گفت: کار خود را قياس از ما مگير.
از اشتباهات دوران انقلاب ما ، يکي همين است که خود را به زور و درست يا نادرست ميخواهيم با صدر اسلام و شخصيتهاي آن زمان تنظير و تطبيق دهيم. در حالي که پس از پيامبر چه بسيار سلسله ها و دودمانها آمدند و رفتند و خود را جاي پيامبر و علي نشاندند در حالي که فقط نامي از نبوي و علوي بودن با خود يدک ميکشيدند و به جاي تأسي به سيره و روش آن بزرگواران به اميال نفساني خود زرورقي از اداي تکليف و احساس وظيفه و مسئوليت کشيدند و در طول تاريخ اين همه مصائب بر مردم مسلمان و تفرقه در بين مسلمانان ايجاد کردند. نمونه بارز و عريان آن ، انقلاب خودمان است که عده اي به اسم انقلابي بودن و پيروان اسلام ناب محمدي چه فجايعي به بار نياوردند و کسي هم جرأت اعتراض به اين اقدامات نداشته و هم اينک نيز ندارد. به برخورد و رفتار مخالفان با دولتها در مقابل تصميمات داخلي و خارجي دولتمردان در طول اين سي سال بنگريد. متوجه اوضاع و احوال و واقعيت جريانات خواهيد شد. و نيز برخورد هتاکانه و دشمنانه ما با دول ديگر به ويژه کشورهاي اسلامي و عرب ، گوياي آن است که ما نيز از اسلام فقط نامش را بو برده ايم و در عمل به فکر پيروي از سنت و سيره نبوي و علوي نيستيم. مواظب باشيم در حالي که از معاويه و خدعه هايش نسبت به علي بيزاريم و به برخي به دليل غصب حق علي و اولادش لعن ميفرستيم خودمان رفتار اموي و عمري نداشته باشيم و در نتيجه ناخواسته ملعون ملعون نشويم. دور باد.