- اگر نمي دانيد بدانيد که هدف اصلي هر حزب تصاحب قدرت است و بعضي صاحب نظران انتقال قدرت در بين احزاب را به کودتاي مسالمت آميز تعبير کرده اند. بقيه ي کارکردهاي احزاب نيز براي نيل به همين هدف انجام مي پذيرد. 4- شما از کجاي مطلب اينجانب برداشت کرده ايد که همه ي احزاب، مصلح و مردم خواهند و حاکمان – به ويژه در نظام ما- همه بدذات و قدرت طلب؟ 5- حضور افراد کمنام در رأس قدرت، زماني مي تواند اثرات منفي داشته باشد که اولاً انحصار قدرت در دست عده اي خاص باشد. ثانياً آن عده ي خاص خود را جوابگوي هيچ کسي نداند. اگر يادتان باشد در قسمت دوم مطلب انتخابات، يکي از اصول دموکراسي، شکستن آپارتايد قدرت است؛ اما زماني اين اتفاق به خوبي رخ مي نمايد که جامعه دموکراتيک و داراي احزاب فعال باشد نه در يک فضاي شبه دموکراتيک و تک صدايي. 5- هر فرد يا پست يا حزب سياسي که از دسترس تيغ و ديد نظارت دور بماند مي تواند خاستگاه رانت، تمرکز قدرت، عوامفريبي، جنگ قدرت، طغيان، خودسري و ديکتاتوري باشد و هيچ استثنايي در اين اصل وجود ندارد.