باسلام وتشکرازطرح مبحث قرآني حضرتعالي
درآيه ناشزه بودن زن ،يک صفتي که سزاواربرخوردومتنبه نمودن دارد ذکرشده ،وبراي آن مانندبرخورد بامنکر مراحلي قائل گرديده که اين مراحل وقتي درطول يکديگرقرارگيرند ومرحله بعدي شديدتراز قبل باشد مي تواندمثمرثمرباشد.
اگرباطي مراحل سخت گيري ودوري گزيدن نتيجه حاصل نشد،يکباره وضربوهن مورداشاره حضرتعالي(نوازش ودلجويي)اعمال شود،نه تنها فعل نشوز تقبيح نخواهد شد بلکه تقويت مي گردد واگرقراراست که بااين فعل اينگونه برخورد مي شدسزاوارتربود که همان اول با وضربوهن مورداشاره شما انجام شود ووارد مراح بعدي نمي شدکه به يقين نتيجه اي بهتر خواهدداشت.
ترجمه اي که حضرتعالي از نشوز فرموده ايدبيشترمي تواندنشان ازيک بحران دراخلاق وزندگي فردباشد تا يک سرپيچي ازمسئوليت زناشويي وطي مراحل سخت گيري ودوري گزيني نه تنهاآترا حل نمي کندکه مشگل رااضافه خواهدکردوبه نظر نشوز مورداشاره قرآن،درصورتي که يک نافرماني درعين وجودعلاقه دوطرف به يکديگر باشد قابل تفسيراست.
درمسئله قوامون تمکن مالي زن نمي توان شرط باشد بلکه روحيه مراقبت وامکانات وتوانايي مردان دراين امربيشتر مقرون به ذهن است وهمواره بسياري اززنان متمکن بوده وخواهندبودوحتي درعين تمکن اداره آبرومندانه زندگيشان با مردان است .
البته بنده حدودوشرايط وضربوهن رانمي دانم ،شايد منظورزدن بادست گل باشد نه دسته بيل!؟