• وبلاگ : کميل
  • يادداشت : عجله درجمع بندي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عباسي 
    ضمن سلام و سپاس از مطلب مفيدتان که به غناي مطلب افزود و موجب استفاده مضاعف خوانندگان گرديد ، معروض ميدارم که به نظر ميرسد سوء تفاهمي صورت گرفته است. بنده بناي جدل نداشته و ندارم. مطلبي را به مناسبت مبعث نبوي از منظر تاريخي گفته ام و شما نيز طي دو کامنت نظر خود را بيان کرده ايد و من نيز به احترام اعتناي شما پاسخي به اجمال داده ام و البته در همين پاسخهاي اجمالي برخي بزنگاهها که موجبات انحراف در طول تاريخ در مباحث تاريخي شده است را متذکر شده ام.
    در مورد مقدمه مطلبتان تذکر به چند نکته لازم مينمايد:
    1- چنان که گفتم شما سؤال يا شبهه مطرح نکزده ايد که من بخواهم پاسخ دهم و يا از پاسخ طفره رفته يا فرار کنم.
    2- به همين دليل بنده در کامنتهاي شما غلاقمندي براي ذکر دلائل بيشتر از جانب شما احساس نکردم بلکه بالعکس احساس نمودم که چون مطلب براي شما از باب همان اجماع حاصله در نزد علماي شيعه محرز و مسلّم و به قول علما مفروض بوده است ، خواسته ايد با توضيحات خود بنده را مجاب به قبول بنمائيد.
    3- احساس شما مبني بر اين که بنده بناي جدل داشته و قصد فرار از پاسخگوئي دارم صددرصد اشتباه است.
    4- اگر قصد فرار از پاسخگوئي بود که اساساً به کامنتهايتان اعتنا نکرده و پاسخ نميدادم.
    5- تعجب ميکنم که چگونه جمع بندي مطلب بنده را غيرتاريخي قلمداد کرده ايد؟ لطفاً يکبار ديگر آن را بخوانيد

    6- بنا نيست همگان - به ويژه در مباحث تاريخي - به قطعيت برسند. کما اين که بنده نيز در پايان گفته ام: خدا ميداند. کسي چه ميداند؟

    پاسخ

    باسلام ومعذرت ازمزاحمت دوباره واينکه شيريني رسالت حتي باتغييرروزآن برکام بشريت همچنان باقي خواهد ماند .اگربه مطلب خودعنايت مجددنماييد، درآن 27رجب را نقل تاريخي مي يابيد که به چيزي جزتاريخ مستند نکرده ايد، ولي با استناد به سه آيه ازقرآن بعثت را درماه مبارک رمضان وبا ذکرآيه اي ديگر روزآنرا نيزباتوجه به ترجمه وتفسيرقرآن مشخص مي فرماييد وجالب است بنده، ايراني وشرقي و... راباعتاب مورد خطاب قرارمي دهيد که چرا تاريخ را به امورديگرربط مي دهيد .دربهترين شرايط ثبت تاريخي، مورخان تحت تاثيرفضاي اعتقادي ومشارب فکري وميزان اعتمادبه افرادمورد نظرشان، تاريخ خود(تاريخي که متعلق به آن هستند) راثبت مي نمايند، مگرآنکه مورخي ازبيرون به تاريخ يک دين ومکتب وسلسله حکومتي نگاه کند وآنوقت کمترتحت تاثيرحواشي غيرتاريخي قرارخواهدگرفت .درمقاله شما نه نگاه فراديني به تاريخ بعثت شده ونه نگاه مناسب تاريخي که مرتبط با ديگرحواشي تاريخ است وتنها قول متفاوتي ازانچه تاکنون عامه مردم شنيده اندرا بدون توجه به همه نظرات پيرامون آن نقل که بدينسان نه تنها چراغي درمسيرعلمي روشن نمي شود که راه تاريکتروفضاغبارآلوده ترخواهد شدو اين خلاف مسيرتحقيق وپژوهش براي رسيدن به حقيقت علم است .دراينکه خداوندهمه چيزرا مي داند شکي نيست ولي دليل برآن نيست که مابه همه چيزان قلت بدون زحمت وارد وبعدبراحتي ازآن عبوروديگران را درخماري انتخاب ودردنياي شک وترديد به حال خود رهاکنيم، چيزي که درهمان اولين يادداشت خود به آن اشاره وعرض شد که دست شمارا مي بوسد، زيرا اعتقاد به توانايي علمي حضرتعاليرا درتحقيق بيشتر دراين خصوص داشتم .