عرض سلام مجدد، تمايل داشتم که اين مطلب را در ذيل کامنتي که براي مطلب آقاي صادقي گذاشته ام منتشر ميکردم ، اما انتشار مطلب بعدي حضرتعالي درصفحه اصلي ، باعث شد که اين کامنت در اينجا گذاشته شود ، پيشنهاد بنده اين است که اگر کامنتها و نظرات در ذيل مطلب اصلي و مختصرتر درج شود ، براي مراجعان هم پيگيري مباحث ساده تر خواهد بود . در مورد پاراگراف آخر مطلبتان که اشاره کرده ايد که فهم يا عدم فهم اين معاني در عبوديت ما تاثير گذار نيست ، اگر اين موضوع را قبول کنيم که برخي آيات هستند که در عبوديت ما تاثير گذار نيستند ، احتمالا وجود آنها هم لغو خواهد بود ، با اين نگاه احتمالا يک رساله توضيح المسائل کار ما را در مسيرعبوديت راه خواهد انداخت و يک کتاب معراج السعاده مرحوم نراقي در شناخت فضائل و رذائل اخلاقي براي ما کافي خواهد بود و آن وقت است که اين سوال پيش ميايد که واقعا چه نيازي است به قرآن ؟؟؟ احتمالا قرآن و اهلبيت آمده اند که افقهاي ديگري را در مسير عبوديت پيش روي ما بگشايند که رساله هاي توضيح المسائل و معراج السعاده ها از انجام آنها عاجزند، انشاالله در آينده مطلبي را با عنوان "مراد از عمل به قرآن " منتشر خواهم کرد و اميدوارم که با استفاده از نظرات ساير دوستان ، بحث خوبي در بيان فهم زيان قرآن و کارکرد آن داشته باشيم .
ارادت هميشگي برقرار است !