عرض سلام و ارادت مجدد هم خدمت جناب آقاي عباسي و هم جناب حميد آقا ! اتفاقا تمام حرف من هم به بالاترين شان حضرت و همان شان ولايت معنوي ايشان است و در تمام نوشته من هيچ اثري از دعواي مشهورخلافت که از نگاه صحيح شما پايين ترين شان حضرت است مشاهده نمي کنيد، حتي به شان ولايت علمي ايشان هم هيچ کاري نداشته ام . سوال من خيلي واضح بود ، همراهان و دشمنان حضرت علي عليه السلام در مسير ولايت معنوي ايشان (که ولايت معنوي ايشان طبق تصريح شما مورد اتفاق همه فرق اسلامي است ) چه کساني بوده اند ؟ شربت خلافت نوش جان آناني که ردايش را به پشتيباني راي مردم بردند و مبارکشان باشد ، سوال خيلي شفاف است آيا اين صاحبان خلافت ( به تعبير برخي از دوستان ) ، يا سارقان خلافت ( به تعبير برخي ديگر) همراهان اين ولي در ولايت معنويش بوده اند يا نه ؟ تمام آنچه که شما بدان استشهاد کرده ايد همراهي ايشان در موضوع پايين ترين شان حضرت بوده ، سوال اساسي من همراهي يا عدم همراهي در بالاترين شان حضرت است .آيا عقل سليم مي پذيرد آناني که به تعبير خود حضرت علي ( صاحب ولايت معنوي) در نهج البلاغه، غاصب حقي از ايشان ( به تعبير شما حق خيلي ناچيز ) بوده اند همراهان جدي ايشان در شان ولايت معنويش باشند؟ چه گونه ميتوان با يک جيب بر در يک مسير پر خطر همراه بود؟ ( يا شايد دله دزد ، اين واژه را توهين نگيريد ، چون موضوع سرقت و غصب طبق تصريح شماخيلي کوچک بوده و من هم همين را ميگويم )؟ از نگاه من اتوبان عالم خيلي شفاف است ، بررسي کنيم شايد عينکي که به چشم زده ايم قدري غبار داشته باشد ؟ به دنبال اثبات اين نکته از طرف شما هستم که آيا اينها همراهان ايشان در ولايت معنوي بوده اند يا نه و گرنه استخوان خوک در دست مرد جذامي نوش جان مشتاقانش!