سلام. بنده از بين تمام ياداشت ها، از يادداشت آقاي عباسي متعجبم؛ زيرا: 1- شير، همان احکامي است که پيامبر اکرم-ص- و ائمه -ع- بدان توصيه نموده و زياده بر آن شير چند يال و دم و اشکم است. همانقدر که شير بي يال و دم و اشکم زشت است، شير چند يال و دم و اشکم هم ناپسند است. 2- مثال پيروان مسيح و ماجراي تعريف شده براي اثبات مطلب کمي بي ربط به نظر مي رسد. 3- آقاي عباسي در جوابيه ي خود به بچه شلوغ طفلکي، در حقيقت خود را محکوم کرده است. زيرا همين امروز هم بسياري از شيعيان دوازده امامي از آنچه به اذان افزوده شده ناراحتند. بنابراين کجاي اين کار ايجاد انسجام در شيعيان و مسلمانان است. اقدام به اين عمل عين تفرقه – حتي در ميان شيعيان - است.4- مگر بدعت و خرافات در ميان مردم چگونه شايع مي شود؟ آيا يک نفر مي آيد و يک دستوري را به ديگران مي دهد و به آن ها مي گويد اي مردم بياييد که من براي شما بدعت آورده ام؟ اگر قرار باشد راه افزودن به احکام و مناسک ديني به همين سادگي باز شود؛ امروز يک چيز خوب و فردا صد چيز بد به دنباله ي دين و رسوم مردم بسته مي شود. آب را از سرچشمه بايد بست.