وبلاگ :
کميل
يادداشت :
حبس و توقيف
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
علي
باسلام و عرض ادب
بحث من مواد قانوني نبود.. يک بحث حاشيه اي يا بهتر بگويم فراقانوني بريک از مواد قانوني بود...
بله درست مي فرماييد جنبه سلبي دارد ولي آيا در جايي از قانون مشخص شده که قانون کجا و چگونه و بر اساس چه مبنايي به اين حيثيت مي تواند لطمه وارد کند؟!
به نظرم چون اين تعيين مبنا حدود مشخصي ندارد باعث سوء استفاده هايي که امروز مي بينيم شده است.
قريب به يقين مبناي شرعي و قرآني و روايي مستند هم ندارد.. که البته دوستان متخصص مي توانند نظر کارشناسي بدهند... به هر حال استفاده کرديم.. ممنون ميشم سوال بنده رو نيز پاسخ دهيد.. مويد باشيد
پاسخ
وعليکم السلام و عليکم بالمطلب المنتشره جداً. 1-هرچند مباحث حقوقي، سنگيني خاص خودش را دارد اما سعي شده است در ارائه ي مطلب حبس و توقيف، اصل موضوع بدون حواشي و در کمال سادگي بيان شود. 2-اگر مطلب را يک بار ديگر به دقت مطالعه بفرماييد در خواهيد يافت که در جايي از آن گفته شده قانون اساسي مادر و مبناي قوانين است و جزئيات و اشکال اجراي آن در قوانين ديگر آمده. جزئيات بحث حبس و توقيف نيز در موادي از قانون مجازات اسلامي تشريح شده که در مطلب منتشره موجود است. مگر مي شود جزئيات يک موضوع کلي قانوني در قوانين جزئي و آيين نامه ها و بخشنامه ها تشريح نشده و عوامل اجرايي آن معلوم نگردد؟ اين که حيثيت يک سارق يا جاني با مجازات مورد تعرض قرار مي گيرد، عامل مجازات کيست و مبناي آن چيست و آيا قانون به تشريح آن نپرداخته است؟ تمام قوانين کلي و جزئي موجود در کشور مبناي رفتارهاي حقوقي است. 3-سوء استفاده هايي که امروز از قانون و دين در کشور مي شود به عواملي بستگي دارد که توضيحش در اين مقال ميسر نيست و مثنوي هفتصدهزار من مي خواهد. 4- مطمئن باشيد هيچ رفتار غير قانوني و نيز رفتارهاي فراقانوني که منجر به رواج و نهادينه شدن رفتارهاي غير قانوني و بروز هرج و مرج مي شود مبناي شرعي، قرآني و روايي ندارد.