باسلام.. در تکمله مطلب شما پيرامون زنده ياد دکتر رياحي:دکتر محمد رياحي در سال 1277 شمسي در چالشتر بدنيا آمد.پدرش "ميرزا عبدالوهاب"، برادر مرحوم "ميرزا محمود حکيم باشي"،"دبير اجلال" و "ميرزا احمد نصر" بود.تحصيلات ابتدائي را در اصفهان طي نمود.سپس راهي تهران شد و تحصيلات متوسطه ي خود را در دارالفنون تهران گذرانيد و در سال 1298 شمسي فارغ التحصيل شد.وي مدارج نظامي خود را تا اخذ درجه ي سرهنگي طي نمود و در سالهاي 1314 تا 1315 در بخش جراحي بيمارستان کرمان و سپس تا سال 1319 در بخش جراحي بيمارستان اروميه و بيمارستان هاي آذربايجان مشغول خدمت بود.بعد از آن از سال 1320 تا 1324 با حفظ سمت و مدارج ارتشي در استخدام وزارت بهداري نيز بود.وي در اين زمان به علت مبارزات سياسي و مخالفت با رژيم شاه به زندان افتاد ولي به دليل انتساب به خاندان سلطنتي آزاد شد(همسرش از خاندان سلطنتي بوده است) و به کردستان تبعيد شد.وي پس از گذراندن دوران تبعيد از ارتش استعفا داد و براي طبابت راهي اصفهان شد.مرحوم دکتر رياحي انساني متدين و خيرخواه بوده است بطوري که علاوه برکمک به دانشجويان نيازمند و فقير، زمين هاي تحت تملک خود را وقف خدمات عمومي نموده است.براي مثال زمين شخصي خود در باغ ابريشم را وقف دانشگاه نمود و زمين ديگري را به رايگان به بهداري اصفهان تسليم کرد.ضمنا يک قطعه زمين نيز در چالشتر خريداري و وقف بهداري چالشتر نمود.
او ارادت خاصي به روحانيت و علماء داشت که از آن جمله مجالست با مرحوم آيت الله حاج آقا رحيم ارباب از مجتهدين بنام اصفهان مي باشد.
وي در 15 اردي بهشت سال 1348 به ديار باقي شتافت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان، در تکيه ي بهشتي (يا همان تکيه ي زرگرها ) به خاک سپرده شد.بر روي سنگ مزارش چنين نوشته اند:اي چرخ فلک! خرابي از کينه ي توستبيدادگري ، عادت ديرينه ي توستاي خاک! اگر سينه ي تو بشکافندبس گوهر قيمتي که در سينه ي توستمنبع: مجله ي آموزش و درمان،انتشارات دانشگاه علوم پزشکي اصفهان،شماره 7،بهار 1373فاتحه مع الصلوات...
با سلام
ضمن تشکر از مطلبي که ارائه کرديد.
به نظر مي رسد نبايد اين دو موضوع خلط شود انسان مي تواند هم ظواهر دين که آن هم اهميت دارد را رعايت نمايد و هم مقيد به ساير مسائل اخلاقي بود که آن هم مورد تاکيد دين است چه بسا افراد زيادي که مقيد به گفتن وعجل فرجهم مي باشند و انسانهاي درستکاري هم مي باشند.
با احترام