سوم اينکه در تمام اين معاهده امتيازي به نفع خاندان اهل بيت و مسلمين گرفته شده و در تمام بندهاي آن حتي با حالت عتاب با معاويه برخورد شده است...نکته مشترکي که بين آن معاهده و اين مذاکره وجود دارد بي اعتمادي مسلمين به دشمنان است و خود گواه اين است که ما نيز بايستي بي اعتماد باشيم ولذا از موضع قدرت بايد برخورد شوداينکه عده اي در کشور دست به نقد يک قرارداد يا معاهده يا يک حرکت و رفتار باشند يک رفتار طبيعي است و قرار نيست همه افراد دلواپسي هاشان مانند ما باشد..اي کاش توسط دوستان کارشناس مقايسه بين متن اين دو معاهده هم مي شد.. تا ببينيم تفاوت از زمين تا آسمان است... مثلاًديده شود يکجا تيم مذاکره کننده ما با الفاظ محکم و قاطع مانند مولايمان حسن برخورد کرده باشد... تا مجبور نباشند براي دفاع از مذاکرات خود و فرار از نقد شدن.. ملتزم به صحبت هاي خيرخواهانه و وحدت آفرين مسئولين براي خود باشند تا آن را سندي براي خود قرار دهند...در پايان بايد عرض کنم که ما با کسي جنگ و دعوا نداريم و نمي خواهيم مانند امام حسن جانشين تعيين کنيم! يا آمريکايي ها به ميل ما حاکم انتخاب کنند.. يا... فقط دست از تحريم هاي حتي خلاق قوانين خودشان بردارند و حق داشتن انرژي صلح آميز هسته اي ما را در چارچوب قوانين بين المللي و نه خارج از قوانين بيم المللي و در چارچوب تعهدنامه هاي مندراوردي بپذيرند که ولن يجعل الله للکافرين علي المومنين سبيلا... مويدباشيد